root hair


(گیاه شناسی) تار ریشه ای، تار کشنده، موی ریشه (که آب و مواد غذایی جذب می کند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a thin, hairlike, permeable outgrowth from a root that absorbs water and minerals from the soil.

جمله های نمونه

1. The results showed that the hyperplasy of root hair, root deformation and the development of the root epidermal transfer cells were induced by rhizobia.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که هیپرپلازی موی ریشه، تغییر شکل ریشه و رشد سلول‌های انتقال اپیدرم ریشه توسط ریزوبیا ایجاد می‌شود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که the موی ریشه، تغییر شکل ریشه ای و توسعه سلول های انتقال ریشه ای ریشه توسط rhizobia القا شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Just hot as curved hair root hair play to support the effect of a loose!
[ترجمه گوگل]همانقدر داغ که موهای منحنی ریشه مو بازی می کنند برای حمایت از اثر شل!
[ترجمه ترگمان]فقط به آن اندازه که موهای ریشه موهای منحنی برای حمایت از افکت یک فرد آزاد بازی می کنند، داغ است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The results showed that the root hair zone was the most susceptible region.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که ناحیه ریشه مو حساس ترین ناحیه بود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که ناحیه موی ریشه the منطقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Root hair is an important model to study cell patterning and differentiation in higher plants.
[ترجمه گوگل]موی ریشه یک مدل مهم برای مطالعه الگوی سلولی و تمایز در گیاهان عالی است
[ترجمه ترگمان]موهای ریشه یک مدل مهم برای مطالعه الگوی سلولی و تمایز در گیاهان بالاتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The primary invasion site of Rhizobium is root hair of the plant.
[ترجمه گوگل]محل تهاجم اولیه ریزوبیوم موی ریشه گیاه است
[ترجمه ترگمان]محل تهاجم اولیه of موهای ریشه گیاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Although many genes regulating root hair development have been isolated in Arabidopsis, knowledge of molecular mechanism of root hair development in monocot cereal crops is largely unclear.
[ترجمه گوگل]اگرچه بسیاری از ژن‌های تنظیم‌کننده رشد موی ریشه در آرابیدوپسیس جدا شده‌اند، دانش مکانیسم مولکولی رشد موی ریشه در محصولات غلات تک لپه‌ای تا حد زیادی نامشخص است
[ترجمه ترگمان]اگرچه بسیاری از ژن ها توسعه موهای ریشه در Arabidopsis ایزوله شده اند، اما دانش مکانیزم مولکولی توسعه موهای ریشه در محصولات غله ای، تا حد زیادی نامشخص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The outgrowth of root hair and new roots were inhibited.
[ترجمه گوگل]رشد موی ریشه و ریشه های جدید مهار شد
[ترجمه ترگمان]رشد مو ریشه ای و ریشه های جدید مهار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Root hair An outgrowth, or trichome, from the piliferous layer of the root.
[ترجمه گوگل]ریشه مو برآمدگی یا تریکوم از لایه پرزدار ریشه
[ترجمه ترگمان]موهای ریشه دلیل، یا trichome، از لایه piliferous ریشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "The wool that I buy has root hair in the needle. . . "Hair having a root is very normal, " the girl says, "Medicinal powder tea such.
[ترجمه گوگل]دختر می‌گوید: «پشمی که من می‌خرم، موهای ریشه‌ای در سوزن دارد » دخترک می‌گوید: «ریشه‌دار شدن مو بسیار طبیعی است، «پودر دارویی چای از این قبیل است
[ترجمه ترگمان]این دختر می گوید: \" پشم که من بخرم موهای ریشه در سوزن دارند \" مو داشتن یک ریشه بسیار عادی است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hormones are involved in the regulation of root hair development.
[ترجمه گوگل]هورمون ها در تنظیم رشد ریشه مو نقش دارند
[ترجمه ترگمان]هورمون ها در مقررات توسعه موهای ریشه نقش دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The primary invasion site of Rhizobium is the root hair of the plant.
[ترجمه گوگل]محل تهاجم اولیه ریزوبیوم موی ریشه گیاه است
[ترجمه ترگمان]محل تهاجم اولیه of موهای ریشه گیاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The rhizobia bind specifically to the root hair tip, attaching to special plant proteins called lectins.
[ترجمه گوگل]ریزوبیاها به طور خاص به نوک ریشه مو متصل می شوند و به پروتئین های گیاهی خاصی به نام لکتین می چسبند
[ترجمه ترگمان]The به طور خاص به نوک موهای ریشه متصل می شوند و به پروتئین های گیاهی خاص به نام lectins می چسبند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The root hair cell wall invaginates at the point of contact.
[ترجمه گوگل]دیواره سلولی ریشه مو در نقطه تماس فرو می رود
[ترجمه ترگمان]دیوار سلول مو ریشه در نقطه تماس پیدا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Determining relative content of aluminum had the same result by comparing with that of Morin staining. More aluminum accumulated in the cells of root hair than that in closely arranging cells.
[ترجمه گوگل]تعیین محتوای نسبی آلومینیوم با مقایسه با رنگ‌آمیزی مورین نتیجه مشابهی داشت آلومینیوم بیشتر در سلول های ریشه مو انباشته می شود تا در سلول های نزدیک به هم
[ترجمه ترگمان]تعیین مقدار نسبی آلومینیوم همان نتیجه را با مقایسه با آغشته سازی Morin Morin داشت آلومینیوم بیشتری در سلول های مویی ریشه جمع شد تا این که در مرتب کردن سلول ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس