royalist

/ˌrɔɪəˌlɪst//ˈroɪəlɪst/

هوادار نظام پادشاهی، شهگرای، (r بزرگ) هوادار چارلز اول (پادشاه انگلستان در جنگ های داخلی انگلیس - به این هواداران cavalier هم می گفتند)، (جنگ های استقلال امریکا) هوادار انگلیس (tory هم می گفتند)، طرفدار سلطنت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: royalism (n.)
• : تعریف: one who supports a monarchical form of government, as during a rebellion or revolution.

جمله های نمونه

1. He's an old royalist — he fought against the republicans.
[ترجمه گوگل]او یک سلطنت طلب قدیمی است - او علیه جمهوری خواهان جنگید
[ترجمه ترگمان]او یک طرفدار سلطنت قدیم است - او علیه جمهوری خواهان مبارزه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The villagers are royalist to the core.
[ترجمه گوگل]روستاییان تا بطن خود سلطنت طلب هستند
[ترجمه ترگمان]مردم villagers طرفدار هسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The royalist party is led by Prince Sihanouk's son, Prince Ranariddh.
[ترجمه گوگل]حزب سلطنتی توسط پسر شاهزاده سیهانوک، شاهزاده رانارید رهبری می شود
[ترجمه ترگمان]این حزب سلطنت طلب توسط پسر شاهزاده Sihanouk، شاهزاده Ranariddh رهبری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I have always been and am a royalist.
[ترجمه گوگل]من همیشه سلطنت طلب بوده و هستم
[ترجمه ترگمان]من همیشه طرفدار سلطنت هستم و طرفدار سلطنت هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The first two reveal an essentially conservative, royalist agenda.
[ترجمه گوگل]دو مورد اول یک برنامه اساسا محافظه کارانه سلطنتی را آشکار می کنند
[ترجمه ترگمان]دو مورد اول یک دستور کار اساسا محافظه کارانه و سلطنت طلب را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The decision caused rejoicing in maritime and royalist circles.
[ترجمه گوگل]این تصمیم باعث شادی در محافل دریانوردی و سلطنتی شد
[ترجمه ترگمان]این تصمیم موجب شادی محافل دریایی و سلطنت طلب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Worcestershire was a staunchly Royalist county, and those who were suspected of siding with parliament were roughly dealt with.
[ترجمه گوگل]ورسسترشایر یک شهرستان سلطنتی سرسخت بود و با کسانی که مظنون به جانبداری از پارلمان بودند به طور تقریبی برخورد شد
[ترجمه ترگمان]Worcestershire یکی از شهرستان های وفادارانه سلطنت بود، و کسانی که مظنون به طرفداری از پارلمان بودند تقریبا به آن رسیدگی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Four Royalist Officers were captured after a short siege.
[ترجمه گوگل]چهار افسر سلطنتی پس از یک محاصره کوتاه دستگیر شدند
[ترجمه ترگمان]چهار افسر سلطنت طلب در محاصره کوتاهی دستگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A thoroughgoing royalist, he was responsible for beheading some of those he captured, apparently after some form of trial.
[ترجمه گوگل]او که یک سلطنت طلب تمام عیار بود، مسئول سر بریدن برخی از کسانی بود که دستگیر کرده بود، ظاهراً پس از نوعی محاکمه
[ترجمه ترگمان]یک سلطنت طلب thoroughgoing که مسئول سر بریدن برخی از آنان بود که ظاهرا پس از یک نوع محاکمه دستگیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I don't use it to defend any party, royalist or anti - royalist.
[ترجمه گوگل]من از آن برای دفاع از هیچ حزبی، سلطنت طلب یا ضد سلطنتی استفاده نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من از آن برای دفاع از هر حزب، سلطنت طلب یا ضد سلطنت طلب استفاده نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Equally culpable is the royalist PAD that Mr Kasit belongs to.
[ترجمه گوگل]به همان اندازه، PAD سلطنتی که آقای کاسیت به آن تعلق دارد، مقصر است
[ترجمه ترگمان]به همان اندازه که مقصر است، the PAD است که آقای Kasit به آن تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There were royalist troops at hand, but they attempted no rescue.
[ترجمه گوگل]نیروهای سلطنتی در دست بودند، اما آنها تلاشی برای نجات نکردند
[ترجمه ترگمان]سربازان سلطنت طلب در دست یکدیگر بودند، اما آن ها به هیچ وجه تلاش نکردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The 2006 coup and royalist yellow - shirt protests in 2008 drove home that message.
[ترجمه گوگل]کودتای 2006 و اعتراضات پیراهن زرد سلطنتی در سال 2008 این پیام را به خانه رساند
[ترجمه ترگمان]کودتای سال ۲۰۰۶ و اعتراضات زرد سلطنت طلب در سال ۲۰۰۸ این پیام را به خانه راندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the interim, there was Napoleon, the royalist restoration and the Second Empire under Napoleon III, the "little one, " as Victor Hugo said derisively.
[ترجمه گوگل]در این میان، همان طور که ویکتور هوگو به تمسخر گفت، ناپلئون، بازسازی سلطنتی و امپراتوری دوم تحت ناپلئون سوم، "کوچولو" وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در این دوران، ناپلئون، اعاده طرفداران سلطنت طلبان و امپراتوری دوم تحت فرمان ناپلئون سوم، یعنی \"یگانه کوچک\"، وجود داشت که ویکتور هوگو با تمسخر گفت: \"یگانه کوچک\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• monarchist, supporter of a monarch, advocate of a royal government
a royalist is someone who approves of their country having a royal family.

پیشنهاد کاربران

شاه پرست، مثلا الان به شاه پرستان یاشاه دوستان میگن. شایدیه کم شدیدتر از سلطنت طلب چون سلطنت ممکنه سلطنت مشروطه بی قدرت باشه اماشاه پرست طرفدارقدرت شاهه
مثلا به دو مایستر که طرفدار شاهی لویی۱۶ و مخالف انقلاب فرانسه بود می گفتن رویالیست:
...
[مشاهده متن کامل]

Count Joseph de Maistre was a Savoyard royalist who had first made a name for himself by writing anti - revolutionary tracts during the last years of the eighteenth century.

سلطنت طلب
سلطنت طلبانه

بپرس