roundel

/ˈraʊndl̩//ˈraʊndl̩/

معنی: هلال، دایره، صفحه کوچک و کروی شکل
معانی دیگر: (در اصل) گرد، مدور، هر چیز زینتی مدور، پنجره ی گرد، شیشه ی گرد (پنجره)، (قدیمی) رجوع شود به: rondeau، roundle هلال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: something round or circular.
مشابه: circle, round

(2) تعریف: a round decorative plate, panel, recess, or the like.

(3) تعریف: a small circular window or piece of stained glass.

جمله های نمونه

1. Number three has a quite different style of roundel and, to me it looks as if the tail stripe colours are reversed!
[ترجمه گوگل]شماره سه سبک کاملاً متفاوتی از دور گرد دارد و به نظر من به نظر می رسد که رنگ های راه راه برعکس شده اند!
[ترجمه ترگمان]شماره سه سبک کاملا متفاوتی دارد و برای من مثل این است که رنگ راه راه رنگ برعکس شده باشد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Number five appears to have a very strange roundel.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که شماره پنج گرد بسیار عجیبی دارد
[ترجمه ترگمان]شماره پنج به نظر خیلی عجیب می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These figures are in the central roundel, while active seabeasts occupy the semi-roundels.
[ترجمه گوگل]این ارقام در حلقه مرکزی قرار دارند، در حالی که جانوران دریایی فعال، نیمه گردها را اشغال می کنند
[ترجمه ترگمان]این شکل ها در مرکز roundel هستند در حالی که seabeasts فعال، نیمه - را اشغال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The "Roundel" – symbol of the "Tube, " London's famed Underground, the world's oldest subway system — is one of the most recognized logos in the world, and it's celebrated its 100 birthday.
[ترجمه گوگل]"Roundel" - نماد "Tube"، "معروف متروی لندن، قدیمی ترین سیستم متروی جهان" - یکی از شناخته شده ترین آرم ها در جهان است و صدمین سالگرد تولد خود را جشن می گیرد
[ترجمه ترگمان]\"roundel\" - که نماد \"مترو\" است، متروی لندن معروف، قدیمی ترین سیستم مترو، یکی از the logos جهان است، و روز ۱۰۰ سالگی اش را جشن گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. On this roundel Antoninus Pius is in the middle background, while Antinous is holding a horse on the extreme right.
[ترجمه گوگل]روی این گرد، Antoninus Pius در پس‌زمینه میانی قرار دارد، در حالی که Antinous در سمت راست، اسبی را در دست گرفته است
[ترجمه ترگمان]در این تصویر، آنتونینوس پیوس در طبقه متوسط قرار دارد، در حالی که کافران یک اسب را در سمت راست نگه می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The women occupying the lower half of the roundel must therefore be the legendary beautiful inhabitants of the world of the nagas .
[ترجمه گوگل]بنابراین زنانی که نیمه پایینی گرد را اشغال می کنند باید ساکنان زیبای افسانه ای دنیای ناگا باشند
[ترجمه ترگمان]این زنان که نیمی از the را اشغال کرده اند، باید به عنوان ساکنان زیبای افسانه ای جهان the باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The master touches the roundel while he whispers something in an unknown tongue.
[ترجمه گوگل]استاد در حالی که او چیزی را به زبانی ناشناخته زمزمه می کند گرد گرد را لمس می کند
[ترجمه ترگمان]استاد در حالی که چیزی را با زبان ناشناخته زمزمه می کند، آن را لمس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The roundel was a nod to Karl Rapp's original company.
[ترجمه گوگل]گردل اشاره ای به شرکت اصلی کارل رپ بود
[ترجمه ترگمان]The به شرکت اصلی کارل راپ جواب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A hare squats amongst foliage, in a scene which is enclosed by a roundel supported by two conventionally interlaced guilloche squares.
[ترجمه گوگل]یک خرگوش در میان شاخ و برگ چمباتمه می زند، در صحنه ای که توسط گرده ای محصور شده است که توسط دو مربع گیلوش به هم پیوسته معمولی حمایت می شود
[ترجمه ترگمان]خرگوش در میان شاخ و برگ ها چمباتمه می زند، در صحنه ای که توسط a که توسط دو مربع به طور مرسوم به هم بافته شده اند محصور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Indeed, it shares with it some elements of decoration, e. g. a band of wavecrest pattern around the central roundel.
[ترجمه گوگل]در واقع، برخی از عناصر دکوراسیون را با خود به اشتراک می گذارد، مانند g نواری از الگوی موج در اطراف گرد مرکزی
[ترجمه ترگمان]در واقع، آن با آن برخی عناصر تزیین را به اشتراک می گذارد گرم یک گروه از الگوی wavecrest در اطراف the مرکزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Above her, Cupid is aiming one of his arrows of love at the Three Graces, who are elegantly dancing a roundel.
[ترجمه گوگل]در بالای او، کوپید یکی از تیرهای عشق خود را به سمت سه گریس نشانه گرفته است که به زیبایی یک گرد می رقصند
[ترجمه ترگمان]بالاتر از او، Cupid یکی از arrows عشق at را نشان می دهد که به طرز زیبایی در حال رقص a
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هلال (اسم)
arc, meniscus, lunule, roundel

دایره (اسم)
section, field, rhomb, circle, sphere, domain, roundel, department, tambourine, bureau, disk, disc, compass, rondel

صفحه کوچک و کروی شکل (اسم)
roundel

پیشنهاد کاربران

بپرس