rotten egg
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
( عامیانه )
آدم منفور، فاسد، بد ، متعفن.
مثال:
She sure has turned out to be a rotten egg
I think Chris might just be a rotten egg
آدم منفور، فاسد، بد ، متعفن.
مثال:
تخم مرغ گندیده یا فاسد
تخم مرغ فاسد یا گندیده