rotarian

/roʊˈteərɪən//rəʊˈteərɪən/

معنی: عضو باشگاه روتاری
معانی دیگر: عضو انجمن روتاری

جمله های نمونه

1. In Holywell, Clwyd, a rotarian dressed as Santa suffered a gashed mouth after hooligans attacked his float with stones.
[ترجمه گوگل]در هالیول، کلاوید، یک روتاری که لباس بابانوئل پوشیده بود، پس از اینکه هولیگان ها با سنگ به شناور او حمله کردند، دچار زخم شدن دهان شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اوباش پس از حمله اراذل و اوباش به شناور شدن او با سنگ حمله کردند، در Holywell، Clwyd، یک rotarian لباس پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The club made me an honorary Rotarian.
[ترجمه گوگل]باشگاه از من یک روتاریای افتخاری ساخت
[ترجمه ترگمان]کلوپ منو به عنوان افتخاری افتخاری تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And caring for Rotarian families and spouses can only strengthen Rotary.
[ترجمه گوگل]و مراقبت از خانواده ها و همسران روتاری تنها می تواند روتاری را تقویت کند
[ترجمه ترگمان]مراقبت از خانواده و همسران تنها می توانند روتاری را تقویت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Why do I continue a loyal, working Rotarian after 55 years?
[ترجمه گوگل]چرا بعد از 55 سال به یک روتاریای وفادار و فعال ادامه می دهم؟
[ترجمه ترگمان]چرا من به یک Rotarian وفادار بعد از ۵۵ سال ادامه می دهم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Copenhagen, Denmark - Rotarian Chan Bisessar has found a quiet spot at Tivoli Gardens, a Copenhagen theme park.
[ترجمه گوگل]کپنهاگ، دانمارک - چان بیسسار، روتاریایی، مکانی آرام در باغ های تیوولی، یک پارک موضوعی کپنهاگ پیدا کرده است
[ترجمه ترگمان]کپنهاگ، دانمارک - Rotarian چان Bisessar یک مکان آرام در \"تیوولی گاردنز\" (تیوولی گاردنز)در شهر کپنهاگ پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her grandfather, George, was also a Rotarian.
[ترجمه گوگل]پدربزرگش جورج نیز روتاریایی بود
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ او، جورج، هم a بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Of course, each Rotarian has a personal family.
[ترجمه گوگل]البته هر روتاریایی یک خانواده شخصی دارد
[ترجمه ترگمان] البته، هر Rotarian یه خانواده شخصی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Why is it important to have personal, active Rotarian participation?
[ترجمه گوگل]چرا مشارکت شخصی و فعال روتاریان مهم است؟
[ترجمه ترگمان]چرا داشتن مشارکت فردی و مشارکت فعال مهم است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. My friends, we need your help to identify Rotarian and non - Rotarian prospects.
[ترجمه گوگل]دوستان من برای شناسایی افراد بالقوه روتاری و غیر روتاری به کمک شما نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]دوستان من، ما به کمک شما برای شناسایی Rotarian و دورنمای غیر - نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Publish the name of the Rotarian elected as governor - nominee.
[ترجمه گوگل]نام روتاریان منتخب به عنوان فرماندار - نامزد را منتشر کنید
[ترجمه ترگمان]انتشار نام the به عنوان نامزد - نامزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Perhaps that is when I truly became a Rotarian.
[ترجمه گوگل]شاید آن زمان بود که من واقعا روتاریان شدم
[ترجمه ترگمان]شاید این زمانی باشد که من واقعا به یک Rotarian تبدیل شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Each group should feature a Rotarian or volunteer who knows the field.
[ترجمه گوگل]هر گروه باید یک روتارین یا داوطلبی داشته باشد که این رشته را می شناسد
[ترجمه ترگمان]هر گروه باید یک داوطلب یا داوطلب را داشته باشد که این زمینه را می شناسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Emphasize that every Rotarian should contribute every year to The Rotary Foundation.
[ترجمه گوگل]تاکید کنید که هر روتاریایی باید هر سال به بنیاد روتاری کمک کند
[ترجمه ترگمان]تضمین می کند که هر Rotarian باید هر سال به بنیاد روتاری کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عضو باشگاه روتاری (اسم)
rotarian

پیشنهاد کاربران

بپرس