room and board

/ˈruːməndˈbɔːrd//ruːməndbɔːd/

(خوابگاه و پانسیون و غیره) اتاق و خوراک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: lodging and meals, as provided by a boarding house, dormitory, or the like.

جمله های نمونه

1. Free room and board are provided for all hotel staff.
[ترجمه گوگل]اتاق و تخته رایگان برای تمامی کارکنان هتل در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]اتاق و صندلی رایگان برای همه کارکنان هتل فراهم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They were furnished with room and board.
[ترجمه گوگل]آنها با اتاق و تخته مبله شده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها با اتاق و هیات تزیین شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You'll receive free room and board with the job.
[ترجمه گوگل]با این کار اتاق و سفر رایگان دریافت خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]تو اتاق آزاد و هیات مدیره را قبول خواهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. While this was in addition to room and board, the amount itself was very small.
[ترجمه گوگل]در حالی که این علاوه بر اتاق و غذا بود، خود مقدار آن بسیار ناچیز بود
[ترجمه ترگمان]با اینکه این کار علاوه بر اتاق و غذا، بسیار کوچک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Room and board is $000 per semester.
[ترجمه گوگل]هزینه اتاق و غذا 000 دلار در هر ترم است
[ترجمه ترگمان]هر ترم ۰۰۰ دلار در هر ترم وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Those who live in normally receive room and board plus a wage - often well below the legal minimum.
[ترجمه گوگل]کسانی که در آن زندگی می کنند معمولاً اتاق و غذا به علاوه دستمزد دریافت می کنند - اغلب بسیار کمتر از حداقل قانونی
[ترجمه ترگمان]آن هایی که در حالت عادی زندگی می کنند، به علاوه دست مزد - اغلب کم تر از حداقل حقوق قانونی دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Room and board at school costs $450 a month.
[ترجمه گوگل]هزینه اتاق و غذا در مدرسه 450 دلار در ماه است
[ترجمه ترگمان]اتاق و تخته در مدرسه ۴۵۰ دلار در ماه هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A Solution: The Job Corps provides room and board to disadvantaged young adults while they complete their studies and learn trades.
[ترجمه گوگل]یک راه حل: نیروی کار برای بزرگسالان جوان محروم در حالی که تحصیلات خود را تکمیل می کنند و حرفه ها را می آموزند، اتاق و غذا فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]راه حل: گروه ایوب اتاق و هییت مدیره را برای نوجوانان محروم فراهم می کند در حالی که آن ها تحصیلات خود را تکمیل کرده و معاملاتی را یاد می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The plant gives the ants room and board.
[ترجمه گوگل]این گیاه به مورچه ها اتاق و تخته می دهد
[ترجمه ترگمان]گیاه به مورچه ها اتاق و تخته می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. How much do they charge a month for room and board?
[ترجمه گوگل]ماهیانه چقدر برای اتاق و غذا می گیرند؟
[ترجمه ترگمان]کرایه اتاق و اتاق را چقدر خرج می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. How much is your room and board?
[ترجمه گوگل]قیمت اتاق و سفره شما چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]اتاق و تخته چنده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Room and board charges together average 404 and 595 dollars, respectively.
[ترجمه گوگل]هزینه اتاق و تخته با هم به طور متوسط ​​404 و 595 دلار است
[ترجمه ترگمان]اتاق و هییت مدیره به ترتیب به ترتیب ۴۰۴ و ۵۹۵ دلار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tom receives wages plus room and board.
[ترجمه گوگل]تام دستمزد به اضافه اتاق و غذا دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]تام مزد و اتاق و تخته می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What about the cost of room and board attending school?
[ترجمه گوگل]در مورد هزینه اتاق و هیئت مدیره حضور در مدرسه چطور؟
[ترجمه ترگمان]در مورد هزینه اتاق و هییت مدیره مدرسه چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We will provide room and board for them.
[ترجمه گوگل]ما برای آنها اتاق و غذا فراهم می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما برای آن ها اتاق و صندلی فراهم خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lodging including meals

پیشنهاد کاربران

### 🔸 معادل فارسی:
اقامت و خوراک / هزینه ی خوابگاه و غذا / محل زندگی و تغذیه
در زبان محاوره ای:
جای خواب و غذا، خرج جا و خوراک، هزینه ی زندگی پایه
- - -
### 🔸 تعریف ها:

...
[مشاهده متن کامل]

1. ** ( حقوقی – اقامتی ) :**
خدماتی که شامل محل اقامت ( اتاق، خوابگاه، خانه ) و وعده های غذایی ( صبحانه، ناهار، شام ) می شود؛ معمولاً در قراردادهای کاری، دانشگاهی یا مهاجرتی
مثال: The job includes **room and board** for seasonal workers.
این شغل برای کارگران فصلی اقامت و خوراک رو هم شامل می شه.
2. ** ( دانشگاهی – مالی ) :**
هزینه ای که دانشجویان برای استفاده از خوابگاه و غذا در دانشگاه پرداخت می کنند؛ جدا از شهریه
مثال: The **room and board** fees are higher than tuition this year.
هزینه ی خوابگاه و غذا امسال از شهریه بیشتره.
3. ** ( فرهنگی – اجتماعی ) :**
در بافت های خانوادگی یا مهاجرتی، اشاره به تأمین نیازهای پایه ی زندگی توسط میزبان یا کارفرما
مثال: She offered **room and board** to the exchange student.
اون برای دانشجوی مبادله ای جای خواب و غذا فراهم کرد.
- - -
### 🔸 مترادف ها:
lodging and meals – housing and food – accommodation and sustenance – shelter and nourishment

The placeاشتباهه. درواقعcost of a place to stay and eat mealsمیشه.
شهریه جای خواب ( خوابگاه ) و غذای دانشگاه

شهریه غذا و خوابگاه
A place to stay and food to eat