1. room and board
مسکن و غذا
2. room for doubt
جای شک
3. room for up to five passengers
جا برای حداکثر پنج مسافر
4. room number 104
اتاق شماره ی 104
5. room number ten
اتاق شماره ی ده
6. a room abovestairs
اتاقی در بالاخانه
7. a room arrangement that suits one person may not suit another
اتاق آرایی مورد علاقه ی یک فرد ممکن است دلخواه فرد دیگری نباشد.
8. a room for sleeping
اتاقی برای خوابیدن
9. a room with a southwest aspect
اتاق رو به جنوب غرب
10. a room with two large windows
یک اتاق با دو پنجره ی بزرگ
11. delivery room
اتاق زایمان
12. each room has an air-conditioning vent
هر اتاق یک هواکش تهویه ی مطبوع دارد.
13. file room
اتاق بایگانی
14. guest room
اتاق مهمان
15. her room looks a mess
اتاق او خیلی ریخته واریخته است.
16. his room adjoins mine
اتاق او چسبیده به اتاق من است.
17. his room is filled with memorabilia of early texas
اتاق او پر از اشیایی بود که خاطرات تگزاس قدیم را زنده می کرد.
18. ladies' room
مستراح زنانه
19. leave room in the car for your little sister!
برای خواهر کوچکت در ماشین جا بگذار!
20. living room
اتاق نشیمن
21. make room for me too!
برای من هم جا باز کنید!
22. monitor room
اتاق کنترل
23. our room was a bit of a mess
اتاقمان درهم ریخته و کثیف بود.
24. rec room
اتاق سرگرمی ها
25. that room is bespoken
آن اتاق را قبلا گرفته اند.
26. the room became empty of people
اتاق از مردم خالی شد.
27. the room had been cleaned after a fashion
اتاق به طور سرسری تمیز شده بود.
28. the room had fine appointments
اتاق اثاثیه ی خوبی داشت.
29. the room is full of students
اتاق پر از دانشجو است.
30. the room lapsed into silence
اتاق غرق در سکوت شد.
31. the room looks seaward
اتاق رو به دریا است.
32. the room slowly heated
اتاق کم کم گرم شد.
33. the room started spinning around her
اتاق شروع کرد به چرخیدن به دور او.
34. the room was a welter of broken glass and china
اتاق پر از قطعات شیشه و چینی شکسته بود.
35. the room was cold so i stoked the fire in the fireplace
اتاق سرد بود بنابراین آتش بخاری را افروخته تر کردم.
36. the room was comfortable but the food dissatisfied all of us
اتاق راحت بود ولی خوراک همه ی ما را ناراضی کرد.
37. the room was completely silent except for the buzzing of a bee
اتاق غرق در سکوت بود و فقط صدای وز وز یک زنبور می آمد.
38. the room was cool and pleasant
اتاق خنک و دلپذیر بود.
39. the room was covered with pictorial papers
کاغذ دیواری مصور اتاق را پوشانده بود.
40. the room was crawling with ants
مورچه ها اتاق را روی سر گرفته بودند (اتاق از مورچه موج می زد).
41. the room was depressingly dark and quiet
اتاق به طور افسرده کننده ای (به طور دلگیری) تاریک و ساکت بود.
42. the room was filled with smoke
اتاق پر از دود بود.
43. the room was full of acrid smoke
اتاق پر از دود تند و زننده بود.
44. the room was full of empty chairs
اتاق پر از صندلی های خالی بود.
45. the room was full of flies
اتاق پر از مگس بود.
46. the room was full of ornamental objects
اتاق پر از اشیای زینتی بود.
47. the room was full of well-dressed females
اتاق پر از زنان خوش لباس بود.
48. the room was in studied disarray
اتاق تعمدا در هم ریخته شده بود.
49. the room was left a shambles by the guests
مهمانان اتاق را به هم ریخته بودند.
50. the room was so crowded and hot that i was suffocating
اتاق آنقدر شلوغ و گرم بود که نمی توانستم نفس بکشم.
51. the room was so hot that i almost fainted
اتاق آنقدر گرم بود که نزدیک بود از حال بروم.
52. the room was spotlessly clean
اتاق تر و تمیز بود.
53. the room was steeped in sunshine
اتاق غرق در نور آفتاب بود.
54. the room was strewn with paper and broken glass
توی اتاق،کاغذ و شیشه شکسته پخش و پلا بود.
55. the room was stuffy and soon the windows started sweating
اتاق گرم و دم کرده بود و به زودی پنجره ها از مه و قطرات آب پوشیده شدند.
56. the room wherein he was born
اتاقی که در آن متولد شده بود
57. there's room for thirty people at the outside
حداکثر برای سی نفر جا هست.
58. this room faces the sun
این اتاق رو به آفتاب است.
59. this room has been designated for reading
این اتاق برای قرائت تخصیص داده شده است.
60. this room has two electrical outlets
این اتاق دو خروجی برق دارد.
61. this room is the nearest approach to a hospital in the village of fashin
در دهکده ی فشین این اتاق از همه بیشتر به یک بیمارستان شباهت دارد.
62. this room is too doggone big!
این اتاق دیگه زیادی بزرگه !
63. this room needs airing
این اتاق نیاز به تجدید هوا دارد.
64. this room needs sorting out
این اتاق را باید مرتب کرد.
65. gaming room
اتاق (ویژه ی) قمار
66. make room (for)
دفتی زدن،جا باز کردن،جا دادن
67. a bare room
اتاق خالی از اثاثیه
68. a cheerful room
اتاق دلباز
69. a circular room
اتاق گرد