rubber stamp

/ˈrəbərˈstæmp//ˈrʌbəstæmp/

(عامیانه) شخص یا اداره و غیره که بی مطالعه و بررسی چیزها را تصویب می کند یا مورد توافق قرار می دهد، صحه گذار، مهر لاستیکی، (خودمانی - بی بررسی و چون و چرا) مورد تصویب قراردادن، صحه گذاشتن، مهر لاستیکی زدن به، با مهر لاستیکی مهر کردن، تصدیق کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a hand-held device with a flat rubber surface into which lettering or a design has been pressed, used by inking the rubber surface and pressing it on a piece of paper or the like to transfer the lettering or design.

(2) تعریف: (informal) perfunctory approval or endorsement with, or as with, such a stamp.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: rubber-stamps, rubber-stamping, rubber-stamped
(1) تعریف: to print with a rubber stamp.

(2) تعریف: to give perfunctory approval to.
صفت ( adjective )
• : تعریف: apt to give perfunctory approval without long consideration or thought.

- a rubber-stamp department
[ترجمه گوگل] بخش تمبر لاستیکی
[ترجمه ترگمان] یه بخش مهر لاستیکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Parliament is seen as a rubber stamp for decisions made elsewhere.
[ترجمه گوگل]پارلمان به عنوان مهر لاستیکی برای تصمیم گیری در جاهای دیگر دیده می شود
[ترجمه ترگمان]پارلمان به عنوان مهر لاستیکی برای تصمیمات در جایی دیگر دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Many courts rubber stamp them and those children who like being in secure units may not press to leave.
[ترجمه گوگل]بسیاری از دادگاه‌ها به آن‌ها مهر و موم می‌زنند و آن دسته از کودکانی که دوست دارند در واحدهای امن حضور داشته باشند، ممکن است برای خروج فشار نیاورند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دادگاه ها آن ها را مهر و موم می کنند و آن کودکانی که دوست دارند در واحدهای امن باشند، ممکن است اجازه رفتن به آنجا را نداشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. First, use the rubber stamp tool to repair the image should select the appropriate clone source.
[ترجمه گوگل]ابتدا، با استفاده از ابزار مهر لاستیکی برای تعمیر تصویر باید منبع کلون مناسب را انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]اول، از ابزار مهر لاستیکی برای تعمیر تصویر استفاده کنید باید منبع clone مناسب را انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Once again, using the rubber stamp tool, the General selection of normal mode.
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر، با استفاده از ابزار مهر لاستیکی، انتخاب عمومی حالت عادی
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر، با استفاده از ابزار مهر لاستیکی، انتخاب عمومی حالت عادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is looking for his rubber stamp.
[ترجمه گوگل]او به دنبال مهر لاستیکی خود است
[ترجمه ترگمان]اون دنبال مهر rubber میگرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The seihan method is similar to carved rubber stamp.
[ترجمه گوگل]روش سیهان شبیه مهر لاستیکی حکاکی شده است
[ترجمه ترگمان]روش seihan شبیه به مهر لاستیکی حکاکی شده می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No matter, the rebels quickly find the right rubber stamp and correct the error.
[ترجمه گوگل]مهم نیست، شورشیان به سرعت مهر لاستیکی مناسب را پیدا کرده و خطا را تصحیح می کنند
[ترجمه ترگمان]مهم نیست، شورشیان به سرعت مهر لاستیکی راست را پیدا می کنند و خطا را تصحیح می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A big rubber stamp slams down: " REJECTED. "
[ترجمه گوگل]یک تمبر لاستیکی بزرگ به صدا در می آید: "رد شد "
[ترجمه ترگمان]یک تمبر بزرگ لاستیک به پایین پرتاب می شود: \"نامه های پرس و جو\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With any luck the committee will merely rubber stamp our application without discussing it in detail.
[ترجمه گوگل]با هر شانس و اقبالی، کمیته فقط درخواست ما را بدون بحث و گفتگو در مورد آن به طور مفصل مهر و موم می کند
[ترجمه ترگمان]از بخت بد، کمیته فقط application را بی آنکه در جزئیات بحث کند مهر و موم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Order your very own Confidential Rubber Stamp today!
[ترجمه گوگل]امروز تمبر لاستیکی محرمانه خود را سفارش دهید!
[ترجمه ترگمان]today و Stamp را سفارش بدهید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In Post Offices, virtually every document that's passed across the counter is stamped with a rubber stamp.
[ترجمه گوگل]در ادارات پست، تقریباً هر سندی که از روی پیشخوان عبور می کند با مهر لاستیکی مهر می شود
[ترجمه ترگمان]در دفاتر پست، عملا هر سندی که از روی پیشخوان عبور می کند، با مهر لاستیکی مهر می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was the first and biggest step in changing the council from a legislative body to a rubber stamp for his administration.
[ترجمه گوگل]این اولین و بزرگترین گام در تغییر شورا از یک نهاد قانونگذاری به یک مهر لاستیکی برای مدیریت او بود
[ترجمه ترگمان]این اولین و بزرگ ترین قدم در تغییر شورا از بدنه قانون گذاری به مهر لاستیکی برای administration بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Moreover, in some states the legislature is essentially a rubber stamp for the actions of a powerful political executive.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در برخی از ایالت ها، قوه مقننه اساساً مهری برای اعمال یک مجریه سیاسی قدرتمند است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، در برخی ایالت ها قانون گذاری اساسا یک تمبر لاستیکی برای اقدامات یک مدیر سیاسی قدرتمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. On the surface, the veneer of an open democratic debate; underneath, the potential of a pre-determined rubber stamp.
[ترجمه گوگل]در ظاهر، روکش یک بحث آزاد دموکراتیک در زیر، پتانسیل یک مهر لاستیکی از پیش تعیین شده است
[ترجمه ترگمان]در سطح، پوشش یک بحث دموکراتیک باز؛ در زیر، پتانسیل یک مهر لاستیکی از پیش تعیین شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of stamp used for printing a name or date on a document
imprint with a rubber stamp; approve automatically
a rubber stamp is a small device with something such as a name or a date on it. you press it on to an ink pad and then on to a document in order to show that the document has been officially dealt with.
when someone in authority rubber-stamps something, they agree to it without thinking about it or discussing it; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

To “rubber stamp” something means to approve or authorize it without much consideration or scrutiny. It implies a lack of thorough examination or critical evaluation.
تأیید یا تصویب کردن چیزی بدون بررسی یا تحقیق زیاد.
...
[مشاهده متن کامل]

این به معنای عدم بررسی کامل یا ارزیابی انتقادی است.
مثال؛
For instance, a government agency might be accused of rubber - stamping permits without properly reviewing the applications.
In a corporate setting, a manager might comment, “The committee just rubber stamped the proposal without even reading it. ”
A critic might say, “The board’s decision was nothing more than a rubber stamping of the CEO’s recommendation. ”

موسسه یا شخصی که امضا شُل است
مهر پلاستیکی استعاره ای سیاسی است که به شخص یا مؤسسه ای با قدرت قانونی قابل توجه اما قدرت عملی کمی اشاره می کند که به ندرت با سازمان های قدرتمندتر مخالفت می کند؛ به بیان دیگر مهر پلاستیکی به فرد یا سازمانی
...
[مشاهده متن کامل]
گفته می شود که بدون هیچ گونه انتقاد یا تأملی، از تصمیم ها یا دستورهای دیگران پیروی می کند. این افراد و سازمان ها معمولاً فاقد افکار یا باورهای مستقل اند.

بله گو
"ماشین امضا"
در کیس هیات مدیره
فورمالیته
🔰Rubber - Stamp🔰
( To Rubber Stamp )
verb
Approve something without consideration, as a formality
🔰rubber stamp🔰
noun
[ C usually singular ]
a small device with raised letters made of rubber, used for printing the date, name of an organization, etc. on documents
...
[مشاهده متن کامل]

🔰rubber - stamp🔰
verb [ T ] disapproving
to officially approve a decision or plan without thinking about it
👈🏿 The boss makes the decisions and the committee just rubber - stamps them
CambridgeDictionary@
🔰ˌrubber - ˈstamp🔰
verb
[transitive]
to give official approval to something without really thinking about it
👈🏿 Consultants getting a company pay cheque are likely to rubber - stamp all management decisions without question
LongmanDictionary@
🔰rubber - stamp🔰
verb
/ˌrʌbə ˈst�mp/
/ˌrʌbər ˈst�mp/
( often disapproving )
​rubber - stamp something
to give official approval to a law, plan, decision, etc. , especially without considering it carefully
👈🏿 The council just rubber - stamps decisions made by a higher authority
OxfordDictionary@
اصطلاح، با مفهوم فارسی:
*بدون بررسی چیزی را تصدیق کردن*
* بدون بررسی با چیزی موافقت کردن*
❇️PROVERB
❇️SAYING
❇️IDIOM

مهر لاستیکی
کورکورانه
دنباله رو، آلت دست،

بپرس