1. he roughed out his preliminary ideas about the project
عقاید اولیه ی خود درباره ی طرح را پیش نویسی کرد.
2. he roughed the goalkeeper
او با دروازه بان با خشونت رفتار کرد.
3. a wind roughed up the surface of the lake
باد سطح دریاچه را موجدار (متلاطم) کرد.
4. he was roughed up and kicked out of the place
با او به گونه ای خشونت آمیز رفتار کردند و با تیپا بیرونش کردند.
5. the mountain climbers roughed it in the forest for three nights
کوهنوردان سه شب در جنگل به سر بردند.
6. the little prince was not used to being roughed about
شاهزاده ی کوچک عادت نداشت که مورد خشونت قرار گیرد.