rootlet

/ˈruːtlɪt//ˈruːtlɪt/

معنی: ریشهچه، ریشه فرعی
معانی دیگر: ریشک، ریز ریشه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small root or branch of a root.

جمله های نمونه

1. The norms big rootlet of brick of floor tile, wall occupies the area size of the balcony to decide, withheld floor drain.
[ترجمه گوگل]هنجارها ریشه بزرگ از آجر کاشی کف، دیوار را اشغال می کند اندازه منطقه از بالکن به تصمیم گیری، زهکشی کف
[ترجمه ترگمان]هنجارهای بزرگ آجر کاشی های کف زمین، اندازه ناحیه بالکن را اشغال کرده تا تصمیم بگیرد، تخلیه زمین را نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Although, in this process rootlet valuable unfortunate death.
[ترجمه گوگل]اگر چه، در این فرآیند ریشه مرگ ناگوار ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]با این حال، در این فرآیند مرگ تاسف بار ارزشمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The content of polysaccharide in rootlet is lowest, and monosaccharide compositions in rootlet are significantly different from parent root and daughter root.
[ترجمه گوگل]محتوای پلی ساکارید در ریشه کمترین است و ترکیبات مونوساکارید در ریشه با ریشه مادر و ریشه دختر تفاوت قابل توجهی دارد
[ترجمه ترگمان]محتوای of در rootlet پایین ترین است و ترکیبات monosaccharide در rootlet به طور قابل توجهی با ریشه والدین و ریشه دخترشان تفاوت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The bacterial child of dead marrow tooth can pass a pointed aperture or side rootlet canal causes a pointed week pathological change or root bifurcate pathological change.
[ترجمه گوگل]کودک باکتریایی دندان مغز مرده می تواند از دهانه نوک تیز یا کانال ریشه کناری عبور کند، باعث تغییر پاتولوژیک در هفته یا تغییر پاتولوژیک دو شاخه شدن ریشه می شود
[ترجمه ترگمان]کودک باکتریایی دندان مغز مرده می تواند از یک دیافراگم نوک دار و یا مجرای side فرعی عبور کند که موجب تغییر pathological یک هفته و یا تغییر pathological bifurcate می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Because tooth week is organized, with dental pulp the organization passes essence of side rootlet canal, tooth canaliculus and root pointed aperture are communicated each other.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که هفته دندان سازماندهی شده است، با پالپ دندان، جوهره کانال ریشه کناری، کانالیکلوس دندان و دیافراگم نوک ریشه به یکدیگر منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این هفته دندان سازمان دهی می شود، با خمیر دندان، سازمان ماهیت کانال rootlet کناری، دندان دندان و دیافراگم اشاره ریشه را منتقل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ریشه چه (اسم)
rootlet

ریشه فرعی (اسم)
rootlet

انگلیسی به انگلیسی

• small branch of a root; small roots that climbing plants produce in order to cling to a vertical surface

پیشنهاد کاربران

بپرس