1. a rudimentary knowledge of german
سواد کم در زبان آلمانی
2. the rudimentary principles of physics
اصول بنیادی علم فیزیک
3. He has only a rudimentary knowledge of the subject.
[ترجمه گوگل]او فقط دانش ابتدایی از این موضوع دارد
[ترجمه ترگمان]او فقط یک دانش ابتدایی از این موضوع دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His understanding of the language is very rudimentary.
[ترجمه گوگل]درک او از زبان بسیار ابتدایی است
[ترجمه ترگمان]درک او از زبان بسیار ابتدایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They were given only rudimentary training in the job.
[ترجمه گوگل]به آنها فقط آموزش ابتدایی در این کار داده شد
[ترجمه ترگمان]آن ها تنها آموزش ابتدایی را در این کار به دست آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Gradually, I acquired a rudimentary knowledge of music.
[ترجمه گوگل]کم کم دانش ابتدایی موسیقی را به دست آوردم
[ترجمه ترگمان]به تدریج، من دانش ابتدایی موسیقی را کسب کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Some breeds of dog have only rudimentary tails.
[ترجمه گوگل]برخی از نژادهای سگ فقط دم ابتدایی دارند
[ترجمه ترگمان]برخی از نژاده ای سگ فقط tails ابتدایی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The classroom equipment is pretty rudimentary.
[ترجمه گوگل]تجهیزات کلاس بسیار ابتدایی است
[ترجمه ترگمان]تجهیزات کلاس کاملا ابتدایی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Her knowledge is still only rudimentary.
[ترجمه گوگل]دانش او هنوز هم ابتدایی است
[ترجمه ترگمان]دانش او هنوز خیلی ابتدایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He has a rudimentary ability to read, but he can only read simple words.
[ترجمه گوگل]او یک توانایی ابتدایی در خواندن دارد، اما فقط می تواند کلمات ساده را بخواند
[ترجمه ترگمان]او یک توانایی ابتدایی برای خواندن دارد، اما فقط می تواند کلمات ساده را بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He had only a rudimentary knowledge of French.
[ترجمه گوگل]او فقط دانش ابتدایی زبان فرانسه را داشت
[ترجمه ترگمان]او فقط یک دانش مقدماتی از فرانسه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Some dinosaurs had only rudimentary teeth.
[ترجمه گوگل]برخی از دایناسورها فقط دندان های ابتدایی داشتند
[ترجمه ترگمان]بعضی از دایناسورها فقط دندان های rudimentary داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I have only a rudimentary knowledge of chemistry.
[ترجمه گوگل]من فقط دانش ابتدایی از شیمی دارم
[ترجمه ترگمان]من فقط یک دانش مقدماتی از شیمی را دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It still sleeps with its mother in the rudimentary nest she builds for the night but practises building nests for itself.
[ترجمه گوگل]هنوز با مادرش در لانه ابتدایی که برای شب می سازد می خوابد اما تمرین می کند برای خودش لانه بسازد
[ترجمه ترگمان]هنوز با مادرش در یک لانه بدوی که او برای شب می سازد می خوابد اما برای خود آشیانه می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The most rudimentary algorithm repeats a single instruction.
[ترجمه گوگل]ابتدایی ترین الگوریتم یک دستورالعمل واحد را تکرار می کند
[ترجمه ترگمان]الگوریتم ابتدایی یک دستورالعمل واحد را تکرار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید