rule the day

پیشنهاد کاربران

تسلط یا تأثیر قابل توجه بر یک دوره یا وضعیت خاص داشتن. این عبارت نشان دهنده کنترل داشتن یا تأثیر عمده بر رویدادها یا فعالیت ها در یک بازه زمانی مشخص است.
به طور نمادین، نمایانگر قدرت، تسلط و کنترل است. همچنین می تواند ایده تعیین مسیر یا جهت فعالیت ها یا تصمیمات را منتقل کند.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف؛ Dominate the day, set the agenda, take charge, lead the way.
مثال؛
Influence: "Her innovative ideas ruled the day at the conference, inspiring everyone present. " 🌟🎤
Leadership: "With his commanding presence, he ruled the day during the team meeting. " 🏢👔
Dominance: "The new technology will rule the day in the coming years, revolutionizing the industry. " 💻🔧

تحت کنترل داشتن
to feel very sorry about an event:
احساس تأسف بسیار کردن از . . .
She'll rue the day ( that ) she bought that house.

بپرس