roughhew


معنی: درشت بریدن
معانی دیگر: ناصاف بریدن، طرح کردن، (سنگ و الوار و غیره) به طور زبر و مقدماتی بریدن، زبر بری کردن، ناصاف بریدن، درشت بریدن، طرح کردن، قالب کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: rough-hews, rough-hewing, rough-hewed, rough-hewn
(1) تعریف: to cut or shape (material such as wood or stone) in rough form, leaving rough surfaces.

(2) تعریف: to form crudely or without finishing.

جمله های نمونه

1. He rough-hewed a statue out of a block of jade rapidly but then polished it slowly over a long period.
[ترجمه گوگل]او مجسمه ای را به سرعت از یک بلوک یشم بیرون آورد، اما سپس آن را به آرامی در مدت طولانی صیقل داد
[ترجمه ترگمان]او به سرعت مجسمه را از یک تکه طناب جدا کرد، اما بعد از مدتی طولانی آن را به آرامی صیقل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is a rough-hewn carving of a cat's head.
[ترجمه گوگل]این یک کنده کاری ناهموار از سر گربه است
[ترجمه ترگمان]حکاکی روی سر یک گربه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He rough-hewed the resolution of the meeting and sent it to the chairman.
[ترجمه گوگل]او قطعنامه جلسه را تقریبی کرد و برای رئیس فرستاد
[ترجمه ترگمان]او قطعنامه جلسه را قطع کرد و آن را به رئیس فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She's an experienced politician with a rough-hewn style.
[ترجمه گوگل]او یک سیاستمدار باتجربه با سبکی خشن است
[ترجمه ترگمان]او یک سیاست مدار باتجربه با سبک خشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If the first shape is a series of rough-hewed approximations, the second is a shiny patchwork of beautifully stitched leather cut-outs.
[ترجمه گوگل]اگر شکل اول مجموعه‌ای از تقریب‌های خشن باشد، شکل دوم یک تکه تکه‌ای براق از برش‌های چرمی است که به زیبایی دوخته شده‌اند
[ترجمه ترگمان]اگر شکل اول مجموعه ای از تقریب rough باشد، دومین شکل، patchwork درخشانی از cut که به زیبایی بخیه زده شده اند، می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. About the life-matches that had been brewed here, come to life under this moon, and these rough-hewn walls.
[ترجمه گوگل]در مورد کبریت هایی که اینجا دم کرده بودند، زیر این ماه و این دیوارهای ناهموار جان می گیرند
[ترجمه ترگمان]در مورد the که در اینجا جا خورده بود، زیر این ماه زندگی کرده بود و این دیواره ای سنگی حکاکی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But he was no ordinary rough-hewn miner.
[ترجمه گوگل]اما او یک معدنچی معمولی نبود
[ترجمه ترگمان]اما او یک معدنچی معمولی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She traced a pattern over the rough-hewn stone of the sill, while behind her there was no sound of retreating footsteps.
[ترجمه گوگل]او طرحی را روی سنگ تراش خورده طاقچه ردیابی کرد، در حالی که پشت سر او صدایی از پاهای عقب نشینی شنیده نمی شد
[ترجمه ترگمان]او یک طرح را روی سنگ تراشیده روی درگاه رد کرد، در حالی که پشت سرش صدای پای عقب نشینی شنیده نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The rough-hewn cemetery where his son lies buried.
[ترجمه گوگل]گورستانی که پسرش در آن دفن شده است
[ترجمه ترگمان]گورستان سنگی که پسرش در آن مدفون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It began as a rough-hewn two-room house whose top floor could be reached only by an outdoor staircase.
[ترجمه گوگل]این خانه به عنوان یک خانه دو اتاقه به شکل ناهموار شروع شد که تنها با یک راه پله بیرونی می شد به طبقه آخر رسید
[ترجمه ترگمان]شروع شد به خواندن یک خانه دو طبقه که طبقه بالای آن فقط با یک پلکان در هوای آزاد به آنجا می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The glossy conventions of Hollywood were spurned in favour of a rough-hewn cinematic style more suited to the reality at hand.
[ترجمه گوگل]کنوانسیون های براق هالیوود به نفع یک سبک سینمایی خشن تراشیده شده بیشتر با واقعیت موجود کنار گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]قراردادهای پر زرق و برق هالیوود به نفع یک سبک سینمایی است که برای واقعیت در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But once the land is thus rough-hewn it is shaped by other forces.
[ترجمه گوگل]اما هنگامی که زمین به این ترتیب به صورت ناهموار تراشیده شد، توسط نیروهای دیگر شکل می گیرد
[ترجمه ترگمان]اما زمانی که این زمین ناهموار است، توسط نیروهای دیگر شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ring after ring of rough-hewn stone walls thunder their way across the open plain on the deserted south-eastern edge of the city.
[ترجمه گوگل]حلقه پس از حلقه از دیوارهای سنگی تراش خورده رعد و برق راه خود را در سراسر دشت باز در حاشیه متروک جنوب شرقی شهر می گذراند
[ترجمه ترگمان]حلقه بعد از حلقه سنگی که از سنگ تراشیده بودند، از آن سوی دشت باز در حاشیه شرقی شهر، رعد و برق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

درشت بریدن (فعل)
roughhew

انگلیسی به انگلیسی

• carve in a rough manner, cut roughly without smoothing

پیشنهاد کاربران

بپرس