• : تعریف: a black European bird, related to and resembling the crow, that nests in treetops in flocks.
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: rooks, rooking, rooked
• : تعریف: to cheat, swindle, or overcharge. • مشابه: bilk, cheat, gyp, soak, sting, swindle
اسم ( noun )
• : تعریف: a chess piece that can move over any number of empty squares sideways or forward and backward; castle. • مشابه: castle
جمله های نمونه
1. my rook took his horse
رخ من اسب او را کشت.
2. He sacrificed a rook in order to win his opponent's queen.
[ترجمه یحیی] او برای گرفتن وزیر حریف یک رخ قربانی کرد.
|
[ترجمه گوگل]او برای اینکه ملکه حریف خود را به دست آورد، یک قور را قربانی کرد [ترجمه ترگمان]او یک قلعه را برای بردن ملکه حریف قربانی کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He developed his rook by castling.
[ترجمه یحیی] او رخ خود را با قلعه رفتن گسترش داد.
|
[ترجمه گوگل]او سبک خود را با قلع و قمع رشد داد [ترجمه ترگمان]rook را با castling توسعه داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She captured the rook with her bishop on the 32nd move.
[ترجمه یحیی] او رخ را در حرکت 32 با فیل زد.
|
[ترجمه گوگل]او با اسقف خود در حرکت 32 قله را گرفت [ترجمه ترگمان]بعد از حرکت دوم، قلعه را با بیشاپ باز کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. After she had taken my rook, there was nothing I could really do except resign.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه او سرم را گرفت، واقعاً هیچ کاری نمی توانستم بکنم جز استعفا [ترجمه ترگمان]بعد از آن که she را گرفت، کاری از دستم بر نمی آمد جز اینکه استعفا بدهم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Out of the sky another rook flew and wheeled and then landed at the entrance to the place.
[ترجمه گوگل]در خارج از آسمان، قوز دیگری پرواز کرد و چرخ زد و سپس در ورودی مکان فرود آمد [ترجمه ترگمان]بیرون از آسمان، یک کلاغ دیگری پرواز کرد و چرخید و بعد به سمت در ورودی فرود آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Confusion can arise over the identification of the rook and the crow.
[ترجمه گوگل]ممکن است در مورد شناسایی رخ و کلاغ سردرگمی ایجاد شود [ترجمه ترگمان]سردرگمی می تواند از طریق شناسایی کلاغ و کلاغ به وجود آید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Who'll be the parson? I, said the Rook, With my little book, I'll be the parson.
[ترجمه گوگل]کشیش کی خواهد بود؟ روک گفت من با کتاب کوچکم کشیش خواهم بود [ترجمه ترگمان]چه کسی کشیش خواهد شد؟ گراچیک گفت: من، با کتاب کوچک خودم، من کشیش خواهم شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This unexpected move serves to draw the black rook into the game.
[ترجمه گوگل]این حرکت غیرمنتظره برای کشاندن رخ سیاه به بازی است [ترجمه ترگمان]این حرکت غیرمنتظره کمک می کند تا کلاغ سیاه را به بازی جلب کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This was sacrificing a pawn to save a rook.
[ترجمه گوگل]این قربانی کردن یک پیاده برای نجات یک رخ بود [ترجمه ترگمان]این داشت یه سرباز رو قربانی می کرد تا یه قلعه رو نجات بده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I, said Rook, With my little book, I'll be the person.
[ترجمه گوگل]من، روک گفتم، با کتاب کوچکم، من آن شخص خواهم بود [ترجمه ترگمان]گراچیک گفت: من، با کتاب کوچک خودم، خودم خواهم بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The rook that makes the castling move has not yet moved in the game.
[ترجمه گوگل]روکی که باعث حرکت castling می شود هنوز در بازی حرکت نکرده است [ترجمه ترگمان]The که حرکت castling را انجام می دهد هنوز در این بازی حرکت نکرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You will never win the heart of a rook or the mind of a knight.
[ترجمه گوگل]شما هرگز قلب یک رخ یا ذهن یک شوالیه را به دست نمی آورید [ترجمه ترگمان]هرگز قلب یک قلعه یا مغز یک شوالیه را نخواهی برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. All squares between the rook and king before the castling move are empty.
[ترجمه گوگل]تمام مربع های بین رخ و شاه قبل از حرکت قلعه خالی است [ترجمه ترگمان]تمام مربع های بین قلعه و پادشاه قبل از حرکت castling خالی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Does anyone sorrow for the rook, shot and hung up as a scarecrow?
[ترجمه گوگل]آیا کسی برای رخ غمگین است که به عنوان مترسک تیراندازی کرده و تلفن را آویزان کرده است؟ [ترجمه ترگمان]آیا کسی هم دلش برای قلعه تنگ شده و مثل مترسکی آویزان است؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• castle, game piece that can move horizontally or vertically across an unlimited number of unoccupied squares (chess); swindler, cheat; one who cheats in games of chance; (zoology) black european bird of the crow family cheat, swindle, deceive a rook is a large black bird. in chess, a rook is a piece which can move forwards, backwards, or sideways. a rook is also called a castle.
پیشنهاد کاربران
1. کلاغ نوک گر. کلاغ زاغی 2. ( شطرنج ) رخ 3. ( کسی را ) چاپیدن. کلاه سر ( کسی ) گذاشتن مثال: a cloud of rooks یک خیل و ( دسته ) از کلاغ های سیاه
1 ) کلاغ سیاه، زاغ ( crow هم معنی کلاغ میده ) ۲ ) ( در بازی شطرنج ) رخ، قلعه = castle
کلاغ
در شطرنج در زبان خارجی به معنی castle هم است که یعنی قلعه
سر کسی را شیره ماایدن To deprive of by deceiving
رُخ ، مهره ای در بازی شطرنج که به شکل قلعه طراحی شده است