1. rolling in wealth
غرق در ثروت
2. a rolling stone gathers no moss
آدم فعال خمود نمی شود،شمشیری که مرتب به کار می رود زنگ نمی زند
3. the green rolling hills of iowa
تپه های سرسبز و کم شیب آیوا
4. that country is rolling in petroleum
آن کشور نفت بسیار دارد.
5. the project is rolling along well
طرح دارد خوب پیش می رود.
6. the sea was rolling in immense surges
موج های عظیم در دریا می خروشیدند.
7. the waves (were) rolling against the boat
امواج به قایق برمی خوردند.
8. the waves were rolling the boat along
امواج قایق را به نوسان درمی آوردند و (به پیش) می راندند.
9. firming a soil by rolling
سخت کردن زمین از راه غلتک زنی
10. now the camera is rolling
حالا دوربین (فیلمبرداری) مشغول کار است.
11. get (or keep) the ball rolling
(امریکا - عامیانه) شروع به کار یا فعالیت کردن،ادامه دادن
12. Use a rolling pin to flatten the dough.
[ترجمه گوگل]برای صاف کردن خمیر از وردنه استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از یک پین rolling برای صاف کردن خمیر استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The keep-fit bandwagon started rolling in the mid 80s.
[ترجمه گوگل]واگن نگهدارنده در اواسط دهه 80 شروع به کار کرد
[ترجمه ترگمان]این گروه در اواسط دهه ۸۰ شروع به چرخیدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The sea was rolling in immense surges.
[ترجمه گوگل]دریا در موج های بی حد و حصر می غلتید
[ترجمه ترگمان]امواج دریا در امواج عظیم موج می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The plan is for a rolling extension of the tax over the next ten years.
[ترجمه گوگل]این برنامه برای تمدید غلتکی مالیات در ده سال آینده است
[ترجمه ترگمان]این طرح برای تمدید دوره مالیاتی طی ده سال آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The Changjiang River keeps rolling along toward the east.
[ترجمه گوگل]رودخانه Changjiang همچنان به سمت شرق می چرخد
[ترجمه ترگمان]رودخانه Changjiang به سمت شرق حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید