roofing

/ˈruːfɪŋ//ˈruːfɪŋ/

معنی: پوشش، بام، سقف سازی، مصالح ساختن بام
معانی دیگر: بام سازی، تاق سازی، مواد لازم برای بام و بام سازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: materials used for making a roof.

(2) تعریف: the act of installing or repairing a roof.

جمله های نمونه

1. roofing slates
پرنیخ های بام سازی

2. The new building has aluminum siding and roofing.
[ترجمه گوگل]ساختمان جدید دارای روکش و سقف آلومینیومی می باشد
[ترجمه ترگمان]ساختمان جدید دارای جانبداری از آلومینیوم و پشت بام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Slates, tiles and shingles are the commonest roofing materials.
[ترجمه گوگل]تخته سنگ، کاشی و زونا رایج ترین مصالح سقف هستند
[ترجمه ترگمان]slates، کاشی و shingles با مصالح سقف معمولی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's started a business doing gardening and roofing work.
[ترجمه گوگل]او یک تجارت با باغبانی و کارهای سقفی راه اندازی کرده است
[ترجمه ترگمان]باغبانی مشغول انجام کاره ای باغبانی و پشت بام مشغول به کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pieces of roofing were scattered in trees like ornaments.
[ترجمه گوگل]تکه های سقف مانند زیور آلات در درختان پراکنده بود
[ترجمه ترگمان]قطعات تعمیر سقف در درختان مثل تزئینات پراکنده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Clay Roofing Tile Council offers you a free technical advisory service on any aspect of the use of clay tiles.
[ترجمه گوگل]شورای کاشی بام سفالی خدمات مشاوره فنی رایگان در مورد هر جنبه ای از استفاده از کاشی های سفالی را به شما ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]شورای Clay Roofing Tile به شما سرویس مشاوره فنی رایگان در هر جنبه از استفاده از کاشی های رسی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These flat roofing materials fall into three major categories: built-up felt roofing, mastic asphalt and single-ply membranes.
[ترجمه گوگل]این مصالح بام مسطح به سه دسته عمده تقسیم می شوند: سقف نمدی توکار، آسفالت ماستیک و غشاهای تک لایه
[ترجمه ترگمان]این مصالح سقف مسطح به سه دسته عمده تقسیم می شوند: سقف ساخته شده از سقف، آسفالت کردن آسفالت و غشاهای single
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Steetley Roofing Products has launched the Ashurst tile, an authentic clay roof tile that creates an instant weathered look.
[ترجمه گوگل]استیتلی روفینگ محصولات کاشی آشورست را عرضه کرده است، یک کاشی سقف سفالی اصیل که فوراً ظاهری فرسوده ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]محصولات Steetley Roofing کاشی Ashurst را به راه انداخته اند که یک کاشی دارای سقف سفالی معتبر است که یک ظاهر از رنگ و رو رفته را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Built-up felt roofing was one of the materials which suffered most in the early search for cheap solutions.
[ترجمه گوگل]سقف نمدی توکار یکی از مصالحی بود که در جستجوی اولیه راه حل های ارزان قیمت بیشترین آسیب را دید
[ترجمه ترگمان]سقف ساخته شده از این مواد یکی از موادی بود که در جستجوی راه حله ای ارزان بیشتر مورد استفاده قرار می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Roofing contractors are too busy to return calls.
[ترجمه گوگل]پیمانکاران سقف‌سازی برای پاسخگویی به تماس‌ها بیش از حد مشغول هستند
[ترجمه ترگمان]پیمانکاران Roofing برای بازگشت به تماس ها بسیار پرمشغله هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Stick down lifting seams with roofing felt adhesive.
[ترجمه گوگل]درزهای بالابر را با چسب نمد سقفی بچسبانید
[ترجمه ترگمان]چسب زخم را با چسب احساس کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. SureSeam is low pitch steel roofing for high integrity buildings.
[ترجمه گوگل]SureSeam یک سقف فولادی کم شیب برای ساختمان های با یکپارچگی بالا است
[ترجمه ترگمان]سقف برای ساختمان های صاف و صاف، سقف فولادی پایینی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Such as for house roofing and wall covering.
[ترجمه گوگل]مانند سقف خانه و دیوارپوش
[ترجمه ترگمان]مثل این است که سقف و سقف را پوشش داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All together, roofing slate plane tickets at up to form a dome.
[ترجمه گوگل]همه با هم، سقف بلیط هواپیما تخته سنگ در بالا به شکل یک گنبد
[ترجمه ترگمان]همه با هم، پشت سر هم بلیط سقف شیروانی دار برای تشکیل یک گنبد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پوشش (اسم)
gear, roof, span, shield, cover, armature, coverage, envelopment, coating, covering, overlay, sconce, mantle, robe, capsule, theca, camouflage, capping, sheathing, casing, tunic, casement, incrustation, gaberdine, coverture, shroud, envelope, shale, integument, involucre, involucrum, revetment, roofing

بام (اسم)
roof, roofing

سقف سازی (اسم)
roofing

مصالح ساختن بام (اسم)
roofing

تخصصی

[عمران و معماری] بامسازی

انگلیسی به انگلیسی

• material used to construct a roof; act of constructing a roof
roofing is material used for making or covering roofs.

پیشنهاد کاربران

بپرس