1. Machined brass construction, chrome nickel plated body, EPR rubber check disc assemblies and Buna 'N' seals, stainless steel springs and pressure plates are standard.
[ترجمه گوگل]ساختار برنجی ماشینکاری شده، بدنه با روکش کروم نیکل، مجموعه های دیسک چک لاستیکی EPR و مهر و موم Buna 'N'، فنرهای فولادی ضد زنگ و صفحات فشار استاندارد هستند
[ترجمه ترگمان]ساختمان برنج Machined، بدنه روکش دار، روکش پلاستیکی EPR، مجموعه های دیسک و Buna N، فنر استیل ضد زنگ و صفحات فشار استاندارد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I'm not going to accept your rubber check again.
[ترجمه گوگل]من دیگر چک لاستیکی شما را قبول نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من دوباره چک پلاستیکی تو رو قبول نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A check which a bank returns because it is not payable due to insufficient funds. Also called rubber check.
[ترجمه گوگل]چکی که بانک به دلیل عدم پرداخت آن به دلیل ناکافی بودن وجوه آن را پس می دهد چک لاستیکی نیز نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]یک چک که یک بانک بر روی آن باز می گردد به این دلیل که قابل پرداخت است که به خاطر بودجه ناکافی قابل پرداخت است هم چنین چک پلاستیکی نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The invention discloses a floor drain and a floor drain rubber check valve.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک زهکش کف و یک شیر چک لاستیکی تخلیه کف را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این اختراع یک تخلیه کف و یک دریچه کنترل لاستیکی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I got into trouble when I paid my bills with a rubber check.
[ترجمه گوگل]وقتی قبوضم را با چک لاستیکی پرداخت کردم به مشکل خوردم
[ترجمه ترگمان]وقتی قبض هام رو با چک لاستیکی دادم تو دردسر افتادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید