rotatory

/ˈroʊtətəri//ˈrəʊtətəri/

معنی: گردشی، چرخشی
معانی دیگر: دورانی، گردنده، چرخشگر، چرخه ای، نوبتی، پستایی، پستایشی، دوار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, producing, or characterized by rotation; rotary; rotating.

(2) تعریف: occurring or following in rotation.

جمله های نمونه

1. Objective To study the appearance of atlantoaxial rotatory dislocation with CT and to evaluate its value.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه ظاهر دررفتگی چرخشی آتلانتواکسیال با CT و ارزیابی ارزش آن
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ظهور of rotatory با CT و ارزیابی ارزش آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective To introduce effect for treatment of rotatory fixation atlanto-axial subluxation in children with combination of a new type halo- cast fixation apparatus and operation.
[ترجمه گوگل]هدف معرفی اثری برای درمان سابلوکساسیون آتلانتو محوری تثبیت چرخشی در کودکان با ترکیبی از نوع جدید دستگاه تثبیت هالوکست و عمل
[ترجمه ترگمان]هدف از ایجاد تاثیر برای درمان of fixation - محوری در کودکان با ترکیبی از نوع جدیدی از دستگاه تثبیت halo و عملکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It isolate vibrations from axial, transverse and rotatory orientation.
[ترجمه گوگل]ارتعاشات را از جهت محوری، عرضی و چرخشی جدا می کند
[ترجمه ترگمان]این شاخه، ارتعاشات را از جهت گیری محوری، عرضی و rotatory جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The rotatory direction of amino-acid can be predicted from its structure. further, the configurati. . .
[ترجمه گوگل]جهت چرخش آمینو اسید را می توان از ساختار آن پیش بینی کرد علاوه بر این، پیکربندی
[ترجمه ترگمان]مسیر rotatory آمینو اسید را می توان از ساختار آن پیش بینی کرد دورتر، the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To investigate anatomical position of the rotatory center in cervical rotatory and local manipulation.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی موقعیت آناتومیکی مرکز چرخشی در دستکاری چرخشی و موضعی دهانه رحم
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی جایگاه آناتومی در مرکز rotatory در rotatory رحم و دستکاری محلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tetramisole molecular have optical activity. The traditional method is time and cost consuming to decide the rotatory direction and the value of optical rotatory.
[ترجمه گوگل]مولکولی تترامیزول دارای فعالیت نوری است روش سنتی زمان و هزینه برای تصمیم گیری جهت چرخش و ارزش چرخش نوری است
[ترجمه ترگمان]مولکولی tetramisole دارای فعالیت نوری است روش سنتی زمان و هزینه مصرفی برای تصمیم گیری جهت تعیین مسیر rotatory و مقدار نوری نوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Guide bearing of vertical hydrogenerator carries the radial force from its rotatory parts.
[ترجمه گوگل]یاتاقان راهنمای هیدروژنراتور عمودی نیروی شعاعی را از قسمت های چرخشی خود حمل می کند
[ترجمه ترگمان]هدایت عمودی of عمودی، نیروی شعاعی را از قطعات rotatory خود حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On the basis of the author's former paper, in this paper the forced vibrations of rectangular orthotropic plates taking into account the shear deformation and rotatory inertia are discussed.
[ترجمه گوگل]بر اساس مقاله قبلی نویسنده، در این مقاله ارتعاشات اجباری صفحات مستطیلی مستطیلی با در نظر گرفتن تغییر شکل برشی و اینرسی چرخشی مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]براساس مقاله قبلی نویسنده، ارتعاشات اجباری صفحات orthotropic مستطیلی با در نظر گرفتن تغییر شکل برشی و اینرسی rotatory مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At present, with the development of pharmaceutical and foodstuff, rotatory sterilizer is needed more and more.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، با توسعه دارو و مواد غذایی، استریل کننده چرخشی بیش از پیش مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر با توسعه مواد غذایی و مواد غذایی، rotatory sterilizer بیشتر و بیشتر مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. So that it results in the change of the rotatory direction.
[ترجمه گوگل]به طوری که منجر به تغییر جهت چرخشی می شود
[ترجمه ترگمان]پس آن منجر به تغییر جهت rotatory می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The results show that, for given homogeneous light, the rotatory power increases with increasing temperature.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که برای نور همگن داده شده، قدرت چرخشی با افزایش دما افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که با توجه به نور همگن، توان rotatory با افزایش دما افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Effects of cinnarizine on the REG power spectrum and nystagmus of rabbits during rotatory stimulation were studied.
[ترجمه گوگل]اثرات سیناریزین بر طیف توان REG و نیستاگموس خرگوش در طول تحریک چرخشی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات of بر روی طیف توان reg و nystagmus خرگوش ها در حین تحریک rotatory مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Structure and purity of the product were confirmed by 1 H NMR and specific rotatory power. The yield of D Penicillamine was 64%.
[ترجمه گوگل]ساختار و خلوص محصول توسط 1H NMR و قدرت چرخشی خاص تایید شد بازده D پنی‌سیلامین 64 درصد بود
[ترجمه ترگمان]ساختار و خلوص محصول توسط ۱ H NMR و قدرت rotatory خاص تایید شد بازده D Penicillamine ۶۴ % بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some clinical surgeons feel difficult to make an accurate control on the power and rotatory joint position while operating, even results in iatrogenic injury.
[ترجمه گوگل]برخی از جراحان بالینی در هنگام عمل، کنترل دقیق موقعیت مفصل قدرتی و چرخشی را دشوار می‌دانند، حتی منجر به آسیب یاتروژنیک می‌شود
[ترجمه ترگمان]برخی از جراحان بالینی احساس می کنند که کنترل دقیق قدرت و موقعیت مشترک rotatory در هنگام کار، حتی منجر به آسیب iatrogenic می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گردشی (صفت)
ambulatory, rotatory

چرخشی (صفت)
rotary, rotatory, rotational, gyrating, rotating, revolutionary

تخصصی

[برق و الکترونیک] دوار، محور گردشی

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to rotation; spinning or revolving around a central axis; taking place in rotation

پیشنهاد کاربران

بپرس