rudder

/ˈrədər//ˈrʌdə/

معنی: سکان، سکان هواپیما، وسیله هدایت یا خط سیر
معانی دیگر: (کشتی) تیغه ی سکان، (هواپیما - تیغه ی متحرک باله ی عمود در عقب هواپیما که با آن هواپیما را به راست یا چپ می گردانند) سکان هواپیما، چرخانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: rudderless (adj.)
(1) تعریف: a movable vertical blade at the rear end of a ship or airplane, used to control direction.

(2) تعریف: something that similarly controls or guides direction, such as a leader or an ideal.

جمله های نمونه

1. ease the rudder (or helm)
(کشتی رانی) سکان را به آرامی کشیدن،سکان را به تدریج چرخاندن

2. akbar held the rudder while the other five rowed rapidly
اکبر سکان را در دست گرفت در حالیکه آن پنج نفر دیگر به سرعت پارو می زدند.

3. An oar often acts as rudder.
[ترجمه گوگل]پارو اغلب به عنوان سکان عمل می کند
[ترجمه ترگمان]پاروب غالبا مانند سکان عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Control the destiny of the rudder is the struggle. Not a fantasy, do not give up the opportunity, do not stop on the.
[ترجمه گوگل]کنترل سرنوشت سکان مبارزه است فانتزی نیست، فرصت را از دست ندهید، روی آن متوقف نشوید
[ترجمه ترگمان]کنترل سرنوشت سکان این مبارزه است نه خیال و خیال، از این فرصت استفاده نکن و دست از این کار بردار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Turn the rudder slightly so that we can ease the boat round.
[ترجمه گوگل]سکان را کمی بچرخانیم تا بتوانیم دور قایق را راحت کنیم
[ترجمه ترگمان]سکان را کمی برگردان تا بتوانیم قایق را راحت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A sailor uses the rudder to make the ship go in the correct direction.
[ترجمه گوگل]یک ملوان از سکان استفاده می کند تا کشتی را در مسیر صحیح حرکت دهد
[ترجمه ترگمان]ملوان از سکان استفاده می کند تا کشتی را به جهت درست هدایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If the spin stops when the full opposite rudder is applied, the stick must be moved forwards to allow normal flight.
[ترجمه گوگل]اگر چرخش با استفاده از سکان کاملاً مخالف متوقف شود، چوب باید به جلو حرکت داده شود تا امکان پرواز عادی فراهم شود
[ترجمه ترگمان]اگر چرخش در زمانی که سکان کاملا مخالف اعمال می شود متوقف شود، چوب باید به جلو حرکت کند تا به پرواز معمولی اجازه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He applied hard left rudder and left aileron, attempting to pull the aircraft back to the left.
[ترجمه گوگل]او سکان سمت چپ و ایرلن چپ را به سختی اعمال کرد و سعی کرد هواپیما را به سمت چپ بکشد
[ترجمه ترگمان]او سکان را به شدت به کار انداخت و aileron را ترک کرد و تلاش کرد تا هواپیما را به سمت چپ بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The 737 rudder is unusually complicated, with numerous valves and backup systems.
[ترجمه گوگل]سکان 737 به طور غیرمعمولی پیچیده است، با دریچه های متعدد و سیستم های پشتیبان
[ترجمه ترگمان]سکان ۷۳۷ به طور غیرمعمول پیچیده است، با شیره ای متعدد و سیستم های پشتیبان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The rudder pedals are adjustable on both sides.
[ترجمه گوگل]پدال های سکان از هر دو طرف قابل تنظیم هستند
[ترجمه ترگمان]پدال های سکان در هر دو طرف قابل تنظیم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After fifteen minutes the rudder was broken off and she was broadside to the weather.
[ترجمه گوگل]بعد از پانزده دقیقه سکان شکسته شد و او به هوا نزدیک شد
[ترجمه ترگمان]پس از پانزده دقیقه سکان شکسته شد و به هوا بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Flight Controls Ailerons, rudder and elevator driven by twin hydraulic servo-actuators, and push-pull rod linkage.
[ترجمه گوگل]کنترل‌های پرواز ایلرون‌ها، سکان و آسانسور که توسط سروو محرک‌های هیدرولیک دوقلو هدایت می‌شوند، و اتصال میله‌ای فشاری
[ترجمه ترگمان]کنترل های پرواز Ailerons، سکان و آسانسور به وسیله دو عملگر hydraulic هیدرولیک، و اتصال میله کشش - کشش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The nose wheel is steered conventionally through the rudder pedals from both sides.
[ترجمه گوگل]چرخ دماغه به طور معمول از طریق پدال های سکان از هر دو طرف هدایت می شود
[ترجمه ترگمان]چرخ بینی به طور معمول از طریق پدال های سکان هر دو طرف هدایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ian sculled, Dhani worked the rudder.
[ترجمه گوگل]ایان جمجمه کرد، دانی روی سکان کار کرد
[ترجمه ترگمان]ایان sculled \"،\" Dhani \"سکان رو کار کرده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A life without a purpose is a ship without a rudder.
[ترجمه گوگل]زندگی بدون هدف یک کشتی بدون سکان است
[ترجمه ترگمان]یک زندگی بدون هدف یک کشتی بدون سکان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سکان (اسم)
steerage, helm, rudder

سکان هواپیما (اسم)
rudder

وسیله هدایت یا خط سیر (اسم)
rudder

تخصصی

[پلیمر] سکان عمودی(در هواپیما و کشتی)

انگلیسی به انگلیسی

• movable vertical blade located at the rear of an airplane or ship and used for steering
a rudder is a vertical piece of wood or metal at the back of a boat or plane which is moved to make the boat or plane turn.

پیشنهاد کاربران

سکان، تیغه سکان
rudder ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: سکان
تعریف: وسیله ای برای هدایت و راهبری شناور که عموماً از یک تیغه و میله و لولا تشکیل شده و به پاشنۀ شناور متصل است و در زیر آب قرار دارد

بپرس