rules out

پیشنهاد کاربران

معنی هایی که دوستان گفتن همه درسته، فقط دقت کنید که rules out حالت سوم شخصه ( s سوم شخص گرفته )
شکل اصلیش rule out هست که یه phrasal verb از فعل rule هست.
غیرممکن بودن چیزی را اعلام و بیان کردن - رد کردن - اگه کسی را Rule out کنید یعنی اون فرد مناسب و شایسته چیزی نیست - پیش گیری و جلوگیری کردنذ - احتمال ندادن/نداشتن چیزی ( توقف کردن در دادن احتمال به چیزی )
...
[مشاهده متن کامل]

ساده تر هم میشه توضیح داد.
رُندش کنیم؟ rule out یعنی معاف کردن چیز یا کسی از دایره ی احتمالات. یعنی حذف یک فرد یا چیز به عنوان احتمال. یعنی فرض کنید شما به عنوان کارگاه یه لیست تو دستتونه. تو اونجا چندین مورد ذکر شده. هر کدوم یه داستانی را بیان میکنن که این حادثه بدین شکل اتفاق افتاده یا به اون طریق اتفاق افتاده. شما به تحقیق و investigation ادامه می دهید و کشفیات جدید میگه داستان شماره اول نمیتونه واقعیت داشته باشه. پس شما یه ماژیک قرمز برمیدارید و روش خط میکشید، اونو حذف میکنید. اونو از لیست احتمالات حذف میکنید. دیگه اون را به عنوان یک احتمال در نظر نمیشه گرفت. برای همین اون rule out شد
♦مثال ها :
∆ zelensky rules out territory deal with Putin in BBC Interview : زلنسکی در مصاحبه با بی بی سی قرارداد ارضی/سرزمینی/قلمرویی با پوتین را رد کرد ( دقیق تر اینه که بگیم؛ غیر ممکن خواند )
∆ The police haven't yet ruled out murder : پلیس هنوز قتل را رد نکرده است.
∆ I won't rule out a June election : من انتخابات ژوئن را غیرممکن نمیخوانم ( یعنی ممکنه اتفاق بیفته، یعنی ممکنه )
∆ The police have not ruled him out as a suspect : پلیس او را به عنوان مظنون رد نکرده است ( یعنی پلیس نیومده بگه ایشون بی گناهن، ممکنه باشه )
∆ This recent wave of terrorism has ruled out any chance of peace talks : این موج اخیر تروریسم از هر گونه امکان گفتگوهای صلح ( آمیز ) جلوگیری کرده است. ( قشنگتره اگه کلاً بای جلوگیری بگیم باعث شد؛ باعث شد جلوی گفتگوی مصالحت آمیز گرفته بشه )
∆ It’s unlikely that he’ll run for president, but you can never rule anything out : بعید است که او برای ریاست جمهوری نامزد شود، اما شما هرگز نمی توانید چیزی را به عنوان احتمال در نظر نگیرید ( دقیقتر اینه بگیم؛ اما هر چیزی ممکنه )
∆ The UN rush to mandate war totally ruled out any alternatives : عجله ی سازمان ملل برای فرمان دادن به جنگ، به طور کامل هرگونه جایگزینی را رد کرد ( جایی برای هیچ آلترناتیو و جایگزین و راه بهتری نگذاشت )
∆ He refused to rule out the possibility of a comeback : او از رد کردن احتمال بازگشت خودداری کرد/او از غیرممکن خواندن احتمال بازگشت بزرگ خودداری کرد ( به زبان ساده؛ نیومد بگه که هیچ کامبکی در راه نیست. یعنی ممکنه باشه یا نباشه )
∆ Smith has been ruled out of contention for the manager's job : اسمیت از رقابت برای شغل مدیر منتفی شده است و خط خورده است ( یعنی ایشون فرد مناسب و شایسته ای نیست که بخواد بیاد رقابت کنه با مدیر و اون جایگاه رو بدست بیاره. این فرد یک غیر ممکنه )
∆ The discovery rules out a link between the suspect and the scene of crime : این کشف، ارتباط بین مظنون و صحنه جرم را رد می کند/رد میکند ( این کشف جدید نشون میده ارتباطی نیست بین مظنون و صحنه جرم )
∆ We would not rule out the possibility of re - entering the B2C market if conditions change : در صورت تغییر شرایط، امکان ورود مجدد به بازار B2C را رد نمی کنیم ( غیر ممکن نمی دانیم/منع نمیکنیم )
∆ further testing had ruled out any infection : آزمایشات بیشتر وجود هرگونه عفونت را رد کرده بود
∆ a shoulder injury ruled him out for most of the season : مصدومیت از ناحیه کتف باعث شد تا او در بیشتر فصل حضور نداشته باشد ( از حصورش جلوگیری کرد )
∆ The management seems to have ruled him out as a candidate for promotion : به نظر می رسد مدیریت او را به عنوان یک نامزد برای ترفیع رد/معاف/حذف کرده است.
∆ The CEO said she could not rule out further job cuts : مدیر اجرایی گفت که نمی تواند کاهش شغل های بیشتر را رد کند ( نمیتواند غیرممکن اعلام کند؛ یعنی از الان داره میگه که بدونید اونا قول نمیدن که شغل ها کاهش پیدا نکنن، یعنی احتمال کاهشش هست )
♦ تعاریف انگلیسی :
∆ exclude someone or something as a possibility
∆ prevent someone from doing or being eligible for something, especially taking part in sport.
∆ to decide or say officially that something is impossible or will not happen, or that something or someone is not suitable
∆ to prevent something from happening
∆ to stop considering something as a possibility

کنار گذاشتن
رد کردن

بپرس