🔹 آستین بالا زدن / آماده ی کار شدن / دست به کار شدن / با جدیت شروع کردن
🔹 مثال ها:
It’s time to roll up your sleeves and face the challenge. وقتشه آستین هاتو بالا بزنی و با چالش روبه رو بشی.
... [مشاهده متن کامل]
She rolled up her sleeves and cleaned the entire house. آستین هاشو بالا زد و کل خونه رو تمیز کرد.
We need to roll up our sleeves and make this project a success. باید آستین هامون رو بالا بزنیم و این پروژه رو موفق کنیم.
🔹 مترادف ها | get to work / dig in / buckle down / knuckle down / get stuck in / throw yourself into
🔹 مثال ها:
It’s time to roll up your sleeves and face the challenge. وقتشه آستین هاتو بالا بزنی و با چالش روبه رو بشی.
... [مشاهده متن کامل]
She rolled up her sleeves and cleaned the entire house. آستین هاشو بالا زد و کل خونه رو تمیز کرد.
We need to roll up our sleeves and make this project a success. باید آستین هامون رو بالا بزنیم و این پروژه رو موفق کنیم.
🔹 مترادف ها | get to work / dig in / buckle down / knuckle down / get stuck in / throw yourself into
کارمون زیاده آستین ها رو بالا بزنید و مشغول شوید.
می تونیم بگیم :
یالّا
Roll up your sleeves = آستین بالا زدن و دست به کار شدن
مثال :
The key to success is to Roll up your sleeves and get involved
کلید موفقیت در این است که آستینت رو بالا بزنی و دست به کاربشی
مثال :
کلید موفقیت در این است که آستینت رو بالا بزنی و دست به کاربشی