roofed

/ˈruːft//ruːft/

معنی: سقف دار
معانی دیگر: سقف دار

جمله های نمونه

1. a hut that was roofed with straw
کلبه ای که بام آن از خس و خاشاک بود

2. The shed was roofed with dried straw.
[ترجمه گوگل]سوله با کاه خشک پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]کلبه با پوشال خشکیده و خشکیده پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The building is roofed entirely with translucent corrugated plastic.
[ترجمه گوگل]سقف ساختمان به طور کامل با پلاستیک موجدار نیمه شفاف ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]ساختمان به طور کامل با پلاستیک چین دار پوشانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Their cottage was roofed with green slate.
[ترجمه گوگل]کلبه آنها با تخته سنگ سبز مسقف شده بود
[ترجمه ترگمان]کلبه آن ها با سقف و رنگ سبز پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The shopping centre is not roofed over.
[ترجمه گوگل]مرکز خرید مسقف نیست
[ترجمه ترگمان]مرکز خرید با سقف پوشیده نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They roofed the house with slates.
[ترجمه گوگل]خانه را با تخته سنگ پوشاندند
[ترجمه ترگمان]با slates سقف خانه را سقف زده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The swimming pool will be roofed over in October this year.
[ترجمه گوگل]این استخر در مهرماه امسال مسقف می شود
[ترجمه ترگمان]این استخر در ماه اکتبر امسال با سقف مواجه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. From the roofed gateway, a paved terrace leads to the Summer Garden past a perfect lawn to the orangery.
[ترجمه گوگل]از دروازه مسقف، یک تراس سنگفرش شده به باغ تابستانی منتهی می شود و از چمن کاری عالی به نارنجستان می گذرد
[ترجمه ترگمان]از دروازه سقف، یک تراس سنگفرش که به باغ تابستانی منتهی می شود، از یک چمن زار کامل به نارنجستان منتهی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Later and larger basilicas were roofed with concrete vaults which rested on a few, very large piers.
[ترجمه گوگل]کلیسای‌های بعدی و بزرگ‌تر با طاق‌های بتنی سقف‌دار شدند که روی چند پایه بسیار بزرگ قرار داشتند
[ترجمه ترگمان]Later و قصرهای بزرگ با سقف بتونی پوشیده بودند که بر چند ستون بسیار بزرگ قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Buildings were consolidated and where necessary roofed, and wall paintings for the first time left in place.
[ترجمه گوگل]ساختمان ها یکپارچه شدند و در صورت لزوم سقف شدند و نقاشی های دیواری برای اولین بار در جای خود باقی ماندند
[ترجمه ترگمان]ساختمان ها تحکیم یافتند و در آنجا سقف و نقاشی های دیواری لازم برای اولین بار باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The annexe need not have been roofed, although there was access to it from the main part of the building.
[ترجمه گوگل]ضمیمه نیازی به مسقف نبود، اگرچه از قسمت اصلی ساختمان دسترسی به آن وجود داشت
[ترجمه ترگمان]با وجود این که از قسمت اصلی ساختمان به آن دسترسی داشت ساختمانی که به او نیاز داشت سقف نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The buildings are still roofed and partly floored, affording an unequalled impression of the residence of a late-medieval landowner.
[ترجمه گوگل]ساختمان‌ها هنوز مسقف و قسمتی از کف هستند و تصوری بی‌نظیر از محل سکونت یک مالک زمین در اواخر قرون وسطی ایجاد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]این ساختمان ها هنوز سقف دارند و تا حدودی متعجب می شوند، و باعث شد که یک تصویر بینظیر از محل سکونت یک مالک اواخر قرون وسطی ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The coal and limestone yards shall have a roofed covered area corresponding to the hopper zone and a portion of the materials pile to be transported by conveyor belts to the pulverizer.
[ترجمه گوگل]محوطه های زغال سنگ و سنگ آهک باید دارای یک منطقه سرپوشیده مسقف مربوط به ناحیه قیف و بخشی از انباشته مواد باشد که توسط تسمه نقاله به پودر کننده منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]کارگاه های ذغال سنگ و سنگ آهک باید یک ناحیه پوشیده از سقف با منطقه قیف داشته باشد و بخشی از توده مواد را باید با نوار نقاله به the حمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The brick houses are roofed in red tiles.
[ترجمه گوگل]خانه های آجری با کاشی های قرمز پوشیده شده اند
[ترجمه ترگمان]خانه های آجری با آجرهای قرمز پوشیده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The monastery was square - roofed, austere, with barrack windows.
[ترجمه گوگل]صومعه مربع بود - مسقف، شیک، با پنجره های سربازخانه
[ترجمه ترگمان]صومعه با سقف مربعی، تیره رنگ و با پنجره های barrack ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سقف دار (صفت)
roofed

انگلیسی به انگلیسی

• covered with a roof, having an overhead covering (about a building)
you can use roofed to say what kind of roof a building has.

پیشنهاد کاربران

roofed =having the type of roof mentioned, e. g. flat - roofed buildings
roofed
مسقف

بپرس