roundhead

/ˈraʊndˌhed//ˈraʊndhed/

(جنگ های داخلی انگلیس: 1642-52) هوادار گروه پیوریتان ها (puritan)، نماینده پارلمان انگلیس در دوره شارل اول و عضوفرقه مسیحیان کویکر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an adherent of the Parliamentary or Puritan party during the English civil war in the seventeenth century.

جمله های نمونه

1. Oscar reminded Horowitz of the Michelin tyre man - short and tubby, his belly bulging behind his belt, round-headed.
[ترجمه گوگل]اسکار هوروویتز را به یاد مرد لاستیک میشلن انداخت - کوتاه قد و چاق، شکمش پشت کمربندش بیرون زده، سر گرد
[ترجمه ترگمان]اسکار \"man of\" (Michelin of)را به یاد مرد چاق و تابی انداخت که شکمش از کمربند او بیرون زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Suddenly three round-headed porpoises came bursting out of the nearly vertical wavefront immediately behind us.
[ترجمه گوگل]ناگهان سه گراز سر گرد از جبهه موج تقریباً عمودی بلافاصله پشت سر ما بیرون آمدند
[ترجمه ترگمان]ناگهان سه گراز ماهی به سرعت از حفره عمودی عمودی بیرون امدند و به سرعت از پشت سرمان بیرون امدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pendennis Castle, which withstood a Roundhead siege during the Civil War for five months, is only miles away.
[ترجمه گوگل]قلعه پندنیس، که در طول جنگ داخلی به مدت پنج ماه در محاصره سر گرد مقاومت کرد، تنها مایل ها دورتر است
[ترجمه ترگمان]قلعه Pendennis که در طول جنگ داخلی به مدت پنج ماه یک محاصره Roundhead را تحمل کرد، تنها چند مایل دورتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Top view of roundhead slotted screw. Selection box represents thread diameter.
[ترجمه گوگل]نمای بالای پیچ سر گرد جعبه انتخاب نشان دهنده قطر نخ است
[ترجمه ترگمان]نمای بالای پیچ slotted roundhead جعبه انتخاب قطر نخ را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Brown is the "Roundhead" identifying with Labour tradition.
[ترجمه گوگل]براون "سر گرد" است که با سنت کارگری همذات پنداری می کند
[ترجمه ترگمان]براون نام \"Roundhead\" است که با سنت کارگر شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Side view of roundhead screw with adjustable thread length.
[ترجمه گوگل]نمای جانبی پیچ سر گرد با طول رزوه قابل تنظیم
[ترجمه ترگمان]نمای جانبی پیچ roundhead با طول رشته قابل تنظیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Roundhead points of view, various forms of Puritanism and other forms of religious rebellion, are antiestablishment, and yet they are all coded within the discourse of the Christian religion.
[ترجمه گوگل]دیدگاه‌های سرگردان، اشکال مختلف پیوریتانیسم و ​​سایر اشکال شورش مذهبی، ضد نظام هستند، و با این حال، همه آنها در گفتمان دین مسیحیت رمزگذاری شده‌اند
[ترجمه ترگمان]Roundhead نقطه نظر، شکل های گوناگونی از پیرایشگری و دیگر شکل های شورش مذهبی، antiestablishment هستند، و با این حال همه آن ها در گفتمان دین مسیحیت کد گذاری شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A supporter of the Long Parliament during the English Civil War and the Commonwealth; a Roundhead.
[ترجمه گوگل]یکی از حامیان پارلمان طولانی در طول جنگ داخلی انگلیس و کشورهای مشترک المنافع یک سر گرد
[ترجمه ترگمان]حامی پارلمان بلند مدت جنگ داخلی انگلیس و کشورهای مشترک المنافع؛ a
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] سرگرد

انگلیسی به انگلیسی

• circular head, head that is shaped like a sphere

پیشنهاد کاربران

بپرس