ruction

/ˈrʌkʃən//ˈrʌkʃən/

معنی: همهمه، قیل و قال، داد
معانی دیگر: (عامیانه) بلوا، جنجال و شورش، آشوب، سر و صدا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a noisy quarrel or other disturbance; ruckus.

جمله های نمونه

1. Both ac-tivities have caused some ructions.
[ترجمه گوگل]هر دوی این فعالیت‌ها باعث ایجاد نابسامانی‌هایی شده است
[ترجمه ترگمان] هر دو \"tivities\" یه مقدار \"ructions\" رو ایجاد کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There'll be ructions if you don't do as you're told.
[ترجمه گوگل]اگر همانطور که به شما گفته شده عمل نکنید، مشکلاتی پیش خواهد آمد
[ترجمه ترگمان]اگر کاری را که به شما گفته اند انجام ندهید، ructions خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There'll be ructions if her father ever finds out.
[ترجمه گوگل]اگر پدرش از این موضوع مطلع شود، مشکلاتی پیش خواهد آمد
[ترجمه ترگمان]اگه پدرش بفهمه تو دردسر می افتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There'll be ructions if I'm not home by midnight.
[ترجمه گوگل]اگر تا نیمه‌شب در خانه نباشم، مشکلاتی به وجود می‌آید
[ترجمه ترگمان]اگه تا نیمه شب دیگه خونه نباشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The announcement caused serious ructions.
[ترجمه گوگل]این اطلاعیه باعث ایجاد سر و صداهای جدی شد
[ترجمه ترگمان]اعلام این خبر باعث ructions جدی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You can expect ructions at home if you have been taking a partner for granted recently.
[ترجمه گوگل]اگر اخیراً شریک زندگی خود را بدیهی فرض کرده‌اید، می‌توانید در خانه انتظار خرابکاری داشته باشید
[ترجمه ترگمان]اگر به تازگی شریک زندگی خود بوده اید، می توانید انتظار ructions در خانه را داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There have been some serious ructions when they have played table tennis, with rows and cheating and shouting matches.
[ترجمه گوگل]زمانی که آنها تنیس روی میز بازی کرده اند، با صف و تقلب و داد و فریاد مسابقات، تنیس روی میز بازی کرده اند
[ترجمه ترگمان]زمانی که تنیس روی میز بازی می کردند، ructions جدی وجود داشت، با ردیف و تقلب و فریاد زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I remember ructions once when she was my houseman.
[ترجمه گوگل]یادم می‌آید که یک بار زمانی که او خانه‌دار من بود، دردسرهایی به وجود آمد
[ترجمه ترگمان]یادم میاد زمانی که اون هوس من بود یه بار \"ructions\" اومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At present, our hydropower const ruction system exists the contradictory of finance demands and investment system.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، سیستم ساخت نیروگاه های آبی ما متناقض تقاضاهای مالی و سیستم سرمایه گذاری است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، سیستم برق آبی const ما تناقض بین تقاضاهای مالی و سیستم سرمایه گذاری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wet rust that the above-mentioned shipping inst ruction is clear to you and hope that the shipment will give the users entire satisfaction.
[ترجمه گوگل]زنگ مرطوب که دستورالعمل حمل و نقل فوق برای شما واضح است و امیدواریم که ارسال رضایت کامل کاربران را به همراه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]زنگ زدگی تر که کالای ذکر شده در بالا به آن اشاره می کند برای شما روشن است و امیدوار است که این محموله کل رضایت کاربران را به شما بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This article describes structure, software ruction and key applied technologies of CAT system for accepting hydraulic pump.
[ترجمه گوگل]این مقاله به تشریح ساختار، نرم‌افزار و فناوری‌های کاربردی کلیدی سیستم CAT برای پذیرش پمپ هیدرولیک می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله ساختار، نرم افزار ruction و فن آوری های کاربردی کلیدی سیستم CAT برای پذیرش پمپ هیدرولیکی را شرح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The hydrogeologic conditions, the groundwater in const ruction pit and the countermeasures in Wuhan area are introduced.
[ترجمه گوگل]شرایط هیدروژئولوژیک، آب های زیرزمینی در گودال ساخت و ساز و اقدامات متقابل در منطقه ووهان معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]شرایط hydrogeologic، آب های زیر زمینی در حفره ruction const و the در ناحیه Wuhan معرفی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The const ruction of school sports ecological index system is to promote the school sports ecology.
[ترجمه گوگل]ساختار سیستم شاخص اکولوژیکی ورزش مدارس، ترویج بوم‌شناسی ورزش مدارس است
[ترجمه ترگمان]The ruction از سیستم شاخص اکولوژیکی ورزشی مدرسه، ترویج اکولوژی ورزشی مدرسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. GPS, filling const ruction, quality control, integrated system, face rockfill dam.
[ترجمه گوگل]جی پی اس، پرکردن ساختار، کنترل کیفیت، سیستم یکپارچه، سد سنگی رو به رو
[ترجمه ترگمان]GPS، پر کردن const ruction، کنترل کیفیت، سیستم یکپارچه، و سد rockfill
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Therefore, OGP has the ruction of adjusting cow osteoblast, promotes the bone, the experiment also indicated that the cow experimentation may be used as the model of the rodentia animal.
[ترجمه گوگل]بنابراین، OGP دارای پارگی تنظیم استئوبلاست گاو است، استخوان را تقویت می کند، آزمایش همچنین نشان داد که آزمایش گاو ممکن است به عنوان مدل حیوان جونده استفاده شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، OGP دارای قابلیت تنظیم osteoblast گاو است، استخوان را ارتقا می دهد، آزمایش همچنین نشان داد که آزمایش گاو می تواند به عنوان مدل حیوان rodentia مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

همهمه (اسم)
uproar, buzz, tumult, ruckus, hullabaloo, ruction

قیل و قال (اسم)
noise, row, fracas, jangle, ruction

داد (اسم)
shout, outcry, justice, squeal, ruction, vociferation

انگلیسی به انگلیسی

• ructions are strong protests, quarrels, or other trouble; an informal word.

پیشنهاد کاربران

A ruction is a noisy or violent disturbance or quarrel. It often implies a temporary or short - lived commotion or altercation.
یک مزاحمت یا نزاع پر سر و صدا یا خشونت آمیز . اغلب حاکی از یک آشوب یا درگیری موقت یا کوتاه مدت است.
...
[مشاهده متن کامل]

قیل و قال، همهمه
“There was a ruction outside the bar last night. ”
Two soccer players were involved in a ruction on the field, leading to a red card for both.
A heated argument between neighbors can quickly escalate into a ruction.

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-incident/

بپرس