🔸 معادل فارسی:
عفو سلطنتی / بخشش پادشاهی / عفو شاهانه
در زبان محاوره ای:
بخشش از بالا، عفو درباری، حکم بخشش از طرف پادشاه یا ملکه
________________________________________
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ( حقوقی – رسمی ) :
تصمیم رسمی پادشاه یا ملکه برای **بخشیدن یک فرد محکوم شده**؛ معمولاً به دلایل انسانی، سیاسی، یا نمادین
مثال:
The prisoner received a **royal pardon** after serving ten years.
زندانی بعد از ده سال عفو سلطنتی گرفت.
2. ( سیاسی – تاریخی ) :
در نظام های سلطنتی، نماد قدرت نهایی پادشاه برای **لغو مجازات یا پاک کردن سابقه ی کیفری**
مثال:
Queen Elizabeth granted a **royal pardon** to Alan Turing in 2013.
ملکه الیزابت در سال ۲۰۱۳ به آلن تورینگ عفو سلطنتی داد.
3. ( فرهنگی – نمادین ) :
در روایت های ادبی یا رسانه ای، نماد **رحمت، بخشش، یا بازگرداندن عزت** از سوی قدرت حاکم
مثال:
The fallen knight was restored to honor by a **royal pardon**.
شوالیه ی سقوط کرده با عفو سلطنتی دوباره به افتخار رسید.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
clemency – official pardon – sovereign mercy – regal forgiveness – state absolution
عفو سلطنتی / بخشش پادشاهی / عفو شاهانه
در زبان محاوره ای:
بخشش از بالا، عفو درباری، حکم بخشش از طرف پادشاه یا ملکه
________________________________________
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ( حقوقی – رسمی ) :
تصمیم رسمی پادشاه یا ملکه برای **بخشیدن یک فرد محکوم شده**؛ معمولاً به دلایل انسانی، سیاسی، یا نمادین
مثال:
زندانی بعد از ده سال عفو سلطنتی گرفت.
2. ( سیاسی – تاریخی ) :
در نظام های سلطنتی، نماد قدرت نهایی پادشاه برای **لغو مجازات یا پاک کردن سابقه ی کیفری**
مثال:
ملکه الیزابت در سال ۲۰۱۳ به آلن تورینگ عفو سلطنتی داد.
3. ( فرهنگی – نمادین ) :
در روایت های ادبی یا رسانه ای، نماد **رحمت، بخشش، یا بازگرداندن عزت** از سوی قدرت حاکم
مثال:
شوالیه ی سقوط کرده با عفو سلطنتی دوباره به افتخار رسید.
________________________________________
🔸 مترادف ها: