royally


معنی: خسروانه
معانی دیگر: بطور شاهانه، بطور ملوکانه، از روی شاه منشی

جمله های نمونه

1. They banqueted her royally when she became the director of the company.
[ترجمه گوگل]هنگامی که او مدیر شرکت شد، آنها به طور سلطنتی از او ضیافت کردند
[ترجمه ترگمان]وقتی مدیر شرکت شد او را شاهانه می ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They were royally received in every aspect.
[ترجمه گوگل]آنها از هر نظر مورد استقبال سلطنتی قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]در هر جنبه شاهانه مورد استقبال قرار می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We were royally entertained.
[ترجمه گوگل]ما شاهانه پذیرایی شدیم
[ترجمه ترگمان]مایه تفریح ما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We feasted royally on salmon and champagne.
[ترجمه گوگل]ما به طور سلطنتی با ماهی سالمون و شامپاین جشن گرفتیم
[ترجمه ترگمان] ما یه غذای عالی با ماهی قزل آلا و شامپاین می خوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I was treated royally throughout my visit.
[ترجمه گوگل]در تمام مدت ملاقاتم با من رفتار سلطنتی شد
[ترجمه ترگمان]من در تمام مدت ملاقات با او شاهانه رفتار می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In truth no expense will be spared to royally entertain the guests on board the Champagne Orient Express.
[ترجمه گوگل]در حقیقت از هیچ هزینه‌ای برای پذیرایی از مهمانان در Champagne Orient Express دریغ نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]در حقیقت هیچ هزینه ای برای پذیرایی شاهانه مهمان ها در قطار سریع السیر هاگوارتز خرج نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. First he outfitted himself royally and then built a marvelous palace and staffed it fully.
[ترجمه گوگل]او ابتدا خود را به صورت سلطنتی تجهیز کرد و سپس یک قصر شگفت‌انگیز ساخت و آن را به طور کامل پرسنل کرد
[ترجمه ترگمان]ابتدا خود را شاهانه یافت و بعد یک قصر شگفت انگیز ساخت و آن را پر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They then get royally drunk in his memory.
[ترجمه گوگل]آنها سپس به یاد او مست می شوند
[ترجمه ترگمان]آن وقت آن ها را در خاطره خود مست می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He served them out royally for their many acts of cruelty and oppression.
[ترجمه گوگل]او به دلیل ظلم و ستم فراوان به آنها خدمت کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها برای بسیاری از اعمال ظالمانه و ظلم به آن ها خدمت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. John and Claude thrashed him royally and I had not heard from him for some time.
[ترجمه گوگل]جان و کلود او را شاهانه زدند و من مدتی بود که از او خبری نداشتم
[ترجمه ترگمان]جان و کلود او را royally و من مدتی از او خبری نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We served them out royally for their many acts of cruelty and oppression.
[ترجمه گوگل]ما به دلیل ظلم و ستم فراوان به آنها خدمت کردیم
[ترجمه ترگمان]ما برای بسیاری از اعمال ظالمانه و ظلم به آن ها خدمت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. No royally in bred -- her mother is Ellis Grey.
[ترجمه گوگل]نه به صورت سلطنتی - مادرش الیس گری است
[ترجمه ترگمان]مادر او الیس گری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They welcomed us right royally.
[ترجمه گوگل]آنها به درستی از ما استقبال کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از ما بسیار شاهانه استقبال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They were royally treated.
[ترجمه گوگل]با آنها رفتار سلطنتی شد
[ترجمه ترگمان]رفتارشان شاهانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خسروانه (قید)
kingly, royally

انگلیسی به انگلیسی

• in a manner fit for royalty, regally, majestically

پیشنهاد کاربران

بپرس