roughhouse


(خودمانی) خشونت کردن، با خشونت (نسبت به کسی) رفتار کردن، دست به یقه شدن، درشتی کردن، (به ویژه در جای سرپوشیده) بازی یا کتک کاری و غیره ی پرقیل و قال، بازی های خرکی و پر سر و صدا بین ساکنان یک اطاق، بازی خرکی و پر سر وصدا کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: boisterous or rowdy play or wrestling, esp. when occurring indoors.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: roughhouses, roughhousing, roughhoused
• : تعریف: to engage in boisterous or rowdy play or wrestling.

جمله های نمونه

1. A couple of boys were roughhousing in the park.
[ترجمه گوگل]چند پسر در پارک در حال خشن شدن بودند
[ترجمه ترگمان] چندتا پسر توی پارک سر و کله زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Okay, guys, slow down. No more roughhousing.
[ترجمه گوگل]باشه بچه ها سرعتتون رو کم کنید دیگر خبری از خشن شدن نیست
[ترجمه ترگمان] خیلی خب، بچه ها، آرومتر دیگه سر و کله زدن پیدا نمیشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He and Kyle loved to rough-house together; rolling and wrestling on the ground.
[ترجمه گوگل]او و کایل دوست داشتند با هم خانه نشین شوند غلت زدن و کشتی گرفتن روی زمین
[ترجمه ترگمان]او و کایل عاشق این بودند که با هم زندگی کنند؛ چرخ می زدند و روی زمین تقلا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Householders who catch burglars in the act may get a bit rough and individual policemen may strike out in some after-hours pub rough-house.
[ترجمه گوگل]خانه‌دارانی که سارقان را در این عمل دستگیر می‌کنند ممکن است کمی خشن شوند و پلیس‌های فردی ممکن است در برخی از میخانه‌های خشن بعد از ساعت کاری به آنجا حمله کنند
[ترجمه ترگمان]افرادی که در این عمل دزدها را دستگیر می کنند ممکن است کمی خشن شوند و افراد پلیس ممکن است در چند ساعت بعد از خانه به خانه باز گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No more roughhousing, you two!
[ترجمه گوگل]شما دو نفر دیگر از این کار خشن نیست!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Flowers open, really wonderful, to rest, do not roughhouse, stressing civilization, Qi best.
[ترجمه گوگل]گل باز، واقعا فوق العاده، به استراحت، انجام خشن نیست، تاکید تمدن، چی بهترین
[ترجمه ترگمان]گل ها باز هستند، واقعا عالی هستند، برای استراحت، با تاکید بر مدنیت و چی بهترین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It has the waggish adorableness and the tripping-and-falling roughhouse of other animated films, but it's also a work of tragic nostalgia.
[ترجمه گوگل]این فیلم ستایش‌آمیز بودن و خشن بودن زمین خوردن و سقوط سایر فیلم‌های انیمیشن را دارد، اما اثری با نوستالژی تراژیک نیز هست
[ترجمه ترگمان]این فیلم داستان waggish adorableness و the tripping از فیلم های انیمیشنی دیگر را دارد، اما در عین حال بر دل تنگی tragic نیز اثر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Unlike mothers, fathers tend to roughhouse with their children.
[ترجمه گوگل]بر خلاف مادران، پدران تمایل دارند با فرزندان خود رفتارهای خشن داشته باشند
[ترجمه ترگمان]بر خلاف مادران، پدران دوست دارند با فرزندانشان بازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• play roughly, play aggressively
wild and aggressive play, rowdy play

پیشنهاد کاربران

?What should you not do in a museum
9 Things To Do and Not To Do at the Museum ( Told by the Neville Dinos )
Do Enjoy the Interactives. . . .
Do Not Touch the Artifacts. . . .
Do Read Labels. . . .
...
[مشاهده متن کامل]

Do Not Climb on the Displays. . . .
Do Watch the Videos. . . .
Do Not Bring Food or Drinks into the Exhibits. . . .
Do Look Up. . . .
Do Not Run, Wrestle or ⭐Rough - House

1 - a violent disturbance
a fight between many people, without weapons
اسم/ دعوا، درگیری، نزاع ( بدون استفاده از سلاح )
2 - to treat in a boisterously rough manner
to fight in a way that is not serious
...
[مشاهده متن کامل]

فعل/ دعوا کردن خشن و پر سر و صدا، نزاع کردن نه چندان جدی
A couple of boys were roughhousing ( each other ) in the park

از سر و کول هم بالا رفتن

بپرس