rotor

/ˈroʊtə//ˈrəʊtə/

معنی: چرخان، قسمت گردنده ماشین، بردار ثابت
معانی دیگر: (هلی کوپتر و غیره) پروانه، (مکانیک) هر بخش چرخنده (مثلا چرخ های گردنده ی توربین)، چرخله، آرمیچر، چکش برق، روتور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the rotating part of a machine, usu. within a stationary part or housing.

(2) تعریف: a set of rotating blades, as on the top of a helicopter.

جمله های نمونه

1. rotor blades of a helicopter
پره های پروانه ی هلی کوپتر

2. It is best to allow the rotor to rotate freely.
[ترجمه گوگل]بهتر است اجازه دهید روتور آزادانه بچرخد
[ترجمه ترگمان]بهتر است به روتور اجازه دهید که آزادانه حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The rotor cataracts water over the top of the machine.
[ترجمه گوگل]روتور آب را روی بالای دستگاه آب مروارید می کند
[ترجمه ترگمان]سقوط هواپیما در بالای دستگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A rotor from the engine makes the wheels of the car turn.
[ترجمه گوگل]یک روتور از موتور باعث می شود چرخ های ماشین بچرخند
[ترجمه ترگمان]یک روتور از موتور باعث چرخش چرخ های ماشین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gipe gives values based on rotor diameter for the outputs of a range of wind turbines currently available.
[ترجمه گوگل]Gipe مقادیری را بر اساس قطر روتور برای خروجی طیف وسیعی از توربین‌های بادی در دسترس ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]Gipe مقادیری را براساس قطر روتور برای خروجی های یک دامنه از توربین های بادی که در حال حاضر موجود هستند، می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When the whole rotor system is spinning in clean air, it suddenly lifts very strongly-translational lift.
[ترجمه گوگل]هنگامی که کل سیستم روتور در هوای تمیز در حال چرخش است، به طور ناگهانی بالابر بسیار قوی - ترجمه ای را بالا می برد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که کل سیستم روتور در هوای پاک در حال چرخش است، ناگهان بلند - انتقالی بسیار قوی را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In sunlight the rotor disc becomes visible and this gives more information on the roll attitude of the model.
[ترجمه گوگل]در نور خورشید دیسک روتور قابل مشاهده می شود و این اطلاعات بیشتری در مورد وضعیت رول مدل می دهد
[ترجمه ترگمان]در نور خورشید، دیسک روتور قابل رویت می شود و این اطلاعات بیشتری در مورد نگرش roll مدل به دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I heard the tail rotor buzz again.
[ترجمه گوگل]دوباره صدای وزوز روتور دم را شنیدم
[ترجمه ترگمان]دوباره صدای وزوز روتور را شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This meant that the rotor could be used in heavy winds and should not compromise the ship's safety.
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که روتور می تواند در بادهای شدید استفاده شود و نباید ایمنی کشتی را به خطر بیندازد
[ترجمه ترگمان]این بدان معنی است که روتور می تواند در باده ای شدید به کار رود و نباید ایمنی کشتی را به خطر بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tail rotor trim is variable and depends on many factors which are discussed elsewhere.
[ترجمه گوگل]تریم روتور دم متغیر است و به عوامل زیادی بستگی دارد که در جای دیگر مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]تریم دم روتور متغیر است و به عوامل بسیاری بستگی دارد که در جای دیگری مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A load torque produces a static position error, which can be deduced directly from the static torque/rotor position characteristic.
[ترجمه گوگل]گشتاور بار یک خطای موقعیت استاتیک ایجاد می کند که می تواند مستقیماً از مشخصه موقعیت استاتیک گشتاور/روتور استنباط شود
[ترجمه ترگمان]یک گشتاور بار یک خطای موضعی استاتیک ایجاد می کند، که می تواند مستقیما از مشخصه وضعیت گشتاور ثابت \/ روتور بدست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I undid the rotor tie-down strap and removed it.
[ترجمه گوگل]بند اتصال روتور را باز کردم و آن را برداشتم
[ترجمه ترگمان]تسمه بستن روتور را باز کردم و آن را برداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This may require new materials - the experimental rotor is built of wood, which Wortmann says has the best damping.
[ترجمه گوگل]این ممکن است به مواد جدیدی نیاز داشته باشد - روتور آزمایشی از چوب ساخته شده است که به گفته ورتمن بهترین میرایی را دارد
[ترجمه ترگمان]این ممکن است به متریال جدید نیاز داشته باشد - روتور تجربی از چوب ساخته می شود، که Wortmann می گوید دارای بهترین میرایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You should see the tail rotor slow right down or even stop.
[ترجمه گوگل]باید ببینید که روتور دم به سرعت کند می شود یا حتی متوقف می شود
[ترجمه ترگمان]شما باید حرکت دم روتور را به سمت راست و یا حتی متوقف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Chris Retzler has built a prototype of a machine called the wave rotor.
[ترجمه گوگل]کریس رتزلر نمونه اولیه ماشینی به نام روتور موج ساخته است
[ترجمه ترگمان](Chris Retzler)یک نمونه اولیه از ماشین به نام روتور موج را ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چرخان (اسم)
twister, rotor

قسمت گردنده ماشین (اسم)
rotor

بردار ثابت (اسم)
rotor

تخصصی

[عمران و معماری] پروانه - گردنده - چرخان
[برق و الکترونیک] رتور عضو چرخان ماشین یا قطعه ،مانند آرمیچر گردان موتور یا ژنراتور یا صفحات چرخان خازن متغیر . - روتور، گردنده
[مهندسی گاز] قسمت گردنده ماشین، روتور
[نساجی] غلتک چرخنده - چرخانه - روتور- قسمتی از دستگاه ریسندگی چرخانه ای
[ریاضیات] دستگاه چرخنده

انگلیسی به انگلیسی

• rotating part of a machine; set of rotating blades (like the airfoils of a helicopter)
the rotors or rotor blades of a helicopter are the four long pieces of metal on top of it which go round and lift it off the ground.

پیشنهاد کاربران

✍️یک **روتور** جزء حیاتی در سیستم های مکانیکی و الکتریکی است که عمدتاً به عنوان بخش چرخان یک ماشین عمل می کند. کاربردهای آن در زمینه های مختلفی از جمله مهندسی، رایانه و پزشکی گسترده است.
👇 انواع روتورها؛
...
[مشاهده متن کامل]

1. **روتور الکتریکی:
- روتور در موتورهای الکتریکی و ژنراتورها، بخشی غیرایستا است که با استاتور ایستا تعامل دارد تا حرکت تولید کند. این روتور بر اساس اصول الکترومغناطیسی کار می کند که در آن تعامل بین میدان های مغناطیسی و سیم پیچ ها گشتاور حول محور خود تولید می کند.
- **انواع روتورهای الکتریکی**:
- **روتور قفس سنجابی**: از ورق های فولادی لمینت شده با میله های مسی یا آلومینیومی تشکیل شده است و به خاطر سادگی و استحکامش مورد استفاده قرار می گیرد.
- **روتور سیم پیچی**: این روتور دارای سیم پیچ های سه فاز است که به حلقه های لغزشی متصل شده اند و اجازه می دهد که مقاومت های خارجی برای کنترل سرعت اضافه شوند.
- **روتور قطب برجسته**: با لمیناسیون های ستاره ای و قطب های الکترومغناطیسی سیم پیچ شده ساخته شده است و معمولاً در ماشین های سنکرون استفاده می شود.
2. **روتور مکانیکی:
- در مهندسی مکانیک، روتورها اجزایی هستند که حول محور خود می چرخند، مانند آن هایی که در توربین ها یا هلیکوپترها وجود دارند. همچنین ممکن است به دیسک های ترمز در کاربردهای خودرویی اشاره کند.
3. **روتور سانتریفیوژ:
- در محیط های آزمایشگاهی، روتور به بخش چرخان یک سانتریفیوژ اشاره دارد که نمونه ها را در طول فرآیندهای جداسازی نگه می دارد.
4. **روتور ریاضی:
- در ریاضیات، اصطلاح "روتور" می تواند به عملگر کِرل اشاره کند که چرخش یک میدان برداری را نشان می دهد.
👇ویژگی ها و عملکرد؛
- **اصل کارکرد**: در ماشین های القایی، جریان متناوب سیم پیچ های استاتور را انرژی می دهد تا یک میدان مغناطیسی چرخان ایجاد کند که ولتاژ را در میله های روتور القا می کند. این تعامل نیرویی تولید می کند که گشتاور لازم برای عملکرد موتور را ایجاد می کند.
- **تولید گشتاور**: گشتاور تولید شده را می توان با فرمول $$ T = F \times r $$ محاسبه کرد، جایی که $$ F $$ نیروی وارد شده توسط میدان مغناطیسی و $$ r $$ شعاع از محور چرخش است.
👇کاربردها فراتر از مهندسی
- **رایانه**: در رایانه ها، روتورها در ماشین های رمزگذاری مانند ماشین انیگما استفاده می شوند که نقش مهمی در فرآیندهای رمزنگاری دارند.
- **پزشکی**: این اصطلاح همچنین در زمینه پزشکی ظاهر می شود، مانند "سندروم روتور"، که یک اختلال نادر کبدی است.
✍️ خلاصه؛
روتورها اجزای اساسی در زمینه های مختلف هستند. طراحی و عملکرد آن ها بسته به کاربردشان به طور قابل توجهی متفاوت است—از موتورهای الکتریکی گرفته تا دستگاه های پزشکی—که تنوع و اهمیت آن ها را در فناوری و صنعت نشان می دهد.

rotor
چرخگر
rotor ( n ) ( roʊt̮ər ) =a part of a machine that turns around a central point, e. g. rotor blades on a helicopter.
rotor
rotor ( فیزیک )
واژه مصوب: چرخانه
تعریف: بخش چرخندۀ هر ماشین الکتریکی
چرخنده، پروانه
[مکانیک]قطعات پروانه
جزء رونده ماشین
ملخک، ملخ
چرخانه ، چرخشگر
در ریسندگی:سیستم ریسندگی چرخانه _اوپن اند. روتور

بپرس