round table

/ˈraʊndˈteɪbl̩//raʊndˈteɪbl̩/

معنی: کنفرانس میز گرد
معانی دیگر: (در اصل) میز گرد شاه آرتور (که برای احتراز از صدرنشینی به صورت دایره بود)، شاه آرتور و دلیران او، (r کوچک) گردهمایی میزگرد (برای مذاکره و غیره)، بحث میزگرد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: round-table (adj.)
(1) تعریف: in the Arthurian legends, the table about which King Arthur and his knights sat, or this group collectively.

(2) تعریف: (l.c.) a conference or discussion held at, or as if at, a circular table, or the participants at such a gathering.

جمله های نمونه

1. All parties took part in the round table discussions on the peace process.
[ترجمه گوگل]همه طرف ها در بحث های میز گرد در مورد روند صلح شرکت کردند
[ترجمه ترگمان]همه احزاب در مذاکرات پیرامون روند صلح شرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They took their seats at the small round table.
[ترجمه گوگل]پشت میز گرد کوچک نشستند
[ترجمه ترگمان]سر میز کوچک دور میز نشستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Everybody from the Round Table is long dead.
[ترجمه گوگل]همه افراد حاضر در میز گرد مدت هاست که مرده اند
[ترجمه ترگمان]هر کسی از میز دور مرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Round Table sends for the director of the industrial combine responsible for the ferrous alloy factory.
[ترجمه گوگل]میز گرد مدیر کمباین صنعتی مسئول کارخانه آلیاژهای آهنی را می فرستد
[ترجمه ترگمان]جدول گرد آوری برای مدیر کارخانه صنعتی مسئول کارخانه آلیاژ آهنی می فرستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the middle of the room was a round table covered with oilcloth, and four high-backed carved chairs set around it.
[ترجمه گوگل]در وسط اتاق یک میز گرد بود که با پارچه روغنی پوشانده شده بود و چهار صندلی حکاکی شده با پشت بلند دور آن قرار داشت
[ترجمه ترگمان]در وسط اتاق می زی گرد بود که روی آن یک میز گرد مشمع بود و چهار صندلی روی آن چیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On a small round table, polished for him by Dadda, was a bust of Tace.
[ترجمه گوگل]روی میز گرد کوچکی که دادا برایش صیقل داده بود، نیم تنه تاسه بود
[ترجمه ترگمان]روی یک میز کوچک گرد کوچک که برای او صیقل یافته بود، پاره پوره سیب زمینی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A round table covered in cracked oilcloth stood bare of bowls, jugs, cups and saucers.
[ترجمه گوگل]میز گردی که با پارچه روغنی ترک خورده پوشیده شده بود، خالی از کاسه، کوزه، فنجان و نعلبکی ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]یک میز گرد که از مشمع پوشیده شده بود، bowls، jugs، فنجان های قهوه و نعلبکی ها روی میز قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Round Table, which has always worked closely with the Trust has organised thirteen clinics in Oxfordshire over the next fortnight.
[ترجمه گوگل]میز گرد که همیشه با تراست همکاری نزدیکی داشته است، طی دو هفته آینده سیزده کلینیک را در آکسفوردشایر سازماندهی کرده است
[ترجمه ترگمان]جدول دور، که همیشه با بنیاد امین هم کاری داشته است، سیزده کلینیک را در Oxfordshire طی دو هفته آینده ترتیب داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There was a paperback on the round table to the right of her chair.
[ترجمه گوگل]یک جلد شومیز روی میز گرد سمت راست صندلی او بود
[ترجمه ترگمان]روی میز گرد صندلی یک کتاب جیبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A round table might set an early date for new parliamentary elections.
[ترجمه گوگل]یک میز گرد ممکن است تاریخ زودهنگام انتخابات پارلمانی جدید را تعیین کند
[ترجمه ترگمان]یک میز گرد ممکن است تاریخ اولیه انتخابات پارلمانی جدید را تعیین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They sat at a round table covered with a lace cloth.
[ترجمه گوگل]پشت میز گردی که با پارچه توری پوشانده شده بود نشستند
[ترجمه ترگمان]روی میز گردی که با پارچه توری پوشیده شده بودند نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the kitchen there was a round table with a vase of flowers on it.
[ترجمه گوگل]در آشپزخانه یک میز گرد بود که یک گلدان گل روی آن بود
[ترجمه ترگمان]در آشپزخانه یک میز گرد بود که گلدان گل روی آن قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A round table was covered with a white linen cloth and glistening silverware.
[ترجمه گوگل]میز گردی با پارچه کتانی سفید و ظروف نقره ای درخشان پوشانده شده بود
[ترجمه ترگمان]میز گردی پوشیده از پارچه ابریشمی سفید و ظروف نقره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'm not aware of the IPR round table meeting you mentioned.
[ترجمه گوگل]من از جلسه میزگرد IPR که شما اشاره کردید اطلاعی ندارم
[ترجمه ترگمان]من از جلسه ای که شما به آن اشاره کردید اطلاعی ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کنفرانس میز گرد (اسم)
round table

انگلیسی به انگلیسی

• table of the legendary king arthur and his knights; group of knights with whom king arthur kept court (british legendry)
table that is round; discussion in which everybody involved is considered equal in rank and importance as if they were sitting at a round table at which no one sits in a preferential spot

پیشنهاد کاربران

بپرس