rotary engine

/ˈroʊtəriˈendʒən//ˈrəʊtəriˈendʒɪn/

(مکانیک) موتور گردان، موتور دوار (مانند توربین بخار)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an engine in which rotation is produced by supplying power directly to the rotary parts, such as a turbine.

(2) تعریف: an early revolving radial engine.

جمله های نمونه

1. Invented in 195 the rotary engine is a revolutionary concept in internal combustion.
[ترجمه گوگل]موتور دوار که در سال 195 اختراع شد یک مفهوم انقلابی در احتراق داخلی است
[ترجمه ترگمان]اختراع در ۱۹۵ موتور گردان یک مفهوم انقلابی در احتراق داخلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Not long after our purchase, the rotary engine, well, melted.
[ترجمه گوگل]مدت زیادی پس از خرید ما، موتور دوار، خوب، ذوب شد
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که بعد از خرید، موتور گردان، به خوبی ذوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Other models that have used the rotary engine include the RX series, the R100, and the Luce.
[ترجمه گوگل]از دیگر مدل هایی که از موتور چرخشی استفاده کرده اند می توان به سری RX، R100 و Luce اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]مدل های دیگری که از موتور گردان استفاده می کنند شامل سری RX، دزیمتر R۱۰۰ و the می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The rotary engine was a crazy and yet beautiful piece of engineering that powered aircraft in the early years of aviation.
[ترجمه گوگل]موتور دوار یک قطعه مهندسی دیوانه و در عین حال زیبا بود که در سال های اولیه هوانوردی به هواپیماها نیرو می داد
[ترجمه ترگمان]موتور گردان یک قطعه پر از مهندسی بود و در عین حال بسیار زیبا مهندسی بود که در سال های اولیه هوانوردی هواپیما را تامین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rotary engine: Internal-combustion engine in which the combustion chambers and cylinders rotate with the driven shaft around a fixed control shaft to which pistons are attached.
[ترجمه گوگل]موتور دوار: موتور احتراق داخلی که در آن محفظه‌های احتراق و سیلندرها با محور محرک در اطراف یک محور کنترل ثابت که پیستون‌ها به آن متصل هستند می‌چرخند
[ترجمه ترگمان]موتور Rotary: موتور احتراق داخلی که در آن محفظه احتراق و سیلندر با شفت driven حول یک شفت کنترل ثابت می چرخد که پیستون های متصل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. ISE food waste disposal equipment using blunt rotary engine to promote food and grinding groove's chutes to grind together.
[ترجمه گوگل]تجهیزات دفع ضایعات مواد غذایی ISE با استفاده از موتور چرخشی بلانت برای ترویج غذا و سنگ زنی لوله های شیار برای آسیاب کردن با هم
[ترجمه ترگمان]تجهیزات دفع زباله مواد غذایی با استفاده از موتور rotary کند برای ترویج غذا و grinding شیار لغزش به یکدیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Basic performance parameters of the micro rotary engine were calculated through a three-zone quasi dimension model.
[ترجمه گوگل]پارامترهای عملکرد پایه موتور میکرو دوار از طریق یک مدل شبه بعد سه منطقه ای محاسبه شد
[ترجمه ترگمان]پارامترهای عملکردی اصلی موتور گردان از طریق یک مدل شبه سه بعدی محاسبه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The pneumatic micro rotary engine test bench was presented. Study the relation of power out and speed with inlet gas pressure. The study proved that the program is doable.
[ترجمه گوگل]نیمکت تست موتور میکرو چرخشی پنوماتیک ارائه شد رابطه قدرت خروجی و سرعت با فشار گاز ورودی را مطالعه کنید مطالعه ثابت کرد که این برنامه قابل انجام است
[ترجمه ترگمان]این نیمکت تست موتور micro بادی ارایه شد رابطه قدرت را با فشار گاز ورودی مطالعه کنید این مطالعه ثابت کرد که این برنامه قابل انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He began work on the first rotary engine in the early '50s, completing a prototype in 195
[ترجمه گوگل]او کار بر روی اولین موتور دوار را در اوایل دهه 50 آغاز کرد و نمونه اولیه آن را در سال 195 تکمیل کرد
[ترجمه ترگمان]او شروع به کار بر روی اولین موتور گردان در اوایل دهه ۵۰ کرد و یک نمونه اولیه را در ۱۹۵ مورد به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Atkinson cycle can be used in a rotary engine.
[ترجمه گوگل]چرخه اتکینسون را می توان در یک موتور دوار استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]چرخه اتکینسون می تواند در یک موتور گردان استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The design of millimeter-scale rotary engine(Wankel) was introduced, which is quite different from large-scale engine's parts design and manufacture.
[ترجمه گوگل]طراحی موتور دوار در مقیاس میلی متری (Wankel) معرفی شد که کاملاً با طراحی و ساخت قطعات موتور در مقیاس بزرگ متفاوت است
[ترجمه ترگمان]طراحی موتور چرخشی با مقیاس میلیمتر (Wankel)معرفی شد که کاملا با طراحی قطعات موتور مقیاس بزرگ متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The primary part of micro rotary engine was processed.
[ترجمه گوگل]بخش اولیه موتور چرخشی میکرو پردازش شد
[ترجمه ترگمان]بخش اولیه موتور گردان micro پردازش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mazda developed this unique hybrid rotary engine technology as part of its effort to promote an environmentally friendly society.
[ترجمه گوگل]مزدا این فناوری منحصر به فرد موتور دوار هیبریدی را به عنوان بخشی از تلاش خود برای ترویج جامعه دوستدار محیط زیست توسعه داد
[ترجمه ترگمان]مزدا این تکنولوژی موتور گردان را به عنوان بخشی از تلاش خود برای ترویج یک جامعه سازگار با محیط زیست توسعه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The present invention discloses a four cylinder synchronous rotary engine which relates to a fuel engine.
[ترجمه گوگل]اختراع حاضر یک موتور دوار سنکرون چهار سیلندر را نشان می دهد که مربوط به یک موتور سوختی است
[ترجمه ترگمان]اختراع موجود، یک موتور گردش دوار چهار سیلندر را که به یک موتور سوخت مربوط است، آشکار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• internal combustion engine in which rotation is conveyed straight to rotating parts

پیشنهاد کاربران

rotary engine ( قطعات و اجزای خودرو )
واژه مصوب: موتور چرخشی
تعریف: موتور درون سوزی که در آن به جای پیستون رفت وبرگشت از قطعه ای دوار برای ایجاد حرکت دورانی استفاده می شود

بپرس