rotisserie

/roʊˈtiːsəri//rəʊˈtiːsəri/

معنی: مغازه خوراک پزی، چرخ دوار جهت کباب کردن مرغ
معانی دیگر: دکان بریانی، مغازه ی فروش گوشت کباب شده، چر  دوار جهت کباب کردن مره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a broiler with a rotating spit, usu. driven by an electric motor.

(2) تعریف: a restaurant featuring dishes prepared with such a broiler.

جمله های نمونه

1. The authentic fine French restaurant La Rotisserie now offers its summer special: French Set Menu.
[ترجمه گوگل]رستوران فرانسوی معتبر La Rotisserie اکنون ویژه تابستان خود را ارائه می دهد: منوی ست فرانسوی
[ترجمه ترگمان]رستوران فرانسوی اصیل فرانسوی \"لا rotisserie\" در حال حاضر برنامه ویژه تابستانی خود را ارایه می دهد: منوی تنظیم فرانسوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For years I've been getting a terrific rotisserie chicken from a nearby restaurant.
[ترجمه گوگل]سال‌هاست که یک جوجه جوجه گردان فوق‌العاده از رستورانی در آن نزدیکی می‌گیرم
[ترجمه ترگمان]برای سال ها داشتم یه مرغ سوخاری رو از یه رستوران نزدیک می گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. DC motor will equably run the rotisserie to roast the body of bird, small beast and large sea food.
[ترجمه گوگل]موتور DC به طور مساوی جوجه‌گردان را برای برشته کردن بدن پرنده، جانور کوچک و غذاهای دریایی بزرگ به کار می‌برد
[ترجمه ترگمان]موتور هواپیمای دی سی سعی می کند تا بدن پرنده، حیوان کوچک و غذای دریایی بزرگ را کباب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. How to use the automatic rotisserie ". . . " If you "need" to replace "the" fuel, a special 2002 Chevrolet Avalanche pump, "you" will need.
[ترجمه گوگل]نحوه استفاده از جوجه گردان اتوماتیک " " اگر "نیاز" به جایگزینی "سوخت" دارید، به یک پمپ شورلت آوالانچ مخصوص 2002، "شما" نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]\"اگر نیاز دارید که\" سوخت \"، یک پمپ بنزین مخصوص به نام\" Chevrolet \"را به جای\" سوخت \" عوض کنید، نیاز خواهید داشت \" اگر نیاز دارید که \"سوخت\" را تعویض کنید، باید آن را \"سوخت\" عوض کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We cooked the rotisserie chicken in step 1 to warm the meat and crisp the skin.
[ترجمه گوگل]مرغ جوجه روتیسری را در مرحله 1 پختیم تا گوشت گرم شود و پوست آن ترد شود
[ترجمه ترگمان]ما جوجه rotisserie را برای گرم کردن گوشت و ترد کردن پوست آماده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You order at the counter, tempted by the golden skinned chickens turning on the rotisserie and the aroma of fresh pita.
[ترجمه گوگل]شما در پیشخوان سفارش می دهید، وسوسه می شوید جوجه های با پوست طلایی که روی جوجه های گوشتی و عطر پیتای تازه روشن می شوند
[ترجمه ترگمان]شما به پیشخوان دستور می دهید که توسط جوجه طلایی پوست مرغ و عطر of جدید وسوسه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And a good number will settle on Kenny Rogers Roasters, a location of the American country singer's failed rotisserie chicken chain.
[ترجمه گوگل]و تعداد خوبی در مورد کنی راجرز روسترز، لوکیشن زنجیره مرغ جوجه گردان شکست خورده خواننده کانتری آمریکایی، حل خواهد شد
[ترجمه ترگمان]و یک عدد خوب به کنی راجرز Roasters، یکی از مکان هایی که خواننده سبک کانتری آمریکایی با شکست مواجه شده است، حل و فصل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Learn how to check on chicken after one hour for rotisserie chicken with gravy with expert cooking tips in this free comfort food cuisine video clip.
[ترجمه گوگل]در این کلیپ ویدیویی رایگان غذای راحتی، نحوه بررسی مرغ را پس از یک ساعت برای مرغ جوجه گردان با سس با نکات پخت و پز تخصصی بیاموزید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چگونه پس از یک ساعت برای مرغ rotisserie با نکات آشپزی متخصص در این کلیپ ویدئویی غذاهای آرامش بخش، به مرغ check چک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mike Ash, who ate a grilled chicken lunch at the Louisville KFC, remembered the rotisserie chicken as "mushy and bland. " He liked the new grilled offering, having picked it to the bone.
[ترجمه گوگل]مایک اش که یک ناهار مرغ کبابی را در لوئیزویل کی‌اف‌سی می‌خورد، مرغ جوجه‌گردان را به‌عنوان «خوش‌پشت و ملایم» به یاد می‌آورد
[ترجمه ترگمان]مایک خاکستر، که ناهار جوجه کبابی را در Louisville KFC خورد، مرغ rotisserie را به عنوان \"نرم و نرم\" به خاطر آورد و از پیشنهاد گریل جدید که آن را به استخوان برداشته بود، خوشش آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Choose foods that are in nature's recognized form, like fresh or frozen fruits/veggies (no sauces); a rotisserie chicken (without the skin).
[ترجمه گوگل]غذاهایی را انتخاب کنید که به شکل طبیعی شناخته شده باشند، مانند میوه ها/سبزیجات تازه یا منجمد (بدون سس) یک مرغ جوجه گردان (بدون پوست)
[ترجمه ترگمان]غذاهایی را انتخاب کنید که به شکل شناخته شده طبیعت هستند، مانند میوه ها \/ سبزیجات منجمد \/ سبزیجات (بدون سس)؛ یک مرغ rotisserie (بدون سس)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That is why I am so dubious about all these fantasy leagues, rotisserie baseball and the like.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که من نسبت به این همه لیگ فانتزی، بیسبال جوجه‌گردان و امثال اینها مشکوک هستم
[ترجمه ترگمان]به خاطر همینه که من انقدر در مورد این leagues فانتزی و بیس بال و مثل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مغازه خوراک پزی (اسم)
rotisserie

چرخ دوار جهت کباب کردن مرغ (اسم)
rotisserie

انگلیسی به انگلیسی

• small grill with a rotating spit; restaurant that specializes in broiled and barbecued meats; restaurant or store that specializes in roasting chicken by turning it round slowly near a flame or rotisserie grill

پیشنهاد کاربران

بپرس