rotator

/ˈroʊteɪtər//rəʊˈteɪtə/

(شخص یا چیز) چرخنده، گردنده، ماهیچه گردنده، قسمت گردنده ماشین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: rotatores, rotators
(1) تعریف: one that rotates.

(2) تعریف: a muscle or set of muscles, as in the shoulder, that serves to accomplish a rotating motion.

جمله های نمونه

1. They noted a better muscular development in the rotator muscles of the shoulders and the pectoralis major.
[ترجمه گوگل]آنها رشد عضلانی بهتری را در عضلات چرخاننده شانه ها و سینه ماژور مشاهده کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به رشد عضلانی بهتری در ماهیچه های rotator شانه ها و the اشاره کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Background: The reported rate of failure after arthroscopic rotator cuff repair has ariled widely.
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: میزان نارسایی گزارش شده پس از ترمیم روتاتور کاف آرتروسکوپی به طور گسترده ای افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]پیشینه: میزان خطای گزارش شده پس از تعمیر cuff rotator widely گسترده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The majority of subacromial impingement and incomplete rotator cuff tears may be successfully managed with conservative treatment.
[ترجمه گوگل]اکثر موارد برخورد ساب آکرومیال و پارگی های ناقص روتاتور کاف ممکن است با موفقیت با درمان محافظه کارانه مدیریت شوند
[ترجمه ترگمان]اکثر of impingement و tears ناقص rotator به طور موفقیت آمیزی با رفتار محافظه کارانه اداره می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusions Degenerative rotator cuff tears most commonly involve a posterior location, near the junction of the supraspinatus and infraspinatus.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری پارگی‌های روتاتور کاف دژنراتیو اغلب شامل یک محل خلفی، در نزدیکی محل اتصال سوپراسپیناتوس و اینفراسپیناتوس می‌شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اشک های cuff rotator اغلب شامل یک مکان خلفی در نزدیکی نقطه اتصال the و infraspinatus است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. New Anatomical Findings Regarding the Footprint of the Rotator Cuff.
[ترجمه گوگل]یافته های جدید تشریحی در مورد رد پای روتاتور کاف
[ترجمه ترگمان]یافته های Anatomical جدید با در نظر گرفتن جای پای of Cuff
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The investigation shows that the rotator cuff injury takes a substantial proportion in shoulder joint desease.
[ترجمه گوگل]بررسی نشان می دهد که آسیب روتاتور کاف نسبت قابل توجهی در بیماری مفصل شانه دارد
[ترجمه ترگمان]تحقیقات نشان می دهد که آسیب cuff به بخش عمده ای در desease مفصل شانه نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pseudoparalysis of the shoulder and severe rotator cuff arthropathy are contraindications to this procedure.
[ترجمه گوگل]فلج کاذب شانه و آرتروپاتی شدید روتاتور کاف از موارد منع این روش هستند
[ترجمه ترگمان]Pseudoparalysis شانه و شانه severe نسبت به این روند کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The shoulder pain and dysfunction were prevalent of rotator cuff disease. Bicipital tenosynovitis was also common of rotator cuff disease.
[ترجمه گوگل]درد شانه و اختلال در عملکرد بیماری روتاتور کاف شایع بود تنوسینوویت دو سیپیتال نیز در بیماری روتاتور کاف شایع بود
[ترجمه ترگمان]درد و بدکاری شانه شایع بود Bicipital tenosynovitis نیز یکی از شایع ترین بیماری های cuff بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was a shoulder injury a Rotator cuff tear.
[ترجمه گوگل]این یک آسیب دیدگی شانه و پارگی روتاتور کاف بود
[ترجمه ترگمان]این یه زخم شونه بود که بهش دست بند زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Supraspinatus tendonitis, an overuse injury of the rotator cuff.
[ترجمه گوگل]تاندونیت سوپراسپیناتوس، آسیب ناشی از استفاده بیش از حد روتاتور کاف
[ترجمه ترگمان]ضعف عضلات ران، بیش از حد معمول عضله شونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To study a method of diagnosis for rotator cuff injury.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه روشی برای تشخیص آسیب روتاتور کاف
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه روشی برای تشخیص آسیب cuff rotator
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The theoretic calculation and retrofIt'scheme for turbine, rotator and stator of generator are discussed.
[ترجمه گوگل]محاسبات نظری و طرح مقاوم سازی برای توربین، روتاتور و استاتور ژنراتور مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]محاسبات نظری و طرح retrofit برای توربین، rotator و استاتور ژنراتور مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A patient with traumatic rotator cuff tear of right shoulder developed severe myofascial pain syndrome with reflex sympathetic dystrophy (RSD) involving the right upper extremity.
[ترجمه گوگل]یک بیمار مبتلا به پارگی روتاتور کاف ضربه ای شانه راست دچار سندرم درد شدید میوفاشیال همراه با دیستروفی سمپاتیک رفلکس (RSD) که اندام فوقانی راست را درگیر می کند
[ترجمه ترگمان]یک بیمار مبتلا به ضربه با ضربه روحی آسیب دیده از شانه راست، سندرم درد myofascial شدید (RSD)که شامل قسمت راست بالای سمت راست است، رشد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Background: The optimal method for arthroscopic rotator cuff repair is not yet known.
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: روش بهینه برای ترمیم روتاتور کاف آرتروسکوپی هنوز شناخته نشده است
[ترجمه ترگمان]پیشینه: روش بهینه برای تعمیر cuff rotator هنوز مشخص نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Shoulder rotator cuff involves the teres minor, supraspinatus, infraspinatus and subscapularis.
[ترجمه گوگل]روتاتور کاف شانه شامل ترز مینور، فوق خارخاری، زیر کتفی و زیر کتفی است
[ترجمه ترگمان]در رفتگی شانه شامل the، supraspinatus، infraspinatus و subscapularis است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] گردانه قطعه ای که صفحه قطبی شدگی را می چرخاند مانند پیچ در موجبر مستطیلی .

انگلیسی به انگلیسی

• muscle which rotates a limb (anatomy)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] گرداننده: عضله ای که موجب چرخش یک قسمت می گردد
rotator ( فیزیک )
واژه مصوب: چرخاننده
تعریف: وسیله ای که بر سر راه موج الکترومغناطیسی قطبیده قرار می گیرد و صفحۀ قطبش آن را می چرخاند

بپرس