معنی: افسانه، داستان عاشقانه، رمان، کتاب رمان، بصورت تخیلی در اوردن، خیال بافی کردنمعانی دیگر: ماجرای عشقی، مغازله، عشق بازی، رابطه ی عاشقانه، خواستگاری کردن، علاقه ی عاشقانه یا جنسی نشان دادن، رابطه ی عشقی داشتن، مغازله کردن، (قرون وسطی) داستان منظوم (درباره ی یکه سوار knight و ماجراهای او)، رمان عشقی، غلو، زیاده نمایی، دروغ پردازی ادبی، (موسیقی) قطعه ی عشقی، داستان غلوآمیز از خود درآوردن، درباره ی موضوعات عاشقانه حرف زدن (یا نگاشتن یا اندیشیدن)، (وابسته به زبان هایی که از لاتین ریشه گرفته اند مانند فرانسه و ایتالیایی و اسپانیایی و رومانی) رومانس
• (1)تعریف: a love affair, or a depiction of one in a novel, story, or film. • مترادف: love affair • مشابه: amour, intrigue
• (2)تعریف: the spirit of adventure and love, either in life or in literature and film. • مترادف: adventure, eroticism, excitement, exoticism, fantasy, fascination, heroism, passion
• (3)تعریف: formerly, a fictitious tale of the deeds and adventures of knights or other heroes, or the class of literature devoted to such tales. • مترادف: fable, roman
فعل ناگذر ( intransitive verb )حالات: romances, romancing, romanced
• (1)تعریف: to indulge in or produce fanciful stories. • مترادف: daydream, fantasize, idealize, romanticize • مشابه: dream, imagine
• : تعریف: (informal) to woo or pursue amorously. • مترادف: court, seduce, woo • مشابه: pursue
صفت ( adjective )مشتقات: romancer (n.)
• : تعریف: (cap.) of, denoting, or pertaining to the modern languages derived from Latin, such as Italian, French, Spanish, and Portuguese.
جمله های نمونه
1. their romance blossomed for two months and then wilted
عشق آنها دو ماه شکوفا بود و سپس سست شد.
2. their romance led to marriage
رابطه ی عاشقانه ی آنان منجر به ازدواج شد.
3. there is not one atom of romance in her
حتی یک ذره عشق هم در وجودش نیست.
4. I was beguiled by the romance and exotic atmosphere of the souks in Marrakech.
[ترجمه گوگل]من فریفته فضای عاشقانه و عجیب و غریب بازارهای مراکش شده بودم [ترجمه ترگمان]من خود را با ماجرای عشقی و فضای عجیب و غریب بازارها در شهر مراکش به راه انداختم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There was an air of romance about the old castle.
[ترجمه گوگل]هوای عاشقانه در مورد قلعه قدیمی وجود داشت [ترجمه ترگمان]یه حالت عاشقانه در مورد قلعه قدیمی وجود داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The romance added spice to the holiday.
[ترجمه A.A] قطعه موسیقی عاشقانه زیبائی عید را بیشتر کرد
|
[ترجمه گوگل]عاشقانه به تعطیلات ادویه اضافه کرد [ترجمه ترگمان]این داستان عاشقانه رنگ و لعاب را به تعطیلات اضافه کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She would often romance about her bitter experiences.
[ترجمه گوگل]او اغلب در مورد تجربیات تلخ خود عاشقانه بود [ترجمه ترگمان]او اغلب درباره تجربیات تلخ خود عاشقانه حرف می زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The author belongs among the romance writers more than among the novelists.
[ترجمه گوگل]نویسنده بیشتر از رمان نویسان در میان رمان نویسان قرار دارد [ترجمه ترگمان]نویسنده در میان نویسندگان رمان نویسان بیشتر از رمان نویسان است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. After a whirlwind romance the couple announced their engagement in July.
[ترجمه گوگل]پس از یک طوفان عاشقانه، این زوج در ماه جولای نامزدی خود را اعلام کردند [ترجمه ترگمان]بعد از یک ماجرای عاشقانه، این زوج در ماه ژوئیه نامزدی خود را اعلام کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The reader of adventure stories wants romance and vicarious excitement.
[ترجمه گوگل]خواننده داستان های ماجراجویی عاشقانه و هیجان های جانشین می خواهد [ترجمه ترگمان]خواننده داستان های ماجراجویانه خواستار عشق و هیجان جانشین شده می باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It was just a holiday romance.
[ترجمه Maniya.b] این فقط یک تعطیلات عاشقانه بود
|
[ترجمه گوگل]این فقط یک عاشقانه تعطیلات بود [ترجمه ترگمان] این فقط یه داستان عاشقانه بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. "Lorna Doone" is subtitled "a Romance of Exmoor".
[ترجمه گوگل]"Lorna Doone" با عنوان فرعی "A Romance of Exmoor" ساخته شده است [ترجمه ترگمان]\"Lorna دارای زیرنویس\" a of \" است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Hemingway's romance with his nurse inspired him to write 'A Farewell to Arms'.
[ترجمه گوگل]عاشقانه همینگوی با پرستارش الهام بخش او برای نوشتن «وداع با اسلحه» شد [ترجمه ترگمان]داستان عاشقانه همینگوی با دایه اش به او الهام شده بود تا وداع با اسلحه را بنویسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They tried to rekindle the flames of romance.
[ترجمه گوگل]آنها سعی کردند دوباره شعله های عاشقانه را روشن کنند [ترجمه ترگمان]آن ها سعی کردند شعله های عشق را ازسر بگیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Jane's and Paul's life together is full of romance.
[ترجمه گوگل]زندگی مشترک جین و پل سرشار از عاشقانه است [ترجمه ترگمان]زندگی جین و پل با هم پر از عشق است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The romance fizzled out after a month.
[ترجمه سامان] این عشق پس از یک ماه از بین رفت.
|
[ترجمه گوگل]این عاشقانه بعد از یک ماه از بین رفت [ترجمه ترگمان]این رابطه عاشقانه بعد از یک ماه به پایان رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
build castles in the air, fantasize, romanticize, confabulate, romance
انگلیسی به انگلیسی
• love affair, amour; tall tale, tale filled with exaggeration; narrative or poem about chivalry and/or heroic adventures (esp. from the middle ages) have a love affair with; tell stories filled with exaggeration, tell tall tales a romance is a relationship in which two people love each other in a sexual way. romance refers to the actions or behaviour of two people who are in love with each other, especially when their actions or behaviour are very thoughtful, impulsive, or extravagant. you can refer to the pleasure and excitement of doing something new or exciting as romance. a romance is also a novel about a love affair.
پیشنهاد کاربران
1. رابطه عاشقانه 2. ماجرای عاشقانه 3. عشق. شور عشق. احساس عاشقانه 4. عشق ورزی. عشقبازی 5. شور. شور و شوق. هیجان 6. خیال انگیزی. رویا انگیزی. حالت رومانتیک 7. داستان عاشقانه 8. داستان سلحشوری 9. ادبیات عاشقانه 10. اغراق. غلو. خیال پردازی 11. داستان سرایی کردن. خیال بافی کردن
عاشقانگی
داستان عاشقانه
رابطه عاشقانه داستان عاشقانه
romance اغراقهای ادبی
در نقش اسم: عاشقانه عشق رابطه ی عاشقانه
داستان و فیلم های عاشقانه هعی. . . . .
عاشقانه میتواند فیلم عاشقانه باشد یا رمان
I really don't like to see romance movies. because It always has bad end