romper

/ˈrɒmpər//ˈrɒmpə/

معنی: رولباسی بچگانه، ادم پر سر و صدا و جیغ و داد کن
معانی دیگر: (آدم) جست و خیز کننده، پرتکاپو (رجوع شود به: romp)

جمله های نمونه

1. Farrah was dressed in a new white romper suit with pink trimmings.
[ترجمه گوگل]فره کت و شلواری سفید رنگ جدید با تزئینات صورتی پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]فرح انگیزی لباس صورتی رنگی با trimmings صورتی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mainly products are: velvet and interlock baby romper, velvet children wears and adult knitted leisure garments.
[ترجمه گوگل]محصولات عمدتاً عبارتند از: روپر بچه مخملی و قفل دار، لباس های مخملی برای کودکان و لباس های اوقات فراغت بافتنی بزرگسالان
[ترجمه ترگمان]معمولا این محصولات شامل: مخمل و interlock، romper، کودکان مخملی و لباس های اوقات فراغت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. From casual to dressy there is a romper for everyone. Do you wear rompers?
[ترجمه گوگل]از گاه به گاه تا شیک پوش برای همه یک رومپر وجود دارد رومپر میپوشی؟
[ترجمه ترگمان]از عادی به بعد لباس زنونه برای همه هست تو rompers می پوشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pieces like this fl oral Rebecca Taylor romper and tiered blue Gold Hawk dress go with tougher accessories and loose waves that help her style swing "from sweet hippie girl to rocker chic. "
[ترجمه گوگل]تکه‌هایی مانند این لباس ربکا تیلور دهانی و لباس طلایی هاوک آبی پلکانی با اکسسوری‌های سخت‌تر و موج‌های گشاد ست می‌شوند که به او کمک می‌کند «از دختر هیپی شیرین به شیک راک» تغییر کند
[ترجمه ترگمان]قطعاتی مانند این رونق، ربکا تیلور romper و لباس آبی مایل به رنگ آبی با لوازم جانبی و امواجی گشاد که به سبک او کمک می کنند \"از دختر هیپی\" گرفته تا شیک و شیک حرکت کند، همراه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. At the age of five he appeared on his favorite TV show "Romper Room" and was nearly thrown off for misbehaving.
[ترجمه گوگل]در سن پنج سالگی در برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود "Romper Room" ظاهر شد و تقریباً به دلیل رفتار نادرست اخراج شد
[ترجمه ترگمان]در سن ۵ سالگی او در تلویزیون مورد علاقه اش \"اتاق romper\" ظاهر شد و نزدیک بود برای بد رفتار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The contemporary world is not entirely eschewed; the baby still wears his romper suit.
[ترجمه گوگل]جهان معاصر به طور کامل طفره رفته است کودک هنوز کت و شلوار خود را می پوشد
[ترجمه ترگمان]دنیای معاصر کاملا پرهیز نشده است؛ کودک هنوز لباس romper می پوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The comment, the talk of Internet chat rooms, have spawned T-shirts, mugs and even baby romper suits printed with the phrases: "I'm not like you".
[ترجمه گوگل]این کامنت، بحث اتاق‌های گفتگوی اینترنتی، تی‌شرت‌ها، لیوان‌ها و حتی کت و شلوارهای بچه‌دار با عبارت‌های «من مثل تو نیستم» منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]این اظهار نظر، صحبت از اتاق های گپ اینترنتی، باعث شد که تی شرت، فنجان و حتی لباس های بچگانه baby با عبارات زیر چاپ شوند: \"من از شما خوشم نمی آید\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Textile and textile toys for babies and small children up to the age of three, e. g. underwear, romper suits, bed linen, bedding, soft toys etc.
[ترجمه گوگل]اسباب بازی های نساجی و نساجی برای نوزادان و کودکان کوچک تا سه سالگی، e g لباس های زیر، کت و شلوارهای رومپر، ملحفه، ملافه، اسباب بازی های نرم و غیره
[ترجمه ترگمان]پارچه های نساجی و نساجی برای کودکان و کودکان کوچک تا سن سه سالگی گرم لباس های زیر، لباس های زنانه، رخت خواب، رختخواب، لوازم خواب، اسباب بازی های نرم و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Nautically inspired striped sweater dresses, slouchy drawstring-waist jackets, and a romper or two represented the sportier side of things.
[ترجمه گوگل]لباس‌های ژاکت راه راه با الهام از دریا، ژاکت‌های کمری بندکشی کشیده و یک یا دو رومپر نمایانگر جنبه‌های اسپورت‌تر چیزها بودند
[ترجمه ترگمان]لباس های sweater راه راه، slouchy drawstring، jackets waist، و یک romper یا دو طرف نشانگر آن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His acting career began in the early 1990s with roles in Australian TV series such as and films such as Romper Stomper.
[ترجمه گوگل]حرفه بازیگری او در اوایل دهه 1990 با بازی در سریال های تلویزیونی استرالیایی مانند و فیلم هایی مانند Romper Stomper آغاز شد
[ترجمه ترگمان]فعالیت بازیگری او در اوایل دهه ۱۹۹۰ با نقش در مجموعه های تلویزیونی استرالیایی مانند فیلم هایی مانند romper Stomper آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He worked steadily for the next three years and in 1995 his Romper Stomper role was his key to the States.
[ترجمه گوگل]او به طور پیوسته برای سه سال بعد کار کرد و در سال 1995 نقش Romper Stomper او کلید او در ایالات متحده بود
[ترجمه ترگمان]او برای سه سال بعد به طور پیوسته کار می کرد و در سال ۱۹۹۵ نقش Stomper Stomper کلید او برای آمریکا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She sees a familiar face, dressed in a sparkly charcoal romper, by the sink applying mascara onto her eyelashes.
[ترجمه گوگل]او چهره‌ای آشنا را می‌بیند که لباسی از زغال برق بر تن دارد و در کنار سینک است که روی مژه‌هایش ریمل می‌زند
[ترجمه ترگمان]چهره آشنای او را می بیند، لباس charcoal زنانه پوشیده در حالی که در ظرف شویی مشغول ریمل زدن به مژه هاش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The comment, the talk of Internet chat rooms, has spawned T-shirts, mugs and even baby romper suits printed with the words: "I'm not like you".
[ترجمه گوگل]این کامنت، بحث اتاق‌های گفتگوی اینترنتی، تی‌شرت‌ها، لیوان‌ها و حتی کت و شلوارهای مخصوص بچه‌ها با این عبارت منتشر شده است: «من مثل تو نیستم»
[ترجمه ترگمان]این اظهار نظر، صحبت از اتاق های گپ اینترنتی، باعث شد که تی شرت، لیوان و حتی لباس های بچگانه baby با کلمات چاپ شود: \"من از شما خوشم نمی آید\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رولباسی بچگانه (اسم)
romper

ادم پر سر و صدا و جیغ و داد کن (اسم)
romper

انگلیسی به انگلیسی

• one who plays in a carefree and cheerful manner; one who behaves loudly and wildly

پیشنهاد کاربران

رامپر ( سرهمی تابستانی )
A one piece or two - piece combination of shorts and a shirt and is different than onesie or jumpsuit

بپرس