rug

/ˈrəɡ//rʌɡ/

معنی: قالیچه، فرش کردن
معانی دیگر: فرش، قالی، گلیم، گبه، خرسک، زیلو، زیرانداز، (انگلیس) رجوع شود به: lap robe

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a piece of fabric, usu. of thick, woven material, used to cover part of a floor.
مشابه: carpet

- Two Persian rugs covered most of the floor.
[ترجمه هیوا کورد] دو قالیچه ایرانی بیشتر کف اتاق را پوشانده بود.
|
[ترجمه ALIREZA] دو فرش ( قالیچه ) ایرانی بیشتر سطح زمین را پوشاندند.
|
[ترجمه گوگل] دو قالیچه ایرانی بیشتر کف را پوشانده بود
[ترجمه ترگمان] دو قالیچه ایرانی کف اتاق را پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (slang) a toupee.

- I think the principal wears a rug.
[ترجمه maryam] این جمله غلط است زیرا فرش وسیله ای برای پوشیدن نیست
|
[ترجمه MAGHFERATI RUG] rug در این جمله ممکن است معنی لباس دستابفت بدهد ، نوعی فرش نازک جهت ساخت لباس های اسرافی وجود دارد.
|
[ترجمه گوگل] فکر می کنم مدیر مدرسه فرش می پوشد
[ترجمه ترگمان] فکر کنم مدیر یه قالیچه میپوشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. rug production has tapered off
تولید قالی به تدریج کم شده است.

2. rug weaver
قالیباف

3. a rug merchant
تاجر فرش

4. a rug of great antiquity
فرشی بسیار کهنسال

5. that rug will cover the floor with a meter to spare
آن فرش کف (اتاق) را می پوشاند و یک متر هم زیاد می آید.

6. the rug caught fire
فرش آتش گرفت.

7. this rug was quite a buy
این فرش خرید کاملا خوبی بود.

8. prayer rug (or mat)
قالیچه مخصوص نماز،سجاده

9. a footworn rug
فرش پاخورده

10. a hooked rug
کف پوش قلابدوزی شده

11. shake the rug well
قالیچه را خوب بتکان

12. a vivid kashan rug
یک قالیچه ی خوش رنگ کاشی

13. the niceties of a rug weaver's workmanship
ریزه کاری های هنر یک قالیباف

14. the price of this rug is two hundred dollars, give or take five or six dollars
قیمت این فرش با پنج شش دلار کم و زیاد دویست دلار است.

15. the width of this rug
پهنای این فرش

16. i sat on a mangy rug
روی یک فرش کهنه و نخ نما نشستم.

17. i would not sell this rug for all the world!
این فرش را به همه ی دنیا هم نمی دهم !

18. the back side of this rug is more beautiful than its right side
پشت این فرش از روی آن زیباتر است.

19. the dog mucked up the rug
سگ فرش را کثیف کرد.

20. the drudgery of work in rug weaving workshops
مشقت کار در گارگاه های فرشبافی

21. the geometrical pattern of this rug
طرح هندسی این فرش

22. javad was the kingpin of kashan's rug market
جواد محور اصلی بازار فرش کاشان بود.

23. the child pissed all over the rug
بچه روی همه ی قالیچه شاشید.

24. this is the match of that rug
این لنگه ی آن قالیچه است.

25. too much traffic wore a hole in the rug
رفت و آمد زیاد فرش را سوراخ کرد.

26. the married couple compromised on whether to buy a rug or a car
زن و شوهر در مورد خرید فرش یا اتومبیل با هم توافق کردند.

27. if you tilt the cup the tea will spill on the rug
اگر فنجان را کج کنی چای روی فرش ریخته خواهد شد.

28. An old bearskin rug lay on the floor.
[ترجمه گوگل]یک فرش قدیمی از پوست خرس روی زمین افتاده بود
[ترجمه ترگمان]یک پوست خرس پیر روی زمین افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Very gently, he lowered the dog onto the rug by the fire.
[ترجمه گوگل]خیلی آرام سگ را روی قالیچه کنار آتش پایین آورد
[ترجمه ترگمان]با ملایمت سگ را کنار بخاری پایین آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. The rug was decorated with a simple flower motif.
[ترجمه گوگل]قالیچه با نقش گل ساده تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان]فرش با یک نقش و نگار ساده گل تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قالیچه (اسم)
rug, footcloth

فرش کردن (فعل)
spread, floor, pave, rug

تخصصی

[نساجی] قالیچه - قالی - فرش - فرش کردن

انگلیسی به انگلیسی

• carpet, piece of thick fabric used as a floor covering; thick warm fabric used as robe or blanket
a rug is a small piece of carpet material that you put on the floor.
a rug is also a small blanket which you use to cover your shoulders or your knees.

پیشنهاد کاربران

### **Meanings of "Rug" in Persian ( فارسی ) :**
1. **فرش / قالیچه** – A small carpet, usually placed on the floor.
- *She bought a Persian rug for her living room. * → **او یک قالیچه ایرانی برای اتاق نشیمنش خرید. **
...
[مشاهده متن کامل]

2. **زیرانداز / حصیر** – A piece of fabric used for sitting or lying on.
- *They spread a rug on the grass for the picnic. * → **آن ها برای پیک نیک یک زیرانداز روی چمن پهن کردند. **
3. **پتوی ضخیم / روانداز** – A thick blanket used for warmth.
- *He wrapped himself in a rug to keep warm. * → **او برای گرم شدن خودش را در یک پتوی ضخیم پیچید. **
4. **کلاه گیس ( اصطلاح عامیانه برای توپِه ) ** – A slang term for a **toupee** ( a wig covering baldness ) .
- *He wore a rug to hide his bald spot. * → **او برای پنهان کردن طاسی خود از کلاه گیس استفاده کرد. **
5. **پوشش زین اسب** – A covering placed under a saddle on a horse.
- *The horse was covered with a thick rug to protect it from the cold. * → **اسب را با یک زیرانداز ضخیم پوشاندند تا از سرما محافظت شود. **
- - -
## **20 Complex Sentences Using "Rug" ( English & Persian ) **
### **Rug as a Carpet ( فرش / قالیچه ) **
1. **Although the room was beautifully decorated, the old rug in the center ruined its elegance. **
- **اگرچه اتاق به زیبایی تزئین شده بود، اما قالیچه کهنه وسط آن، شکوهش را از بین برده بود. **
2. **She carefully chose a Persian rug that complemented the colors of her furniture. **
- **او با دقت یک قالیچه ایرانی انتخاب کرد که با رنگ های مبلمانش هماهنگ بود. **
3. **Since the rug was handmade, it was far more expensive than the machine - made alternatives. **
- **از آنجا که این قالیچه دست بافت بود، قیمتش بسیار بالاتر از نمونه های ماشینی بود. **
4. **The luxurious rug felt so soft under my feet that I didn’t want to wear shoes inside. **
- **فرش مجلل آن قدر زیر پایم نرم بود که نمی خواستم در داخل خانه کفش بپوشم. **
5. **Even though he vacuumed the rug daily, it still accumulated dust over time. **
- **با اینکه هر روز قالیچه را جاروبرقی می کشید، باز هم به مرور زمان گرد و غبار روی آن جمع می شد. **
- - -
### **Rug as a Blanket ( پتو / روانداز ) **
6. **Because the night was colder than expected, he had to sleep under an extra rug. **
- **چون شب سردتر از حد انتظار بود، مجبور شد با یک پتوی اضافه بخوابد. **
7. **She wrapped the baby in a warm rug before taking him outside. **
- **او نوزاد را در یک پتوی گرم پیچید قبل از اینکه او را بیرون ببرد. **
8. **As soon as the fire died down, he pulled the rug closer to keep himself warm. **
- **به محض اینکه آتش کم شد، او پتو را به خودش نزدیک تر کشید تا گرم بماند. **
9. **Even though they had a heater, they preferred to sit under a thick rug while watching TV. **
- **با اینکه بخاری داشتند، ترجیح می دادند هنگام تماشای تلویزیون زیر یک پتوی ضخیم بنشینند. **
10. **She knitted a beautiful rug for her grandmother as a birthday present. **
- **او یک پتوی زیبا برای مادربزرگش به عنوان هدیه تولد بافت. **
- - -
### **Rug as a Toupee ( کلاه گیس / توپِه ) ( Slang ) **
11. **He was embarrassed when his rug slipped off in the strong wind. **
- **وقتی که کلاه گیسش در باد شدید افتاد، خجالت کشید. **
12. **Even though he had a full head of hair, he jokingly referred to it as his "rug. "**
- **با اینکه موهای پرپشتی داشت، از روی شوخی به آن "کلاه گیس" می گفت. **
13. **Some men wear a rug to feel more confident about their appearance. **
- **بعضی از مردان برای داشتن اعتمادبه نفس بیشتر از کلاه گیس استفاده می کنند. **
14. **When his rug fell off in the middle of his speech, the audience tried not to laugh. **
- **وقتی که وسط سخنرانی اش کلاه گیسش افتاد، حضار سعی کردند نخندند. **
15. **Instead of getting a hair transplant, he chose to wear a rug. **
- **به جای کاشت مو، تصمیم گرفت از کلاه گیس استفاده کند. **
- - -
### **Rug as a Saddle Cover ( پوشش زین اسب ) **
16. **Before mounting the horse, the rider adjusted the rug to ensure comfort. **
- **قبل از سوار شدن بر اسب، سوارکار زیرانداز را تنظیم کرد تا راحت باشد. **
17. **Because of the cold weather, they placed an extra rug under the saddle. **
- **به دلیل هوای سرد، یک زیرانداز اضافی زیر زین قرار دادند. **
18. **The horse’s rug was soaked after the long journey through the rain. **
- **زیرانداز اسب پس از سفر طولانی در باران خیس شده بود. **
19. **Even though the horse was strong, it needed a thick rug to protect its back from the rough saddle. **
- **با اینکه اسب قوی بود، اما به یک زیرانداز ضخیم نیاز داشت تا از پشتش در برابر زین خشن محافظت کند. **
20. **After a long day of riding, she removed the rug and brushed the horse’s back gently. **
- **بعد از یک روز طولانی سوارکاری، او زیرانداز را برداشت و آرام پشت اسب را برس کشید. **
chatgpt

**"rug"** can be a slang term for a **toupee** ( a small wig used to cover baldness ) . This usage is informal and often humorous.
### **Examples:**
1. *He didn’t want anyone to know he was wearing a rug, so he avoided windy places. *
...
[مشاهده متن کامل]

2. *After his rug fell off during the party, everyone realized he was bald. *
### **Persian ( فارسی ) :**
**"rug"** در زبان عامیانه به معنی **کلاه گیس ( توپِه، موی مصنوعی برای پوشاندن طاسی ) ** نیز به کار می رود. این استفاده غیررسمی و طنزآمیز است.
**مثال ها:**
1. *او نمی خواست کسی بفهمد که کلاه گیس دارد، بنابراین از جاهای بادخیز دوری می کرد. *
2. *بعد از اینکه کلاه گیسش در مهمانی افتاد، همه متوجه شدند که طاس است. *
chatgpt

- قالیچه
- فرش کوچک
- کلاه گیس👈عامیانه U S
- پتو 👈 برای کودکان ( کمتر رایج هست )
- پادری👈معمولاً نزدیک در ورودی قرار می گیرد تا کفش ها را روی آن تمیز کنند.
۱. فرش ( معنی اصلی )
The rug in the living room adds color to the space.
مترادف ها:
carpet
mat
floor covering
۲. پادری ( معنی خاص )
Please wipe your feet on the rug before entering.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف ها:
doormat
entrance mat
۳. پتو یا پوشش کوچک ( معنی غیررسمی )
She wrapped herself in a cozy rug while watching TV.
مترادف ها:
throw
blanket
۴. موی بلند و مجعد ( معنی عامیانه )
He’s got a thick rug of hair on his head.
مترادف ها:
mop of hair
thick hair

rug ( wig ) . Is that a rug on his head?
کاله گیس
سلام طی تحقیقات متوجه شدیم RUG ابزار و یا متریال مصرفی14000 اسم است.
( ابزار نقاشی، ابزار سازه فلزی، ابزار سازه چوبی، ابزار مراقبتی افراد شاغل نخ - ماسک و دستکش و . . . )
با هنر هایی مرتبت با فرشبافی اند که کلمه RUG کلمه دسته بندی اسامی آن اقلام است.
https://maghferatirug. ir
منابع• https://maghferatirug.ir/wp-content/uploads/2023/01/20220222_122656-scaled.jpg
قالی
زیرانداز
پتو مسافرتی
pull the rug out from under somebody's feet
چیزی رو که دیگران اون رو بشدت میخواستن و بهش وابسته بودن رو ازشون بگیری
تفاوت carpet و rug:
carpet پوشش سرتاسری بَر تا بَر دیوار است اما rug در سایز کوچکتری است و جابه جایی آن به آسانی انجام پذیر است برخلاف carpet.
قلیچه - یا یه فرش کوچیک
فراشیدن
کلاه گیس یا موی fake
Technically speaking, “Carpets” are floor coverings that are installed and which can span wall to wall, whereas “Rugs” are generally movable. By this definition, rugs should be considered a subset of carpets.

قالی، فرش
قالی_ زیر انداز
carpet
حصیر
رو انداز
قالیچه
گلیم
قالیچه

قالیچه
پتو ٬
فرش یا قالی
فرش
Resource Utilization Group
روانداز ، پتو
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس