roll with

پیشنهاد کاربران

عادت کردن، کنار آمدن، پذیرفتن
1 - پرسه زدن با، گشتن با،
to roll with someone
با کسی گشتن یا پرسه زدن
2 - سازگار شدن با ( شرایط دشوار ) ، کنار آمدن، آداپته شدن با . . . ، آداپته کردن با . . . .
مثلا
To roll with the punch
کنار آمدن، سازگار شدن یا سازگار کردن با ناملایمات و شرایط سخت

بپرس