rook

/ˈrʊk//rʊk/

معنی: غراب، رخ، کلاغ زاغی، کلاه بردار، کلاغ سیاه، کلاهبرداری کردن
معانی دیگر: (جانور شناسی) زاغ (corvus frugilegus)، حقه باز، دغلکار، گوشبر، (از ریشه فارسی - شطرنج) رخ، قلعه، شطرنج ر، کلاه سیاه، کلاه زاغی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a black European bird, related to and resembling the crow, that nests in treetops in flocks.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: rooks, rooking, rooked
• : تعریف: to cheat, swindle, or overcharge.
مشابه: bilk, cheat, gyp, soak, sting, swindle
اسم ( noun )
• : تعریف: a chess piece that can move over any number of empty squares sideways or forward and backward; castle.
مشابه: castle

جمله های نمونه

1. my rook took his horse
رخ من اسب او را کشت.

2. He sacrificed a rook in order to win his opponent's queen.
[ترجمه یحیی] او برای گرفتن وزیر حریف یک رخ قربانی کرد.
|
[ترجمه گوگل]او برای اینکه ملکه حریف خود را به دست آورد، یک قور را قربانی کرد
[ترجمه ترگمان]او یک قلعه را برای بردن ملکه حریف قربانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He developed his rook by castling.
[ترجمه یحیی] او رخ خود را با قلعه رفتن گسترش داد.
|
[ترجمه گوگل]او سبک خود را با قلع و قمع رشد داد
[ترجمه ترگمان]rook را با castling توسعه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She captured the rook with her bishop on the 32nd move.
[ترجمه یحیی] او رخ را در حرکت 32 با فیل زد.
|
[ترجمه گوگل]او با اسقف خود در حرکت 32 قله را گرفت
[ترجمه ترگمان]بعد از حرکت دوم، قلعه را با بیشاپ باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After she had taken my rook, there was nothing I could really do except resign.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه او سرم را گرفت، واقعاً هیچ کاری نمی توانستم بکنم جز استعفا
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که she را گرفت، کاری از دستم بر نمی آمد جز اینکه استعفا بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Out of the sky another rook flew and wheeled and then landed at the entrance to the place.
[ترجمه گوگل]در خارج از آسمان، قوز دیگری پرواز کرد و چرخ زد و سپس در ورودی مکان فرود آمد
[ترجمه ترگمان]بیرون از آسمان، یک کلاغ دیگری پرواز کرد و چرخید و بعد به سمت در ورودی فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Confusion can arise over the identification of the rook and the crow.
[ترجمه گوگل]ممکن است در مورد شناسایی رخ و کلاغ سردرگمی ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]سردرگمی می تواند از طریق شناسایی کلاغ و کلاغ به وجود آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Who'll be the parson? I, said the Rook, With my little book, I'll be the parson.
[ترجمه گوگل]کشیش کی خواهد بود؟ روک گفت من با کتاب کوچکم کشیش خواهم بود
[ترجمه ترگمان]چه کسی کشیش خواهد شد؟ گراچیک گفت: من، با کتاب کوچک خودم، من کشیش خواهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This unexpected move serves to draw the black rook into the game.
[ترجمه گوگل]این حرکت غیرمنتظره برای کشاندن رخ سیاه به بازی است
[ترجمه ترگمان]این حرکت غیرمنتظره کمک می کند تا کلاغ سیاه را به بازی جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This was sacrificing a pawn to save a rook.
[ترجمه گوگل]این قربانی کردن یک پیاده برای نجات یک رخ بود
[ترجمه ترگمان]این داشت یه سرباز رو قربانی می کرد تا یه قلعه رو نجات بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I, said Rook, With my little book, I'll be the person.
[ترجمه گوگل]من، روک گفتم، با کتاب کوچکم، من آن شخص خواهم بود
[ترجمه ترگمان]گراچیک گفت: من، با کتاب کوچک خودم، خودم خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The rook that makes the castling move has not yet moved in the game.
[ترجمه گوگل]روکی که باعث حرکت castling می شود هنوز در بازی حرکت نکرده است
[ترجمه ترگمان]The که حرکت castling را انجام می دهد هنوز در این بازی حرکت نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You will never win the heart of a rook or the mind of a knight.
[ترجمه گوگل]شما هرگز قلب یک رخ یا ذهن یک شوالیه را به دست نمی آورید
[ترجمه ترگمان]هرگز قلب یک قلعه یا مغز یک شوالیه را نخواهی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All squares between the rook and king before the castling move are empty.
[ترجمه گوگل]تمام مربع های بین رخ و شاه قبل از حرکت قلعه خالی است
[ترجمه ترگمان]تمام مربع های بین قلعه و پادشاه قبل از حرکت castling خالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Does anyone sorrow for the rook, shot and hung up as a scarecrow?
[ترجمه گوگل]آیا کسی برای رخ غمگین است که به عنوان مترسک تیراندازی کرده و تلفن را آویزان کرده است؟
[ترجمه ترگمان]آیا کسی هم دلش برای قلعه تنگ شده و مثل مترسکی آویزان است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غراب (اسم)
crow, raven, rook, corvette

رخ (اسم)
countenance, face, castle, visage, slot, rook, roc, slit

کلاغ زاغی (اسم)
rook, crake, magpie

کلاه بردار (اسم)
crook, swindler, rook, hustler

کلاغ سیاه (اسم)
raven, rook

کلاهبرداری کردن (فعل)
defraud, rook

انگلیسی به انگلیسی

• castle, game piece that can move horizontally or vertically across an unlimited number of unoccupied squares (chess); swindler, cheat; one who cheats in games of chance; (zoology) black european bird of the crow family
cheat, swindle, deceive
a rook is a large black bird.
in chess, a rook is a piece which can move forwards, backwards, or sideways. a rook is also called a castle.

پیشنهاد کاربران

1. کلاغ نوک گر. کلاغ زاغی 2. ( شطرنج ) رخ 3. ( کسی را ) چاپیدن. کلاه سر ( کسی ) گذاشتن
مثال:
a cloud of rooks
یک خیل و ( دسته ) از کلاغ های سیاه
1 ) کلاغ سیاه، زاغ ( crow هم معنی کلاغ میده )
۲ ) ( در بازی شطرنج ) رخ، قلعه = castle
کلاغ
در شطرنج در زبان خارجی به معنی castle هم است که یعنی قلعه
سر کسی را شیره ماایدن
To deprive of by deceiving
رُخ ، مهره ای در بازی شطرنج که به شکل قلعه طراحی شده است

بپرس