roulette

/ruːˈlet//ruːˈlet/

معنی: رولت، اسباب قمار چرخان
معانی دیگر: (قمار) رولت (roulette wheel هم می گویند)، بازی رولت، چرخ دندانه دار (که با آن کاغذ را سوراخ سوراخ می کنند تا آسان تر پاره شود)، خط سوراخ سوارخ شده (مانند خطوطی که چند تمبر پست را از هم جدا می کنند)، بارولت قمار کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a gambling game in which the players wager on which slot on a revolving wheel a ball will fall into when the wheel stops spinning.

(2) تعریف: a wheel with sharp teeth, mounted on a handle, and used to mark or perforate paper, cloth, or metal.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: roulettes, rouletting, rouletted
• : تعریف: to mark, perforate, or section with a roulette.

جمله های نمونه

1. You are playing Russian roulette every time you have unprotected sex.
[ترجمه گوگل]شما هر بار که رابطه جنسی محافظت نشده دارید، رولت روسی بازی می کنید
[ترجمه ترگمان]تو هر بار که سکس بدون محافظ داری تو بازی رولت روسی بازی می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Roulette is a game of chance.
[ترجمه گوگل]رولت یک بازی شانسی است
[ترجمه ترگمان]رولت یک بازی شانس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I decided to try my luck at the roulette wheel.
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفتم شانسم را روی چرخ رولت امتحان کنم
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتم که شانسم رو توی بازی رولت امتحان کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The roulette players silently watched the wheel spin around/round.
[ترجمه گوگل]بازیکنان رولت در سکوت به چرخش چرخ به دور/دور نگاه کردند
[ترجمه ترگمان]بازیکنان بازی رولت خاموش چرخ چرخ را تماشا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Roulette is a game of luck.
[ترجمه غلام علی] رولت یک بازی بد است
|
[ترجمه گوگل]رولت یک بازی شانس است
[ترجمه ترگمان]رولت یک بازی بخت و اقبال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I think I'll try my luck at roulette.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم شانسم را در رولت امتحان کنم
[ترجمه ترگمان]فکر کنم شانسم رو توی بازی رولت امتحان کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At the roulette table, he staked $10 000 on number 2
[ترجمه گوگل]روی میز رولت، او 10000 دلار روی شماره 2 شرط بندی کرد
[ترجمه ترگمان]در میز رولت ده هزار دلار روی شماره ۲ گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He also spent his evenings at the roulette wheels of Monte Carlo, squandering extravagant sums.
[ترجمه گوگل]او همچنین شب های خود را در چرخ های رولت مونت کارلو می گذراند و مبالغ گزافی را هدر می داد
[ترجمه ترگمان]او نیز شب های خود را در خانه رولت مو نت کارلو صرف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The roulette wheels were sunk in circular pits.
[ترجمه گوگل]چرخ های رولت در گودال های مدور فرو رفته بودند
[ترجمه ترگمان]چرخ رولت در گودال های مدور فرورفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Phone calls have become roulette or bingo games.
[ترجمه گوگل]تماس های تلفنی به بازی های رولت یا یکنوع بازی شبیه لوتو تبدیل شده اند
[ترجمه ترگمان]تماس های تلفنی به بازی رولت یا بینگو تبدیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then I sit at a roulette table.
[ترجمه گوگل]سپس سر میز رولت می نشینم
[ترجمه ترگمان]بعد روی میز رولت می نشینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Horses, cards, roulette - he didn't care what the game was.
[ترجمه گوگل]اسب‌ها، کارت‌ها، رولت - برایش مهم نبود بازی چیست
[ترجمه ترگمان]اسب ها، ورق بازی، بازی رولت هیچ اهمیت نمی داد که بازی چیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At the track you play roulette between races.
[ترجمه گوگل]در پیست بین دو مسابقه رولت بازی می کنید
[ترجمه ترگمان]تو بازی رولت، بازی رولت رو بازی می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I hadn't discovered roulette then.
[ترجمه گوگل]من آن زمان رولت را کشف نکرده بودم
[ترجمه ترگمان]من بازی رولت رو کشف نکرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رولت (اسم)
jelly roll, roulette

اسباب قمار چرخان (اسم)
roulette

تخصصی

[ریاضیات] چرخک

انگلیسی به انگلیسی

• casino game comprised of a spinning numbered wheel and a marble (players must guess on which number or color the marble will stop)
roulette is a gambling game in which a ball is dropped onto a revolving wheel with numbered holes in it. the players bet on which hole the ball will fall into.

پیشنهاد کاربران

بپرس