1. a roving reporter
گزارشگر سیار
2. a man with roving eyes
مرد چشم چران
3. He spent most of his life roving the world in search of his fortune.
[ترجمه گوگل]او بیشتر عمر خود را صرف گشت و گذار در جهان در جستجوی ثروت خود کرد
[ترجمه ترگمان]او بیش از همه عمرش را در جستجوی ثروت خود می گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بیش از همه عمرش را در جستجوی ثروت خود می گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She became a photographer, roving the world with her camera in her hand.
[ترجمه گوگل]او یک عکاس شد و با دوربینش در دست دنیا را می چرخید
[ترجمه ترگمان]او عکاس شد و دنیا را با دوربین خود در دست گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او عکاس شد و دنیا را با دوربین خود در دست گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. And now a live report from our roving reporter Martin Jackson.
[ترجمه گوگل]و اکنون گزارشی زنده از گزارشگر سرگردان ما مارتین جکسون
[ترجمه ترگمان]و حالا یک گزارش زنده از گزارشگر our مارتین جکسون شنیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و حالا یک گزارش زنده از گزارشگر our مارتین جکسون شنیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Patrick's roving lifestyle takes him between London and Los Angeles.
[ترجمه گوگل]سبک زندگی سرگردان پاتریک او را بین لندن و لس آنجلس می برد
[ترجمه ترگمان]سبک زندگی roving پاتریک او را بین لندن و لس آنجلس می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سبک زندگی roving پاتریک او را بین لندن و لس آنجلس می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Not cocky young men with roving eyes and a nice taste in girls.
[ترجمه گوگل]نه مردان جوان مغرور با چشمان پرسه زن و خوش سلیقه در دختران
[ترجمه ترگمان]مردان جوان مغرور با چشمانی سرگردان و سلیقه زیبا در میان دخترها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردان جوان مغرور با چشمانی سرگردان و سلیقه زیبا در میان دخترها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The key to improve roving quality lies in reducing weight unevenness and improving yarn evenness.
[ترجمه گوگل]کلید بهبود کیفیت چرخش در کاهش ناهمواری وزن و بهبود یکنواختی نخ نهفته است
[ترجمه ترگمان]کلید بهبود کیفیت roving در کاهش یکنواختی وزن و افزایش یکنواختی الیاف قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کلید بهبود کیفیت roving در کاهش یکنواختی وزن و افزایش یکنواختی الیاف قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. So take a piece of roving about 16 ins long and pull it apart longways so you have two 16ins long bits and tie a knot in the middle of one.
[ترجمه گوگل]بنابراین یک تکه رووینگ به طول حدود 16 اینچ بردارید و آن را از هم جدا کنید تا دو قطعه 16 اینچی داشته باشید و یک گره در وسط یکی ببندید
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک تکه از پرسه زدن در حدود ۱۶ نفر را بردارید و آن را از هم جدا کنید، بنابراین شما دوتا دختر ۱۶ تا bits دارید و در وسط یکی از آن ها گره خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک تکه از پرسه زدن در حدود ۱۶ نفر را بردارید و آن را از هم جدا کنید، بنابراین شما دوتا دختر ۱۶ تا bits دارید و در وسط یکی از آن ها گره خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Brief to designation and practice of wool roving frame FB 4
[ترجمه گوگل]مختصری از تعیین و تمرین قاب روینگ پشمی FB 4
[ترجمه ترگمان]شکل ۴ مختصر برای طراحی و تمرین کادر roving پشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شکل ۴ مختصر برای طراحی و تمرین کادر roving پشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Excessive stretch in roving due to improper function of builder mechanism in speed frame.
[ترجمه گوگل]کشش بیش از حد در رووینگ به دلیل عملکرد نامناسب مکانیزم سازنده در فریم سرعت
[ترجمه ترگمان]کشش بیش از حد در roving به دلیل عملکرد نامناسب مکانیسم سازنده در کادر سرعت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کشش بیش از حد در roving به دلیل عملکرد نامناسب مکانیسم سازنده در کادر سرعت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We supply full range of fiberglass mat, roving, cloth, multi- axile fabrics, unsaturated resins etc.
[ترجمه گوگل]ما طیف کاملی از تشک فایبرگلاس، رووینگ، پارچه، پارچه های چند محوره، رزین های غیر اشباع و غیره را عرضه می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما طیف کامل فیبر فایبرگلاس، roving، پارچه، پارچه های multi، رزین unsaturated و غیره را تامین می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما طیف کامل فیبر فایبرگلاس، roving، پارچه، پارچه های multi، رزین unsaturated و غیره را تامین می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Pockmarked Li and his bullies were roving about the place.
[ترجمه گوگل]لی پوکمارک و قلدرهایش در آن مکان پرسه می زدند
[ترجمه ترگمان]pockmarked و bullies در اطراف محل پرسه می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]pockmarked و bullies در اطراف محل پرسه می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The article introduces the status of FY 401 roving frame and the reformation of its parts.
[ترجمه گوگل]این مقاله به معرفی وضعیت قاب روینگ FY 401 و اصلاح قطعات آن می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله وضعیت سال مالی ۴۰۱ roving و اصلاح بخش های آن را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مقاله وضعیت سال مالی ۴۰۱ roving و اصلاح بخش های آن را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The roving Phronima sedentaria, a small crustacean, inhabits the hollowed-out bodies of dead barrel-shaped organisms called salps.
[ترجمه گوگل]Phronima sedentaria، یک سخت پوست کوچک در حال گردش، در بدن های توخالی موجودات بشکه ای شکل مرده به نام salps زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]The Phronima، یک crustacean کوچک، در بدن توخالی از ارگانیسم های dead که به نام salps وجود دارد، زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The Phronima، یک crustacean کوچک، در بدن توخالی از ارگانیسم های dead که به نام salps وجود دارد، زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید