ریشه کلمه "rugged" از زبان نورس باستان ( Old Norse ) گرفته شده است، از کلمه "rogg" به معنای "موی زبر یا خشن".
این کلمه بعدها وارد انگلیسی میانه ( Middle English ) شد و به شکل "rugged" درآمد که معنای اصلی آن "ناهموار، خشن، یا مقاوم" است.
... [مشاهده متن کامل]
دقت بفرمایید که ed جزو کلمه است و ربطی به ed که گذشته فعل را می سازد ندارد
معانی مختلف "rugged" با مثال و ترجمه فارسی
۱. ناهموار، خشن ( برای سطوح یا زمین )
- The rugged mountains made the hike difficult.
( کوه های ناهموار، پیاده روی را سخت کردند. )
- He preferred rugged terrain for off - road driving.
( او زمین های ناهموار را برای رانندگی آفرود ترجیح می داد. )
۲. زمخت، خشن ( برای چهره یا ظاهر )
- His rugged face showed years of hard work under the sun.
( چهره زمخت او سال ها کار سخت زیر آفتاب را نشان می داد. )
- She was attracted to his rugged good looks.
( او جذب ظاهر خشن اما جذابش شده بود. )
۳. محکم، بادوام ( برای وسایل یا تجهیزات )
- This rugged smartphone is designed for outdoor adventures.
( این گوشی هوشمند محکم برای ماجراجویی های بیرون از شهر طراحی شده است. )
- Soldiers need rugged boots that can withstand tough conditions.
( سربازان به چکمه های بادوامی نیاز دارند که در شرایط سخت مقاوم باشند. )
۴. سرسخت، مقاوم ( برای افراد )
- The rugged old farmer never complained about the hard work.
( کشاورز پیر و سرسخت هیچ وقت از کار سخت شکایت نکرد. )
- Her rugged determination helped her succeed in business.
( عزم سرسختش به او کمک کرد تا در کسب وکار موفق شود. )
تفاوت با "rough"
- "Rough" بیشتر به معنای "زبر، ناصاف، یا خشن" است ( مثل سطح سنباده ) .
- "Rugged" بر "ناهمواری همراه با استحکام و مقاومت" تأکید دارد ( مثل کوه ها یا افراد مقاوم ) .
deepseek
این کلمه بعدها وارد انگلیسی میانه ( Middle English ) شد و به شکل "rugged" درآمد که معنای اصلی آن "ناهموار، خشن، یا مقاوم" است.
... [مشاهده متن کامل]
دقت بفرمایید که ed جزو کلمه است و ربطی به ed که گذشته فعل را می سازد ندارد
معانی مختلف "rugged" با مثال و ترجمه فارسی
۱. ناهموار، خشن ( برای سطوح یا زمین )
( کوه های ناهموار، پیاده روی را سخت کردند. )
( او زمین های ناهموار را برای رانندگی آفرود ترجیح می داد. )
۲. زمخت، خشن ( برای چهره یا ظاهر )
( چهره زمخت او سال ها کار سخت زیر آفتاب را نشان می داد. )
( او جذب ظاهر خشن اما جذابش شده بود. )
۳. محکم، بادوام ( برای وسایل یا تجهیزات )
( این گوشی هوشمند محکم برای ماجراجویی های بیرون از شهر طراحی شده است. )
( سربازان به چکمه های بادوامی نیاز دارند که در شرایط سخت مقاوم باشند. )
۴. سرسخت، مقاوم ( برای افراد )
( کشاورز پیر و سرسخت هیچ وقت از کار سخت شکایت نکرد. )
( عزم سرسختش به او کمک کرد تا در کسب وکار موفق شود. )
تفاوت با "rough"
- "Rough" بیشتر به معنای "زبر، ناصاف، یا خشن" است ( مثل سطح سنباده ) .
- "Rugged" بر "ناهمواری همراه با استحکام و مقاومت" تأکید دارد ( مثل کوه ها یا افراد مقاوم ) .
a rugged coastline خط ساحلی ناهموار