roundabout

پیشنهاد کاربران

1. غیر مستقیم 2. انحرافی 3. میدان 4. چرخ و فلک
مثال:
traffic on the roundabout has priority
ترافیک {در عبور وسایط نقلیه}در میدان حق تقدم دارد.
Roundabout water pump
فلکه
میدان

بپرس