1. cam roller
غلطک بادامک
2. paint roller
غلتک رنگ زنی
3. we flattened the ruts with a roller
گودی های زمین را با غلتک هموار کردیم.
4. Apply the wallpaper paste with a roller.
[ترجمه گوگل]خمیر کاغذ دیواری را با غلتک بمالید
[ترجمه ترگمان]خمیر کاغذدیواری را با یک roller اعمال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It's great to go on the roller coaster five times and not be sick.
[ترجمه گوگل]خیلی خوب است که پنج بار سوار ترن هوایی شوید و بیمار نباشید
[ترجمه ترگمان]خیلی عالیه که پنج بار سوار ترن هوایی بشیم و مریض نباشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A steam roller is used in making and repairing roads.
[ترجمه گوگل]غلتک بخار در ساخت و تعمیر جاده ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک roller بخار در ساخت و تعمیر جاده ها به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Life is a roller coaster, you have your ups and downs unless you fall off.
[ترجمه گوگل]زندگی یک ترن هوایی است، شما فراز و نشیب های خود را دارید مگر اینکه زمین بخورید
[ترجمه ترگمان]زندگی یک ترن هوایی است، مگر اینکه تو سقوط کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It's our turn on the roller coaster.
9. Flatten the surface of the grass with a roller.
[ترجمه گوگل]سطح چمن را با غلتک صاف کنید
[ترجمه ترگمان]سطح چمن را با یک roller تمیز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Their relationship was an emotional roller coaster.
[ترجمه گوگل]رابطه آنها یک ترن هوایی عاطفی بود
[ترجمه ترگمان]رابطه شون یه ترن هوایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The last few weeks have been a real roller coaster.
[ترجمه گوگل]چند هفته گذشته یک ترن هوایی واقعی بوده است
[ترجمه ترگمان]این چند هفته اخیر یه ترن هوایی واقعی بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I screamed myself silly on the roller coaster.
[ترجمه گوگل]روی ترن هوایی خودم را احمقانه فریاد زدم
[ترجمه ترگمان]من خودم رو توی ترن هوایی سرزنش کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Roller coasters make me feel nauseous.
[ترجمه گوگل]ترن هوایی به من احساس تهوع می دهد
[ترجمه ترگمان]گیشنیز باعث می شه حالت تهوع بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The front roller has jammed on the photocopier.
[ترجمه گوگل]غلتک جلو روی دستگاه فتوکپی گیر کرده است
[ترجمه ترگمان]The جلوی دستگاه فتوکپی به دستگاه فتوکپی گیر کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The craze for roller skating spread throughout the U. S.
[ترجمه گوگل]شور و شوق اسکیت سواری در سراسر ایالات متحده گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]شور و شوق برای اسکیت سواری در سراسر آمریکا پخش شد اس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The men used a roller to flatten the tarmac.
[ترجمه گوگل]مردان از یک غلتک برای صاف کردن آسفالت استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]مردها از یک غلتک برای پهن کردن آسفالت استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید