roman

/ˈroʊmən//ˈrəʊmən/

معنی: اهل روم، حروف رومی، اهل روم، لاتین، رومی
معانی دیگر: (فرانسه)، رمان (در انگلیسی: novel)، وابسته به شهر روم یا امپراطوری روم، رجوع شود به: latin، وابسته به کلیسای کاتولیک، (r کوچک - چاپ) حروف معمولی (در برابر مثلا حروف کج)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, or characteristic of modern or ancient Rome or its people, culture, or the like.

(2) تعریف: of or pertaining to the Roman Empire.

(3) تعریف: of or pertaining to the Roman Catholic Church.

(4) تعریف: (usu. l.c.) designating or pertaining to upright printing types. (Cf. italic.)
اسم ( noun )
(1) تعریف: a native or citizen of Rome, or a descendant thereof.

(2) تعریف: the Italian dialect of Rome.

(3) تعریف: (usu. l.c.) roman printing type or characters.

جمله های نمونه

1. They have found several fragments of a Roman vase in the area.
[ترجمه گوگل]آنها چندین قطعه از یک گلدان رومی را در این منطقه یافته اند
[ترجمه ترگمان]آن ها چندین قطعه از یک گلدان رومی را در این منطقه پیدا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What caused the Roman Empire to decay?
[ترجمه گوگل]چه چیزی باعث فروپاشی امپراتوری روم شد؟
[ترجمه ترگمان]چه چیزی باعث انحطاط امپراتوری روم شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What made the Roman Empire decay?
[ترجمه گوگل]چه چیزی باعث فروپاشی امپراتوری روم شد؟
[ترجمه ترگمان]امپراطوری روم چه شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Pope is the supreme leader of the Roman Catholic Church.
[ترجمه گوگل]پاپ رهبر عالی کلیسای کاتولیک روم است
[ترجمه ترگمان]پاپ رهبر اصلی کلیسای کاتولیک رم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The remains of some Roman earthenware vessels were found during the dig.
[ترجمه گوگل]بقایای برخی از ظروف سفالی رومی در حین حفاری پیدا شد
[ترجمه ترگمان]بقایای برخی ظروف سفالی رومی در طول این گودال یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mars was the Roman god of war.
[ترجمه گوگل]مریخ خدای جنگ رومی بود
[ترجمه ترگمان]مریخ خدای جنگ روم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Roman Empire came under severe pressure from the barbarians across the Rhine.
[ترجمه گوگل]امپراتوری روم تحت فشار شدید بربرها در سراسر راین قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]امپراطوری روم از سوی وحشیان رودخانه راین به شدت تحت فشار شدید قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The words in the definition are roman / are set in roman type.
[ترجمه گوگل]کلمات در تعریف رومی هستند / در نوع رومی تنظیم شده اند
[ترجمه ترگمان]کلمات در این تعریف، رومی هستند \/ در نوع رومی تنظیم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is a typical example of Roman pottery.
[ترجمه گوگل]این یک نمونه معمولی از سفال رومی است
[ترجمه ترگمان]این نمونه نوعی سفالگری رومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Protestantism and Roman Catholicism are both denominations of the Christian faith.
[ترجمه گوگل]پروتستانتیسم و ​​کاتولیک رومی هر دو فرقه مذهبی مسیحی هستند
[ترجمه ترگمان]آیین پروتستان و آیین کاتولیک رومی هر دو به دین مسیحیت تعلق دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Roman Empire was overrun by Nordic barbarians.
[ترجمه گوگل]امپراتوری روم توسط بربرهای نوردیک تسخیر شد
[ترجمه ترگمان]امپراطوری روم، به وسیله بربرها، مورد تاخت و تاز قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A number of Roman garrisons are still standing today.
[ترجمه گوگل]تعدادی از پادگان های رومی هنوز پابرجا هستند
[ترجمه ترگمان]هنوز شماری از garrisons رومی هنوز سرپا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When in Rome, do as Roman do.
[ترجمه A.A] وقتی در رم هستی ، مثل رومیها رفتار کن ( عمل کن )
|
[ترجمه گوگل]وقتی در رم هستید، مانند رومیان رفتار کنید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که در رم، مانند رومی عمل می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He studies Greek and Roman mythology.
[ترجمه گوگل]او اساطیر یونان و روم را مطالعه می کند
[ترجمه ترگمان]اساطیر یونان و روم را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اهل روم (اسم)
roman

حروف رومی (اسم)
roman

اهل روم (صفت)
roman, romanic

لاتین (صفت)
latin, roman

رومی (صفت)
roman, romanesque

تخصصی

[کامپیوتر] شکلی از حروف که کتابها معمولاً بر اساس آن حروفچینی می شوند . این برنامه حروف در مقابل حروف ایتالیک یا حروف سیاه قار دارند . نگاه کنید به typeface . - رومن

انگلیسی به انگلیسی

• member of the roman catholic church; citizen of ancient or modern rome
catholic; pertaining to the roman catholic church; pertaining to ancient or modern rome; pertaining to the culture and art of ancient rome
male first name
roman means related to or connected with rome and its empire in ancient times.
roman also means also related to or connected with modern rome.
a roman was a citizen of rome or the roman empire in ancient times.
a roman is also someone who lives or was born in the city of rome.
roman is the most common style of printing in books and magazines. it consists of small upright letters. the definitions in this dictionary are printed in roman type.

پیشنهاد کاربران

1. رومی. رومیایی. ( مربوط به ) روم 2. رمی. ( مربوط به ) شهر رم 3. اهل روم. رومی 4. اهل شهر رم. رمی 5. کاتولیک
مثال:
a Roman legion
یک لشگر رومی
به رومی چطور نوشته میشه
رجوع شده به بخش. . .
( بیشتر در زبان انگلیسی برای کتاب های مقدس میاد )

بپرس