1. to unstring rosary beads
دانه های تسبیح را از نخ در آوردن
2. pray on a rosary
تسبیح خواندن،با تسبیح عبادت کردن
3. Three nuns knelt there, reciting the rosary.
[ترجمه گوگل]سه راهبه در آنجا زانو زدند و تسبیح خواندند
[ترجمه ترگمان]سه راهبه در آنجا زانو زدند و تسبیح را خواندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Vi said her rosary then prayed for Gerry's soul.
[ترجمه گوگل]وی گفت تسبیح او سپس برای روح جری دعا کرد
[ترجمه ترگمان]سپس وی ولت گفت که rosary برای روح گری دعا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She had pulled out her rosary from the old cloth bag she carried, and began to pray.
[ترجمه گوگل]تسبیحش را از کیسه پارچهای کهنه بیرون آورده بود و شروع به دعا کرد
[ترجمه ترگمان]او تسبیح خود را از کیف کهنه و کهنه بیرون کشید و شروع به دعا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She was saying the rosary.
7. The rosary last thing at night.
[ترجمه گوگل]تسبیح آخرین چیزی که در شب است
[ترجمه ترگمان] آخرین چیزی که توی شب انجام دادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. One hand bore the rosary; the other was folded across his chest in a gesture of welcome.
[ترجمه گوگل]یک دست تسبیح را داشت دیگری به نشانه خوشامدگویی روی سینهاش جمع شده بود
[ترجمه ترگمان]یک دستش تسبیح را داشت و دیگری با حرکتی حاکی از خوش آمد گویی بر سینه او خم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You must say rosary eight times for your sins.
[ترجمه گوگل]برای گناهانتان باید هشت بار تسبیح بگویید
[ترجمه ترگمان]تو باید هشت بار برای گناهانت دعا کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Meet one Sunday after the rosary.
[ترجمه گوگل]یک یکشنبه بعد از تسبیح ملاقات کنید
[ترجمه ترگمان] یه روز یکشنبه بعد از تسبیح میبینمت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Three elderly nuns are on a bench in front of them; they are reciting the rosary.
[ترجمه گوگل]سه راهبه مسن روی نیمکتی روبرویشان هستند دارند تسبیح می خوانند
[ترجمه ترگمان]سه راهبه پیر در مقابل آن ها روی نیمکتی نشسته اند و تسبیح خود را بخوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. When he left, she stared at the empty space on the wall where his rosary beads had been.
[ترجمه گوگل]وقتی او رفت، به فضای خالی روی دیوار که دانه های تسبیح او بود خیره شد
[ترجمه ترگمان]وقتی از آنجا رفت، او به فضای خالی روی دیوار که دانه های تسبیح بود خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She said the best part is teaching people the significance and power of reciting the rosary.
[ترجمه گوگل]او گفت که بهترین بخش این است که اهمیت و قدرت خواندن تسبیح را به مردم آموزش دهیم
[ترجمه ترگمان]او گفت که بهترین قسمت به مردم اهمیت و قدرت حفظ تسبیح را آموزش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. An old woman with a heavy black shawl and a pipe stuck between her teeth held up a pair of rosary beads.
[ترجمه گوگل]پیرزنی با یک شال سیاه سنگین و لوله ای که بین دندان هایش گیر کرده بود، یک جفت دانه تسبیح را بالا نگه داشت
[ترجمه ترگمان]پیرزنی با شال سیاه سنگین و چپقی میان دندان هایش یک جفت تسبیح تسبیح گیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید