rumen

/ˈruːmən//rumen/

معنی: سیرابی، شکمبه
معانی دیگر: (نشخوار کنندگان) شکم اول

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: rumens, rumina
• : تعریف: the first stomach of a cud-chewing animal.

جمله های نمونه

1. the rumen is a chamber of the stomach
شکمبه کیسه ای متصل به معده است.

2. Determination of rumen microbial - nitrogen of sheep using urinary excretion of purine derivatives was studied.
[ترجمه گوگل]تعیین میزان میکروبی - نیتروژن شکمبه گوسفند با استفاده از دفع ادرار مشتقات پورین مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تعیین of microbial - نیتروژن گوسفند با استفاده از دفع ادرار مشتقات پورین مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The parameters of internal environment in rumen and the indices of autonomic nervous regulation were examined in 69 heads of cattle suffering from the alkaline forestomach atony and ruminal impaction.
[ترجمه گوگل]پارامترهای محیط داخلی شکمبه و شاخص های تنظیم عصبی خودمختار در 69 راس گاو مبتلا به آتونی قلیایی پیش شکمبه و نهفتگی شکمبه مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]پارامترهای محیط داخلی در rumen و شاخص های مقررات عصبی خود مختار در ۶۹ راس گاو مبتلا به the alkaline و ruminal impaction مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The first two, known as the rumen, are essentially incubation chambers teeming with bacteria and protozoa.
[ترجمه گوگل]دو مورد اول که به نام شکمبه شناخته می شوند، اساساً اتاق های جوجه کشی مملو از باکتری ها و تک یاخته ها هستند
[ترجمه ترگمان]دو مدل اول، که به نام rumen شناخته می شوند، اساسا chambers هستند که پر از باکتری ها و protozoa هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Relatively, rumen fungi had a less number and slower growth rate compared with rumen bacteria.
[ترجمه گوگل]قارچ های شکمبه نسبت به باکتری های شکمبه تعداد کمتر و سرعت رشد کمتری داشتند
[ترجمه ترگمان]نسبتا، قارچ rumen نسبت به باکتری rumen تعداد کمتری رشد کرده و نرخ رشد کندتر داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. DM and DNF degradability in rumen at 48 h were increased with more addition of poultry litter.
[ترجمه گوگل]تجزیه پذیری DM و DNF در شکمبه در 48 ساعت با افزودن بیشتر بستر طیور افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]DM و DNF degradability در rumen در ۴۸ ساعت با افزودن زباله ماکیان افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Goats use rumen, reticulum and omasum to digest silage.
[ترجمه گوگل]بزها برای هضم سیلو از شکمبه، رتیکولوم و اوماسوم استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]Goats از rumen، شبکه و omasum برای هضم silage استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In order to develop ferment functional of rumen, researchers focus on the study on microbial ecosystem.
[ترجمه گوگل]به منظور توسعه عملکرد تخمیر شکمبه، محققان بر روی اکوسیستم میکروبی تمرکز می کنند
[ترجمه ترگمان]به منظور توسعه عملکردی of، محققان بر روی مطالعه بر روی اکو سیستم میکروبی متمرکز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Improving the growth of rumen microorganisms by supplementing some nutrients into ruminant's ration is an essential way to improve the nutritive value of roughage.
[ترجمه گوگل]بهبود رشد میکروارگانیسم های شکمبه با افزودن برخی مواد مغذی به جیره نشخوارکنندگان یک راه ضروری برای بهبود ارزش غذایی علوفه است
[ترجمه ترگمان]بهبود رشد میکرو ارگانیسم های rumen با تکمیل کردن برخی مواد مغذی در سهمیه نشخوار کننده یک روش اساسی برای بهبود ارزش غذایی roughage است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The stomach included rumen, reticulum, omasum and abomasum.
[ترجمه گوگل]معده شامل شکمبه، رتیکولوم، اوماسوم و شیردان بود
[ترجمه ترگمان]معده شامل rumen، شبکه، omasum و abomasum است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The study was conducted to examine the feasibility of spectrofluorimetry used to study the phagocytosis of rumen protozoa on bacteria.
[ترجمه گوگل]این مطالعه به منظور بررسی امکان اسپکتروفلوریمتری مورد استفاده برای مطالعه فاگوسیتوز تک یاخته‌های شکمبه بر روی باکتری‌ها انجام شد
[ترجمه ترگمان]این مطالعه برای بررسی امکان سنجی of مورد استفاده برای مطالعه phagocytosis of rumen در باکتری انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The electrical activities and sequences of oesophagus, reticulum and the four compartments of rumen in sheep were recorded with polygram system RM-6008 during rest, feed, rumination and eructation .
[ترجمه گوگل]فعالیت‌های الکتریکی و توالی‌های مری، رتیکولوم و چهار محفظه شکمبه در گوسفند با سیستم پلی‌گرام RM-6008 در حین استراحت، تغذیه، نشخوار و نعوظ ثبت شد
[ترجمه ترگمان]فعالیت های الکتریکی و توالی بیماری های مری، شبکه و چهار بخش of در گوسفندان در طول استراحت، خوراک، rumination و eructation ثبت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Six wethers of Inner Mongolia crossbred sheep fitted with Permanent cannulae into the rumen and duodenum were used.
[ترجمه گوگل]شش گوسفند آمیخته مغولستان داخلی با کانولهای دائمی در شکمبه و دوازدهه استفاده شد
[ترجمه ترگمان]شش wethers از sheep مغولستان مرکزی با cannulae دائمی در the و duodenum مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The main methods used, or under investigation, for production of rumen gene engineering bacteria are:gene deletion technique, gene recombination technique and the application of promotor.
[ترجمه گوگل]روش‌های اصلی مورد استفاده یا در دست بررسی برای تولید باکتری‌های مهندسی ژن شکمبه عبارتند از: تکنیک حذف ژن، تکنیک نوترکیب ژن و استفاده از پروموتور
[ترجمه ترگمان]روش های اصلی مورد استفاده، یا تحت بررسی، برای تولید باکتری های engineering ژن rumen عبارتند از: تکنیک حذف ژن، تکنیک نوترکیبی ژن و کاربرد of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سیرابی (اسم)
stomach, offal, tripe, rumen, variety meat

شکمبه (اسم)
tripe, rumen

تخصصی

[علوم دامی] شکمبه ؛ بخشی ار پیش معده نشخوار کنندگان

انگلیسی به انگلیسی

• first stomach in cud-chewing animals

پیشنهاد کاربران

بپرس