rooftop

/ˈruːfˌtɑːp//ˈruːftɒp/

پشت بام، بالای بام، سربام

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the roof of a building, esp. its upper surface.

جمله های نمونه

1. We stood on the rooftop and watched the parade on the street below.
[ترجمه گوگل]ما روی پشت بام ایستادیم و رژه را در خیابان پایین تماشا کردیم
[ترجمه ترگمان]روی پشت بام ایستاده بودیم و رژه رژه در خیابان را تماشا می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The prisoners staged a rooftop protest.
[ترجمه گوگل]زندانیان در پشت بام اعتراض کردند
[ترجمه ترگمان]این زندانیان یک اعتراض بر روی پشت بام بر روی پشت بام برگزار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Our patrol came under fire from rooftop gunmen.
[ترجمه گوگل]گشت ما مورد تیراندازی افراد مسلح پشت بام قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]نیروهای گشتی ما از بالای پشت بام به زیر آتش کشیده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There's also a good restaurant, bar and rooftop fitness centre with sauna, solarium and jacuzzi.
[ترجمه گوگل]همچنین یک رستوران خوب، بار و مرکز تناسب اندام روی پشت بام با سونا، سولاریوم و جکوزی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین یک رستوران خوب، رستوران و مرکز تناسب اندام با سونا، solarium و jacuzzi وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. From the rooftop terrace the Mellors gazed across lilac and bougainvillea bushes to the sea.
[ترجمه گوگل]ملورها از تراس پشت بام به درختچه های بنفش و بوگنویل به دریا خیره شدند
[ترجمه ترگمان]از روی مهتابی، the، از میان بوته های یاس بنفش و بوته های خار به دریا می نگریست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A cat was up on the rooftop.
[ترجمه گوگل]گربه ای بالای پشت بام بود
[ترجمه ترگمان]یه گربه روی پشت بوم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The burglars entered the dining room from the rooftop just below.
[ترجمه گوگل]سارقان از پشت بام درست پایین وارد اتاق غذاخوری شدند
[ترجمه ترگمان]دزدها وارد اتاق ناهارخوری شدند که از پشت بوم درست پایین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The other two overlook a stunning rooftop garden.
[ترجمه گوگل]دو مورد دیگر مشرف به باغی خیره کننده در پشت بام هستند
[ترجمه ترگمان]دو نفر دیگر به باغی خیره کننده نگاه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sniper teams were already in place on the rooftop.
[ترجمه گوگل]تیم های تک تیرانداز از قبل روی پشت بام مستقر بودند
[ترجمه ترگمان] تیم \"تک تیرانداز\" قبلا روی پشت بوم بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When the rooftop vanished behind a yellow bluff of gorse, you followed your nose.
[ترجمه گوگل]وقتی پشت بام پشت یک بلوف زرد رنگ ناپدید شد، تو دنبال دماغت رفتی
[ترجمه ترگمان]وقتی که پشت بوم از پشت یک بلوف زرد رنگ ناپدید شد، تو دماغت را دنبال کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Amazing views from the rooftop pool of Malaysia.
[ترجمه گوگل]مناظر شگفت انگیز از استخر پشت بام مالزی
[ترجمه ترگمان]مناظر شگفت انگیزی از استخر روی پشت بام مالزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Adjacent: Rooftop squares are not considered adjacent to ground squares.
[ترجمه گوگل]مجاور: مربع های پشت بام مجاور مربع های زمینی در نظر گرفته نمی شوند
[ترجمه ترگمان]Adjacent: میدان های rooftop مجاور میدان های زمین در نظر گرفته نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. From the grand entrance stairway to the rooftop reflecting pool, every detail is understated yet unforgettable.
[ترجمه گوگل]از پلکان ورودی بزرگ گرفته تا استخر بازتابی روی پشت بام، همه جزئیات کم گفته و در عین حال فراموش نشدنی است
[ترجمه ترگمان]از پلکان ورودی بزرگ گرفته تا پشت بام که منعکس کننده استخر است، همه جزئیات آن هنوز فراموش نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A crazy man took a shot at her from a rooftop.
[ترجمه گوگل]مرد دیوانه ای از پشت بام به او شلیک کرد
[ترجمه ترگمان]یه مرد دیوونه از پشت بوم بهش شلیک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. However, January did produce one legendary performance, on the rooftop of Apple, to the delight of passers-by.
[ترجمه گوگل]با این حال، ژانویه یک اجرای افسانه ای را در پشت بام اپل ایجاد کرد که عابران را به وجد آورد
[ترجمه ترگمان]با این حال، در ماه ژانویه یک عملکرد افسانه ای بر روی پشت بام اپل برای لذت عابران ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• roof, external upper covering on a building
rooftops are the outside parts of roofs.

پیشنهاد کاربران

بام. پشت بام
مثال:
the rooftop terrace affords beautiful views
تراسِ پشت بام چشم اندازهای زیبایی را {برای تماشا کردن} فراهم کرده.
پشت بام
the roof of a building, especially the outer surface of a roof

بپرس