ropey

جمله های نمونه

1. Your tyres look a bit ropey, don't they?
[ترجمه گوگل]لاستیک های شما کمی طناب دار به نظر می رسند، اینطور نیست؟
[ترجمه ترگمان]tyres کمی ropey، مگه نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'm feeling a bit ropey this morning.
[ترجمه گوگل]امروز صبح کمی احساس بدی دارم
[ترجمه ترگمان]امروز صبح حالم بهتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I'm feeling pretty ropey.
[ترجمه گوگل]احساس می کنم خیلی طناب وار هستم
[ترجمه ترگمان]احساس می کنم که حالم خیلی خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Your spelling's a bit ropey.
[ترجمه گوگل]املای شما کمی بد است
[ترجمه ترگمان]spelling یه کم ropey
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bank of China's investments in ropey American mortgages are almost as much as the amount it raised in a Hong Kong share offering last year.
[ترجمه گوگل]سرمایه‌گذاری بانک چین در وام‌های رهنی آمریکایی تقریباً به اندازه مبلغی است که در سال گذشته در عرضه سهام هنگ‌کنگ به دست آورد
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری های چین در وام های آمریکا تقریبا به اندازه مبلغی است که در سال گذشته در هنگ کنگ به اشتراک گذاشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Their health-care system suffers from queues, shortages and ropey equipment.
[ترجمه گوگل]سیستم مراقبت های بهداشتی آنها از صف، کمبود و تجهیزات طناب دار رنج می برد
[ترجمه ترگمان]سیستم بهداشت و درمان آن ها از صف ها، کمبودها و تجهیزات ropey رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His body will dry in ropey tatters.
[ترجمه گوگل]بدن او در طناب های پاره شده خشک می شود
[ترجمه ترگمان]بدن او به شدت خشک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cruised to qualification after a ropey first-half during their first game against Andorra.
[ترجمه گوگل]پس از یک بازی طناب دار در نیمه اول در اولین بازی خود مقابل آندورا به مرحله مقدماتی رسید
[ترجمه ترگمان]این تیم پس از نخستین بازی خود در برابر آندورا، پس از نیمه اول بازی خود در برابر آندورا بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And despite feeling ropey the following morning, always try to eat breakfast.
[ترجمه گوگل]و با وجود احساس طناب در صبح روز بعد، همیشه سعی کنید صبحانه بخورید
[ترجمه ترگمان]و علی رغم احساس ropey صبح روز بعد، همیشه سعی کنید صبحانه بخورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mixing butter, red mineral pigments, and sometimes incense, Hamar women roll their hair into thick, ropey strands. See more photographs from the March 2010 feature story "Africa's Last Frontier. "
[ترجمه گوگل]زنان حمار با مخلوط کره، رنگدانه های معدنی قرمز و گاهی بخور، موهای خود را به صورت رشته های طناب دار ضخیم در می آورند عکس های بیشتری از داستان ویژه مارس 2010 "آخرین مرز آفریقا" را ببینید
[ترجمه ترگمان]روغن مخلوط کردن کره، رنگدانه های معدنی قرمز، و گاهی اوقات بخور و نمیر، موهای خود را به رشته های ضخیم و ropey پرت می کنند عکس های بیشتری از داستان ماه مارس ۲۰۱۰ \"آفریقا آخرین مرزی\" آفریقا را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There's a serious worry about patent offices and how you stop them from granting pretty ropey patents, " he said. "
[ترجمه گوگل]او گفت که یک نگرانی جدی در مورد دفاتر ثبت اختراع وجود دارد و اینکه چگونه آنها را از اعطای پتنت های طناب دار زیبا منع می کنید
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" یک نگرانی جدی در مورد دفاتر ثبت اختراع وجود دارد و اینکه چطور آن ها را از اعطای حق ثبت امتیاز انحصاری منع می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In one surprise scene, Cantona gets out his trumpet to pump out a ropey Marseillaise.
[ترجمه گوگل]در یک صحنه غافلگیرکننده، کانتونا از شیپور خود بیرون می آید تا یک مارسی طناب دار را بیرون بکشد
[ترجمه ترگمان]در یک صحنه غافلگیر کننده، Cantona شیپور خود را بیرون می آورد تا a ropey را بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• if you say that something is ropey, you mean that its quality is poor or unsatisfactory; an informal word.
if you feel ropey, you feel ill; an informal word.

پیشنهاد کاربران

نحیف
چیزی که دارای کیفیت پایینی است
کمی بیمار - کمی ناخوش
چیزی ناخوشایند

بپرس