rollerblading

/ˈroʊlərˌbleɪdɪŋ//ˈroʊlərˌbleɪdɪŋ/

جمله های نمونه

1. I saw him rollerblading round the park.
[ترجمه MO1384] او را در حال اسکیت سواری دور پارک دیدم
|
[ترجمه الینا گلبندی] اسکیت ( چهار چرخ در یک خط ) سواری
|
[ترجمه فاطمه] من اسکیت بازی او را دور پارک دیدم
|
[ترجمه گوگل]او را دیدم که دور پارک می چرخید
[ترجمه ترگمان]او را دیدم که دور پارک می چرخید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We did a lot of rollerblading on holiday.
[ترجمه MO1384] ما در تعطیلات خیلی اسکیت سواری کردیم
|
[ترجمه گوگل]ما در تعطیلات زیاد غلتک زدیم
[ترجمه ترگمان]ما کاره ای زیادی در تعطیلات انجام دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rollerblading is great for all ages.
[ترجمه MO1384] اسکیت سواری برای تمامی سنین مناسب است ( عالی است )
|
[ترجمه گوگل]رولربلید برای تمام سنین عالی است
[ترجمه ترگمان]rollerblading برای همیشه عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. People are running, roller-blading, dancing in traffic.
[ترجمه گوگل]مردم در ترافیک می دوند، غلتک می زنند، می رقصند
[ترجمه ترگمان]مردم در حال دویدن، roller - blading، رقص در ترافیک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Shall we go rollerblading?
[ترجمه گوگل]بریم غلتک بزنیم؟
[ترجمه ترگمان]بریم \"rollerblading\"؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I was out rollerblading that morning, unaware of the gathering, when I noticed the traffic had been blocked on the street.
[ترجمه گوگل]آن روز صبح با غلتک بیرون بودم، غافل از تجمع، که متوجه شدم ترافیک در خیابان مسدود شده است
[ترجمه ترگمان]آن روز صبح، وقتی متوجه شدم که ترافیک در خیابان مسدود شده است، بی خبر بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'd like to go cycling or rollerblading around the park seawall!
[ترجمه گوگل]من دوست دارم دوچرخه سواری کنم یا در اطراف دیوارهای پارک بچرخم!
[ترجمه ترگمان]دوست دارم برم دوچرخه سواری کنم یا اطراف پارک ساحلی پارک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Claiborne, an all-around athlete who enjoys tennis and rollerblading in addition to running, will compete in figure skating in Boise’s Winter Games.
[ترجمه گوگل]Claiborne، یک ورزشکار همه جانبه که علاوه بر دویدن از تنیس و رولربلیدینگ لذت می برد، در بازی های زمستانی Boise در اسکیت بازی نیز شرکت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]Claiborne، یک ورزش کار حرفه ای که از تنیس و rollerblading به علاوه دویدن لذت می برد، در اسکیت نمایشی در بازی های زمستانی بویزی به رقابت می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At 15 months of age he was rollerblading, he started walking at eight months.
[ترجمه گوگل]او در 15 ماهگی در حال تردد با غلتک بود، از هشت ماهگی شروع به راه رفتن کرد
[ترجمه ترگمان]او در سن ۱۵ سالگی شروع به پیاده روی در هشت ماه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Me too! I'd like to go cycling or rollerblading around the park seawall! Maybe we can also see a Canucks hockey game. I really love hockey!
[ترجمه گوگل]من هم همینطور! من دوست دارم دوچرخه سواری کنم یا در اطراف دیوارهای پارک بچرخم! شاید بتوانیم یک بازی هاکی Canucks را نیز ببینیم من واقعا عاشق هاکی هستم!
[ترجمه ترگمان]! منم همینطور دوست دارم برم دوچرخه سواری کنم یا اطراف پارک ساحلی پارک کنم شاید بتونیم یه بازی هاکی \"Canucks\" ببینیم من عاشق هاکی ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Linking them all together is a demonic rollerblading boy with a bent aluminum baseball bat ready to strike: he is "Lil' Slugger" (shonen bat), the mysterious agent of paranoia.
[ترجمه گوگل]پیوند همه آنها با هم یک پسر غلتکی شیطان صفت با چوب بیسبال آلومینیومی خم شده آماده ضربه زدن است: او "لیل اسلاگر" (خفاش شونن)، عامل مرموز پارانویا است
[ترجمه ترگمان]پیوند دادن آن ها با هم یک پسر rollerblading شیطانی با چوب بیسبال aluminum است که آماده حمله است: او \"لیل کیکو\" (bat shonen)، عامل اسرار آمیز پارانویا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Within seconds, rollerblading officer Stephane Ajuelos has handcuffed a colleague posing as a thief.
[ترجمه گوگل]در عرض چند ثانیه، افسر غلتک استفان آجوئلوس، همکار خود را که خود را دزد نشان می داد، دستبند زد
[ترجمه ترگمان]در عرض چند ثانیه افسر rollerblading (Stephane Stephane)هم کار خود را به عنوان یک دزد به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some motorists welcomed the rollerblading officers as a time-saving solution, but others said the police needed to crack down on the bad driving that causes the jams rather than just resolve them.
[ترجمه گوگل]برخی از رانندگان از افسران غلتکی به عنوان راه حلی برای صرفه جویی در زمان استقبال کردند، اما برخی دیگر گفتند که پلیس باید به جای حل کردن آنها، با رانندگی بدی که باعث ایجاد گیر می شود، برخورد کند
[ترجمه ترگمان]برخی از رانندگان از ماموران rollerblading به عنوان راه حل صرفه جویی در زمان استقبال کردند، اما سایرین گفتند که پلیس نیاز دارد تا بر خلاف رانندگی بد که منجر به مربا می شود نه فقط آن ها را حل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Biking is arguably safer than rollerblading and great all-body exercise.
[ترجمه گوگل]دوچرخه سواری مطمئناً ایمن تر از تردد سواری و ورزش عالی برای تمام بدن است
[ترجمه ترگمان]Biking مسلما ایمن تر از rollerblading و ورزش همگانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• form of roller skating using rollerblades

پیشنهاد کاربران

اسکیت سواری
چرخک بازی
Inline skating is commonly referred to by the proprietary eponym "rollerblading", or just "blading", due to the popular brand of inline skates, �Rollerblade.
اسکیت بازی کردن
اسکیت بازی کردن ( با کفش مخصوص که چرخداره و در خیابون میشه انجام داد )
Verb
go rollerblading
Take up rollerblading
Is rollerblading
Noun
rollerblades

اسکیت بازی با کفش اسکیتی
اسکیت با کفش
اسکیت بازی
play skate or skating
اسکیت بازی

اسکیت بازى
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس