rotatable


معنی: قابل گردش، چرخش پذیر، ایش دار
معانی دیگر: چرخش پذیر

جمله های نمونه

1. The lamp cabin is rotatable so it is easy to be maintained.
[ترجمه گوگل]کابین لامپ قابل چرخش است بنابراین نگهداری از آن آسان است
[ترجمه ترگمان]اتاق چراغ rotatable است بنابراین نگهداری آن آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The support frame comprises a rotatable chassis, a first supporting arm, a connecting block and at least a second supporting arm.
[ترجمه گوگل]قاب پشتیبانی شامل یک شاسی قابل چرخش، یک بازوی نگهدارنده اول، یک بلوک اتصال و حداقل یک بازوی نگهدارنده دوم است
[ترجمه ترگمان]کادر پشتیبانی شامل یک شاسی rotatable، یک بازوی پشتیبان اولیه، یک بلوک اتصال و حداقل یک بازوی پشتیبان دوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The utility model discloses a grab handle rotatable hacksaw.
[ترجمه گوگل]مدل سودمند یک اره آهنی قابل چرخش با دسته چنگ زدن را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]مدل تسهیلاتی از دسته grab rotatable hacksaw (rotatable hacksaw)استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Photo scalable, rotatable, draggable, there are set to wallpaper, delete files.
[ترجمه گوگل]عکس مقیاس‌پذیر، قابل چرخش، قابل کشیدن، روی کاغذدیواری تنظیم شده است، فایل‌ها را حذف کنید
[ترجمه ترگمان]Photo، rotatable، draggable، برای کاغذدیواری، حذف پرونده ها تنظیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Flanged air and gas rotatable entries simplify burner piping manifolds.
[ترجمه گوگل]ورودی های قابل چرخش هوا و گاز فلنجی منیفولدهای لوله کشی مشعل را ساده می کند
[ترجمه ترگمان]ورودی های هوای آزاد و entries گاز entries burner را ساده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rising cab forklift with rotatable forks. Working aisle clearance area can be shown.
[ترجمه گوگل]بالابر کابین با چنگال های قابل چرخش منطقه آزاد راهرو کار را می توان نشان داد
[ترجمه ترگمان]از جا برمی خاست، با rotatable forklift، با rotatable چنگال منطقه پاک سازی راهروی کار را می توان نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pallet stacking forklift with rotatable forks. Working aisle clearance area can be shown.
[ترجمه گوگل]لیفتراک انباشته پالت با چنگال های قابل چرخش منطقه آزاد راهرو کار را می توان نشان داد
[ترجمه ترگمان]Pallet با چنگک دار، با چنگک دار، سر و کار داشت منطقه پاک سازی راهروی کار را می توان نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The disclosed excitation unit of rotatable electronic converter supplies stable adjustable dc excitation for synchro motor, promoting competitive power of speed control system of synchro motor.
[ترجمه گوگل]واحد تحریک آشکار مبدل الکترونیکی قابل چرخش، تحریک dc قابل تنظیم پایدار را برای موتور همگام فراهم می کند و قدرت رقابتی سیستم کنترل سرعت موتور سنکرو را ارتقا می دهد
[ترجمه ترگمان]واحد تحریک آشکار مبدل الکترونیک rotatable تحریک مستقیم قابل تنظیم ولتاژ مستقیم قابل تنظیم برای موتور synchro را تامین می کند و قدرت رقابتی سیستم کنترل سرعت موتور synchro را ارتقا می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All of the seats are more spacious and rotatable.
[ترجمه گوگل]همه صندلی ها جادارتر و قابل چرخش هستند
[ترجمه ترگمان]همه صندلی ها گشاد و rotatable
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The theater had a rotatable stage.
[ترجمه گوگل]تئاتر صحنه چرخشی داشت
[ترجمه ترگمان]تئاتر صحنه ای rotatable داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An aperture mask assembly includes a rotatable frame and a mask having apertures.
[ترجمه گوگل]مجموعه ماسک دیافراگم شامل یک قاب قابل چرخش و یک ماسک دارای دیافراگم است
[ترجمه ترگمان]یک مونتاژ ماسک دیافراگم شامل یک قاب rotatable و یک ماسک با دیافراگم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In 200 the submariner in gold is redesigned and the case features a new unidirectional rotatable Bezel with a Cerachrom disc.
[ترجمه گوگل]در سال 200، زیردریایی طلایی دوباره طراحی شد و قاب دارای یک قاب چرخشی یک جهته جدید با دیسک سراکروم است
[ترجمه ترگمان]در حدود ۲۰۰ افسر زیردریایی در طلا دوباره طراحی مجدد می شود و این مورد ویژگی های یک bezel rotatable تک بعدی جدید با یک دیسک Cerachrom را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The invented generator comprises rotor on shaft fixed in body case as a rotatable bearing, and stator .
[ترجمه گوگل]ژنراتور اختراع شده شامل روتور بر روی شفت است که در بدنه به عنوان یک یاتاقان قابل چرخش ثابت و استاتور است
[ترجمه ترگمان]مولد اختراع شامل روتور در شفت ثابت در حالت بدنی به عنوان یک یاتاقان rotatable و استاتور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This method more effectively suppresses spatial nonstationary and stationary noise than the adaptive null-forming beamformer method by using a rotatable main lobe in the 2-D plane.
[ترجمه گوگل]این روش با استفاده از یک لوب اصلی قابل چرخش در صفحه دوبعدی، به طور موثرتری نویزهای غیر ساکن و ساکن فضایی را نسبت به روش شکل‌دهنده پرتو تطبیقی ​​با شکل‌دهی تهی سرکوب می‌کند
[ترجمه ترگمان]این روش به طور موثر noise فضایی و نویز ثابت را با استفاده از یک لوب اصلی rotatable در صفحه ۲ D خنثی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل گردش (صفت)
rotatable

چرخش پذیر (صفت)
rotatable

ایش دار (صفت)
rotatable

تخصصی

[ریاضیات] دورانی، چرخشی، قابل چرخش
[آمار] دوَران پذیر

انگلیسی به انگلیسی

• can be spun, turnable, can be rotated

پیشنهاد کاربران

بپرس