1. Use a rolling pin to flatten the dough.
[ترجمه گوگل]برای صاف کردن خمیر از وردنه استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از یک پین rolling برای صاف کردن خمیر استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Lightly flour a rolling pin.
3. Gently roll with a rolling pin to secure.
[ترجمه گوگل]به آرامی با وردنه رول کنید تا محکم شود
[ترجمه ترگمان]به آرومی با یه سنجاق rolling
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Roll out the bread lightly with a rolling pin after cutting off the crusts and spread thickly with the cheese filling.
[ترجمه گوگل]نان را بعد از بریدن پوسته ها با وردنه به آرامی باز کنید و با فیلینگ پنیری به صورت غلیظ پخش کنید
[ترجمه ترگمان]نان را به آرامی با یک سنجاق کوچک پس از قطع کردن خرده های نان به بیرون پرتاب کن و با پر کردن پنیر آن را پر کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Roll out with a lightly floured rolling pin to a rectangle the same size as the tin.
[ترجمه گوگل]با وردنه کمی آردپاشی شده به شکل مستطیلی به اندازه قالب باز کنید
[ترجمه ترگمان]با یک پین که به آرامی روی یک مستطیل با همان اندازه حلبی قرار دارد، حرکت دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Noury lightly flours her work surface and rolling pin.
[ترجمه گوگل]نوری سطح کار و وردنه اش را کمی آردپاشی می کند
[ترجمه ترگمان]و برای آرد و rolling آرد برای آرد آرد آرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Everything was recovered except a rolling pin.
[ترجمه گوگل]همه چیز به جز یک وردنه بازیابی شد
[ترجمه ترگمان]همه چیز به جز یک سنجاق rolling پیدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Lightly flour your work surface and rolling pin.
[ترجمه گوگل]سطح کار و وردنه خود را کمی آرد پاشی کنید
[ترجمه ترگمان]آرد سطح کاری و سوزن را به آرامی فشار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Roll out dough using rolling pin and then fingers to spread it on to the prepared pan.
[ترجمه گوگل]خمیر را با وردنه باز کنید و سپس با انگشت روی ظرف آماده شده پهن کنید
[ترجمه ترگمان]خمیر را با استفاده از پین rolling و سپس انگشت ها برای پخش آن به داخل ماهی تابه آماده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Drape half of the dough over the rolling pin, then transfer to the pie pan.
[ترجمه گوگل]نیمی از خمیر را روی وردنه بکشید سپس به قالب پای منتقل کنید
[ترجمه ترگمان]پس از آن نصف خمیر را روی پین rolling بریزید و سپس به ماهی تابه نرم انتقال دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Use a rolling pin to roll the dough into a 12-inch square.
[ترجمه گوگل]با استفاده از وردنه خمیر را به شکل مربع 12 اینچی در آورید
[ترجمه ترگمان]از یک پین rolling برای پیچیدن خمیر در یک مربع ۱۲ اینچی استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Then you take out your rolling pin and flatten it.
[ترجمه گوگل]سپس وردنه تان را بیرون آورده و صاف می کنید
[ترجمه ترگمان]بعد you را درآورد و آن را زیر و رو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Last drops: use a rolling pin to squeeze the remains out of tubes of toothpaste.
[ترجمه گوگل]آخرین قطره: از یک وردنه برای فشار دادن بقایای لوله های خمیر دندان استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]آخرین قطرات: از یک پین rolling برای فشار دادن باقی مانده از لوله خمیر دندان استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The owner picked up a metal rolling pin, whereupon the man took off his metal studded belt.
[ترجمه گوگل]صاحب وردنه فلزی را برداشت و مرد کمربند فلزی میخ دار خود را برداشت
[ترجمه ترگمان]مالک یک سنجاق فلزی برداشت و آن مرد کمربند metal خود را درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Holding a rolling pin and determined to have the last laugh.
[ترجمه گوگل]وردنه را در دست گرفته و مصمم به آخرین خندیدن است
[ترجمه ترگمان]در حالی که یک سنجاق را نگه داشته بود و مصمم بود که آخرین بخندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید