roundish

/ˈraʊndɪʃ//ˈraʊndɪʃ/

معنی: مدور، گردنما
معانی دیگر: نسبتا گرد، گردواره

جمله های نمونه

1. European floating plant with roundish heart - shaped leaves and white flowers.
[ترجمه گوگل]گیاه شناور اروپایی با قلب گرد - برگ های شکل و گل های سفید
[ترجمه ترگمان]گیاه شناور اروپایی با برگ های سوزنی شکل قلب و گل های سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Large oblong or roundish melon with a hard green rind and sweet watery red or occasionally yellowish pulp.
[ترجمه گوگل]خربزه بزرگ مستطیل یا گرد با پوست سبز سفت و قرمز آبکی شیرین یا گاهی اوقات مایل به زرد
[ترجمه ترگمان]هندوانه یا هندوانه با پوست زبر و سبز و گاهی اوقات زرد آبکی و گاهی اوقات زرد مایل به زرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Roundish fruit with light yellowish-white skin.
[ترجمه گوگل]میوه ای گرد با پوست زرد مایل به سفید روشن
[ترجمه ترگمان]میوه های roundish با پوست مایل به زرد روشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is rather roundish.
[ترجمه گوگل]او نسبتا گرد است
[ترجمه ترگمان] اون تقریبا \"roundish\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Medium to large, roundish fruit.
[ترجمه گوگل]میوه متوسط ​​تا درشت، گرد
[ترجمه ترگمان]متوسط به میوه بزرگ و roundish
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They got their name more than 100 years ago when astronomers thought their roundish shapes resembled distant planets.
[ترجمه گوگل]آنها بیش از 100 سال پیش زمانی که اخترشناسان فکر می کردند شکل های گرد آنها شبیه سیارات دوردست است، نام خود را گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها بیش از صد سال پیش نام خود را دارند، وقتی که ستاره شناسان فکر می کنند که شکل های roundish شبیه به سیارات دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The silken cocoons of these two other moths are tough roundish structures built inside leaves rolled together. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]پیله‌های ابریشمی این دو پروانه دیگر، ساختارهای گرد و سختی هستند که در داخل برگ‌هایی که به هم پیچیده شده‌اند، ساخته شده‌اند فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]پیله ابریشمین این دو پروانه دیگر، ساختارهای roundish سفت و سختی هستند که درون برگ ها ساخته شده اند فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A ANSYS microsoft is used to found the mechanical model of the trigonal, roundish and square hollow PET fibers.
[ترجمه گوگل]مایکروسافت ANSYS برای یافتن مدل مکانیکی الیاف PET توخالی مثلثی، گرد و مربعی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک سافت مایکرو سافت برای پیدا کردن مدل مکانیکی شکل سه وجهی، roundish و فیبرهای توخالی مربعی به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That this pump is suitable in carries not Hans anything small and roundish has corrosiveness liquid.
[ترجمه گوگل]که این پمپ برای حمل هیچ چیز کوچک و گردی از هانس مناسب نیست دارای مایع خورنده است
[ترجمه ترگمان]این پمپ برای حمل هانس چیز کوچکی مناسب است و roundish مایع corrosiveness دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That this pump is suitable in carries not Hans solid anything small and roundish has corrosiveness liquid .
[ترجمه گوگل]که این پمپ برای حمل مواد جامد هانس کوچک و گرد مناسب است دارای مایع خورنده است
[ترجمه ترگمان]استفاده از این پمپ برای حمل هانس ماده جامد یا small، مناسب است و roundish مایع corrosiveness دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Results Meningiomas of the ventricles had characteristic MRI appearances: The tumor tended to be roundish in shape (8/, with clear boundary.
[ترجمه گوگل]نتایج مننژیوم‌های بطن‌ها ظاهر مشخصی از MRI ​​داشتند: تومور تمایل به شکل گرد داشت (8/، با مرز مشخص)
[ترجمه ترگمان]نتایج Meningiomas از the دارای ظاهر برجسته MRI بودند: تومور تمایل دارد شکل (۸ \/ ۸)با مرز مشخصی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is internal at present lashing sending solid anything small and roundish, fibre, thick liquids and mixes the suspension the most ideal impurity pump of thing medium .
[ترجمه گوگل]در حال حاضر داخلی شلاق است و مواد جامد کوچک و گرد، الیاف، مایعات غلیظ را می فرستد و ایده آل ترین پمپ ناخالصی را مخلوط می کند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر شلاق زدن به مواد جامد و roundish، الیاف، مایعات ضخیم و مخلوط کردن suspension پمپ ideal موجود در محیط، داخلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A cylindrical medulla is present in the centre of each bundle and packed loosely with roundish medulla cells.
[ترجمه گوگل]یک مدولای استوانه‌ای شکل در مرکز هر بسته وجود دارد و به‌طور آزاد با سلول‌های مدولای گرد پر شده است
[ترجمه ترگمان]مغز medulla استوانه ای شکل در مرکز هر بسته وجود دارد و با سلول های medulla roundish بسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. INTRODUCTION :This work conveys rich human spirits through simple shape language. Having roundish bodies, these Chinese kids look more lovely and blessed .
[ترجمه گوگل]مقدمه: این اثر روحیات غنی انسان را از طریق زبان ساده شکل منتقل می کند این بچه های چینی با داشتن بدن های گرد، دوست داشتنی تر و با برکت تر به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]مقدمه: این کار روح انسان غنی را از طریق زبان ساده شکل می دهد با داشتن اجساد roundish، این کودکان چینی بیشتر زیبا و blessed به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. INTRODUCTION :This work conveys rich human spirits through simple shape language. Having roundish bodies, these Chinese kids look more lovely and blessed . The special concept of time and space.
[ترجمه گوگل]مقدمه: این اثر روحیات غنی انسان را از طریق زبان ساده شکل منتقل می کند این بچه های چینی با داشتن بدن های گرد، دوست داشتنی تر و با برکت تر به نظر می رسند مفهوم خاص زمان و مکان
[ترجمه ترگمان]مقدمه: این کار روح انسان غنی را از طریق زبان ساده شکل می دهد با داشتن اجساد roundish، این کودکان چینی بیشتر زیبا و blessed به نظر می رسند مفهوم خاص زمان و فضا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مدور (صفت)
round, circular, spherical, roundish, orbicular, terete

گردن ما (صفت)
roundish

انگلیسی به انگلیسی

• somewhat round, somewhat circular

پیشنهاد کاربران

بپرس